دریافت لینک صفحه با کد QR
نقش حزب در خنثي کردن فردطلبی مطلق
چرا کاندیدایحزبی بر کاندیدایمستقل ارجح است
5 اسفند 1394 ساعت 11:41
به دلیل نبود احزاب قوی و فراگیر، نقش پیگیری مطالبات اجتماعی و سیاسی جامعه و شهروندان طبق سنتی نانوشته عمدتا بر عهده مطبوعات، دانشجویان و برخي از چهرههاي سياسي گذارده شده که این امر مضرات بسیاري دارد
مصطفی حسینزاده
گروه مقالات: در طی 9 دوره برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از بزرگترین چالشهاي کاندیداها و رای دهندگان جهت گیریهاي سیاسی و جناحی نامزدها بوده است. عده ای خود را منتسب به جریان و یک حزب سیاسی اعلام مينمودند و عدهای دیگر، خود را کاندیدای مستقل معرفی ميخواندند. یکی از بزرگترین ضعفهاي انتخابات مجلس در ایران نبود احزاب قوی و ریشه دار و قدیمی ميباشد.
وجود احزاب در جوامع مردمسالار یکی از ضرورتهاي اساسی و یکی از ابزارهای مهم و موثر در راستای تحقق و تقویت مردمسالاری و حکمرانی خوب محسوب ميشود، زیرا از طریق احزاب ميتوان مطالبات شهروندان را مطرح و در جهت رفع نیازهای جامعه مدنی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلاش نمود. ادموند بریک بیان ميدارد: حزب، گروهی از افرادند که بر پایه اصول خاص پذیرفته شده ای اتحاد یافته و با تلاش مشترکشان، منافع ملی را ارتقا ميدهند.
و ژوزف شومپیتر در تعریف حزب اعتقاد داشت: حزب، گروهی است که اعضای آن متحدا در تنازع رقابتآمیز برای کسب قدرت فعالیت ميکنند. احزاب فواید متعددی برای شهروندان و جامعه دارد هر چند وابستگی احزابی چون حزب توده به بیگانگان و احزاب حکومت ساختهای چون حزب رستاخیز و... در حکومت پهلوی و برخی از عوامل دیگر چون باور نداشتن به احزاب و یا ذهنیت نادرست نسبت به وجود و فعالیت احزاب در نگاه مسئولین از جمله آسیبهاي تحزب در کشور ما بوده است.
احزاب، محل مناسبی برای طرح مطالبات و خواستههاي افراد و گروههاي سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و ... در چارچوب قانون اساسی است که کمترین هزینه و چالش را برای کشور دربر دارد. زیرا در نبود احزاب این مطالبات، به صورت برنامه ریزی نشده و با انرژی متراکم و انباشت شده به صورت نامنظم، انفجاری و مخرب خواهد بود. به طور مثال، در جامعه ما سالهاست از جنبش دانشجویی مطرح ميشود ولی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته چیزی به نام جنبش دانشجویی دیگر وجود ندارد زیرا افراد خواسته ها و نیازها و مطالبات خود را در چارچوب احزاب به وسیله عضویت و فعالیت در احزاب پیگیری و دنبال مينمایند.
در کشورهای دیگر جنبش دانشجویی در مقاطعی که به دنبال خواستهای ملی و یا صنفی باشند وجود داشته و پس از آن دیگر فعالیتی از جنبش دانشجویی وجود ندارد زیرا در جوامع توسعه یافته با حضور و فعالیت احزاب قدیمی و ریشه دار، افراد امکان مطرح نمودن خواستههاي خود را داشته و دیگر نیازی به تظاهرات و اعتصاب و آشوب و هرج و مرج و... وجود ندارد. علاوه بر این، حتی برگزاری تظاهرات و یا اعتصابات نیز در چارچوب احزاب و سندیکاهای قانونی و ثبت شده انجام ميشود.
به دلیل نبود احزاب قوی و فراگیر، نقش پیگیری مطالبات اجتماعی و سیاسی جامعه و شهروندان طبق سنتی نانوشته عمدتا بر عهده مطبوعات، دانشجویان و برخي از چهرههاي سياسي گذارده شده که این امر مضرات بسیاري دارد. براي مثال يكي از آسیبهاي آن، دور شدن دانشگاه از رسالت علم آموزی و توجه به تربیت متخصص و پژوهش محوری، و ایجاد فضای سیاست زده و پرتنش است. کارکرد احزاب موجب فرهنگسازی و تربیت شهروندان در جهت فعالیت در چارچوب قانون و کاهش هزینههاي سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم برای حاکمیت و هم برای شهروندان ميباشد.
نقش حزب در خنثي کردن فردطلبی مطلق و کاهش خودمحوريها و تربيت افراد برای کار تیمی و حرکت جمعي ميباشد چرا که یکی از عمده ترين کارکرد احزاب، آشنا ساختن شهروندان به حقوق خود و سازمان دادن اعضای خود در جهت اصول و اهداف حزبی در چارچوب قانون اساسی و منافع ملی است. این آموزش و اطلاع رسانی در رشد آگاهي افراد و بالا بردن شعور اجتماعي آنان موجب تربیت و پرورش مديران آينده برای اداره کشور خواهد شد. تشکيل احزاب نيرومند و فراگير، موجب توانمندسازي منابع و ظرفيتهاي نيروي انساني شده و ترکيب کيفي مجالس روز به روز قويتر و عقلانيتر ميشود. حزب يک ابزار است و توسعه و رشد مردمسالاري در جامعه يک هدف.
احزاب و گروههای سیاسی، از طریق تشویق شهروندان به شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوقهاي رای و انتشار مقالات، گزارشات و تحلیلهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شور و شعور سیاسی در کشور ایجاد مينمایند و مردم با مطالعه این مقالات و نوشته ها و شرکت در جلسات آموزشی حزب، نسبت به شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور آگاهی کسب نموده و احساس مسئولیت بیشتری نسبت به امور جامعه، خواهند داشت.
احزاب با عضوگیری، کادرسازی و تربیت نیروهای انسانی مورد نیاز برای اداره کشور، مبادرت به تربیت و پرورش کارشناسان و مدیران اجرایی و سیاسی برای اداره جامعه مينمایند. احزاب سیاسی با تهیه و ارائه طرح ها و برنامه هایی برای اداره مناسب تر و کارآمدتر کشور و با تدوین برنامههاي قابل اجرا به جای کلی گویی و شعار دادن، به توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه کشور یاری میرسانند.
احزاب وقتی از قدرت دور هستند و پستهاي حکومتی و دولتی را بر عهده ندارند، نقش نظارت بر عملکرد مسئولین و ارکان قدرت را برعهده دارند و با نظارت بر عملکرد مدیران، از هر گونه خطا و فرار از اجرای برنامههاي توسعه ای و سوءاستفاده از قدرت و بیت المال، جلوگیری میکنند. از دیگر کارکردهای مهم احزاب این موضوع است که احزاب اهداف، مرامنامه و سیاستهاي مشخصی دارند و شهروندان و حاکمیت با مطالعه این موارد به تفکرات و گرایشات احزاب پی ميبرند.
ولی در نبود احزاب، افراد به خصوص کاندیداها برای رشد در ارکان قدرت و یا برای حضور در انتخابات و کسب مسئولیتهاي مختلف به گروههاي قدرت رسمی و غیررسمی و کارتل ها و سندیکاها و افراد ذی نفوذ متصل ميشوند تا از حمایتهاي سیاسی و مالی و... این گروهها برخوردار شوند. متاسفانه یکی از آسیبهاي این مورد این مسئله ميباشد که کاندیداهایی که ادعا مينمایند به طور مستقل آمدهاند عموما وام دار و مدیون این گروهها، بازاریان و کارخانه داران ميشوند که پس از کسب مسئولیت، به جای منافع عمومی ومردمی و ملی، باید پاسخگوی نیازها و مطالبات حامیان و پشتیبانان خود باشند که در برخی موارد موجب تضاد منافع عمومی و ملی با منافع این افراد و گروه ها ميشود.
این موجب نوعی اشرافی گیری و حاکمیت طبقه قدرتمند و برخوردار جامعه به جای حاکمیت طبقه متوسط که حاملان فرهنگ هر جامعه هستند ميشود که به نخبه کشی و ایجاد حلقههاي بسته قدرت و مسئولیت ميانجامد و با شایسته سالاری در تضاد است. از دیگر آسیبهاي نبود کاندیدای حزبی، ورود پول کثیف و غیرقانونی به چرخه انتخابات و تلاش در جهت دهی به افکار عمومی برای جلب و جذب آرا به وسیله تبلیغات و پرداخت پول به افراد و ... ميباشد.
جدیدترین پژوهش ها، نشان از آن دارد که تبلیغات انتخابات مجلس حدودا بین 300 میلیون تا 4 میلیارد تومان هزینه در شهرهای مختلف کشور در بردارد که اکثر کاندیداها از پرداخت این مبالغ، عاجز ميباشند و به همین دلیل باید به دنبال جذب اسپانسر و کمکهاي مالی بروند. در صورتی که افراد کاندیدای حزبی باشند عموما احزاب پشتیبان مالی ، فکری و سیاسی افراد خواهند بود و کاندیداها نگرانی کمتری در این زمینه خواهند داشت. ولی وقتی فردی ادعا ميکند مستقل است کمتر کسی باور ميکند چون جامعه ما عموما دو قطبی است و بیطرفی و مستقل بودن را باور ندارد.
از طرف دیگر کاندیداهای مستقل زیادی در جوامع در حال توسعه، امکان چرخشهاي متعدد را ميیابند و به عبارت دیگر، این افراد اگر ببینند جو اصولگرایی بر کشور حاکم است ادعا ميکنند اصولگرا هستند و اگر جو اصلاحطلبی حاکم باشد ادعای طرفداری از اصلاحطلبی را دارند و اگر جو اعتدالگرایی برقرار باشد مدعی اعتدالی بودن هستند و... یعنی به شدت طرفدار حزب باد هستند و متناسب با وزش باد، جهت خود را تغییر ميدهند و شهروندان نمیتوانند تشخیص دهند که اعتقادات و باورهای این افراد چیست چون دائما در حال تغییر مواضع و باورهای خود متناسب با وضع موجود هستند و ثبات فکری و مرام سیاسی ندارند.
علاوه بر این، یک فرد و حتی یک تیم به تنهایی نمیتواند طرحها و برنامه هایی برای اجرا و پیاده سازی در بخشهاي مختلف تدوین نماید و کسانی که چنین ادعایی کنند نشان از کم سوادی و کم تجربگی و عدم بلوغ نامزدها دارد زیرا طرح و برنامه ميبایست از طریق کمیتههاي تخصصی در احزاب نوشته و تدوین شود و هیچ وقت یک فرد و یا یک تیم چند ماه مانده به انتخابات نمیتواند برنامه مناسب و کاربردی طراحی و تدوین نماید. با توجه به موارد فوق، مطمئنا منافع کاندیداهای حزبی در مقایسه با کاندیداهای مستقل برای کشور و شهروندان بسیار بیشتر ميباشد.
کد مطلب: 102338
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir