به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۵ ساعت ۱۵:۳۴
کد مطلب : ۱۰۵۷۸۸
مقاله وارده

چرا سرمایه‌گذارایرانی از تولید فراری است؟

امیر ایلخانی

گروه مقالات: با نگاهی به کشورهای پیشرفته و درجه یک جهان مانند آلمان فرانسه و انگلیس و. . . به روشنی می‌بینیم در سخت‌ترین بحران‌های اقتصادی که نتیجه‌ای جز رکود فراگیر در پی ندارد به دلیل استوار بودن اقتصاد این کشورها بر پایه تولید و از سوی دیگر به خاطر در اختیار داشتن بازارهای بزرگ می‌توانند به سلامت از این تنگناها عبور کرده و با کمترین آسیب خود را در مدار ثروت آفرینی قرار دهند. بی گمان می‌توان گفت بیشتر سرمایه گذاران در غرب علاقه‌ی خاصی به سرمایه گذاری در زمینه تولید دارند و ‌ترجیح می‌دهند سرمایه خود را در این زمینه هزینه کنند و به سود قابل توجهی دست پیدا کنند. هرچند به سودآوری رسیدن تولید یک فرآیند بلند مدت و زمان بر است که تنها با بردباری و در دست داشتن نبض بازار شدنی می‌باشد.

اما اگر کمی کنجکاوی به خرج دهید خواهید دید که این موضوع در میان سرمایه‌دارانی که در مرزهای جغرافیایی کشوری به نام ایران زندگی می‌کنند بسیار متفاوت است. سرمایه داران ایرانی‌ ترجیح می‌دهند دارایی خود را به صورت حداقلی در جهت کارآفرینی و کسب ثروت حرکت دهند و بسیار به سودهای آنی و بی‌دغدغه می‌اندیشند. اما واقعا آنان چه چیزی باعث شده تا این‌اندازه با بدگمانی به این مساله نگاه کنند؟

پاسخ به این پرسش زیاد دشوار نیست کافیست روند اقتصادی و رشد سرمایه‌ها را در بخش‌های گوناگون بررسی کنیم تا به سادگی دریابیم که چرا نباید از ثروتمندان انتظار داشته باشیم آنچه را که سالها برای به دست آوردن کوشش کرده و نتیجه دست رنجشان می‌باشد را روانه بازار کنند. از سویی سودآور نبودن تولید که سبب دلزدگی افراد می‌شود و اگر به فرض هم به ذهن سرمایه داری برسد تا کاری انجام دهد‌ ترس از بی‌بازگشت بودن سرمایه وی را پشیمان خواهد کرد.

صد در صد هنگامی که کسی می‌خواهد صنعتی را راه‌اندازی کند نخست به این می‌اندیشد که چگونه می‌تواند پس از مدتی افزون بر سرمایه‌ای که به میان گذاشته به سودی قابل توجه دست یابد. سودی که ارزش تن دادن به خطر ورشکستگی را داشته باشد و آنقدر وسوسه انگیز باشد که سرمایه گذار شهامت پا گذاشتن در میان چرخ دنده‌های اقتصاد و صنعت کم توان کشور را به خود بدهد و ترسی از له شدن میان این چرخ‌های زنگ زده نداشته باشد. این در حالیست که در ایران معاصر هم اغلب دولت‌ها هیچ کاری برای ایجاد انگیزه در میان سرمایه گذاران نکرده و خودشان را با آن‌ها در یک مسیر قرار نمی‌دهند.

مسیری که اگر کارگزاران دولتی نیز اگر در ان گام برداشته بودن پی به دشواری‌های موجود در آن می‌بردند. اما دلبستگی به سود آنی دلیل دیگری نیز می‌تواند داشته باشد و این صبر و حوصله کمی است که در میان ما ایرانیان رواج دارد. صبری که به ویژه در میان چشم بادامی‌ها به ویژه مردم ژاپن فراگیر است و فصلی عمل نمی‌کنند. دلیل دیگری که می‌توان برای فرار از تولید در میان سرمایه گذاران ایرانی نام برد راههای بهتر و سهل الوصول تر برای سود آوری وجود دارد. سرمایه گذار نیز به عنوان یک انسان آگاه و دانا و متمایز از دیگران به دور و بر خود نگاه کرده و دنبال نزدیک‌ترین راه برای پیروزی می‌گردد.

راهی که تا جای ممکن باید نزدیکتر و همچنین کوتاه‌تر باشد تا زودتر کامیابی را لمس کند. اگر به سودهای کلان بانکی نگاه کنیم خواهیم دید چه راهی بهتر از سرمایه گذاری در بانک‌ها وجود دارد .سودهای بیست تا بیست و دو درصد که بی‌دغدغه نصیب حساب‌های بانکی می‌شود و می‌تواند در یک سال سرمایه را چندین برابر کند بی‌آنکه گامی برداشته شود و دارنده سپرده آسوده خاطر از هر پیامد منفی روز به روز ثروتمند‌تر شود. البته باید دانست به دلیلی ناکارامد بودن سیستم بانکی و تبدیل شدن بانک‌ها به بنگاههای معاملاتی به جای زنجیره مالی کشور اگر این پول‌ها از گردش بیرون بیایند در مدتی کوتاه همه‌ی بانک‌ها ورشکست خواهند شد.

مشکل دیگری که حتی اگر یک بار گذر شما به اداره‌ای افتاده باشد ان را از نزدیک لمس کرده‌اید بروکراسی موجود در سیستم اداری کشور است که برای نمونه برای دریافت یک پروانه کسب ماهها نیاز به دوندگی دارد که ممکن است فرد را در میان راه پشیمان کند. نمی توان خود مردم را نیز در این مساله بی‌گناه به شمار آورد چون هیچ گاه اقبال خوبی نسبت به کالاهای ایرانی نشان داده نشده است و همین موضوع شوق تولید را از تولید کننده می‌گیرد. در پایان بایسته است که اشاره شود تنها راهکار کشور برای برون رفت از اقتصاد متکی به نفت پشتیبانی از تولید است همان تولیدی که پس از جهانی دوم ژاپن را نجات داد و این کشور را به دومین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل کرد…