رضا صادقیان
گروه مقالات: اغلب نیروهای رسانهای جریان اصولگرا به ویژه طیف تندروها، همچنان در نقد و نفی جزییات توافق هستهای (برجام) یادداشت مینویسند و سخنرانی میکنند، آخرین نمونه این حرکت را میتوان در سوالات کریمی قدوسی از وزیر امور خارجه در مجلس مشاهده کرد. سوالاتی که پاسخهای خاص خودش را به همراه داشت. نقد اصولگرایان به برجام پُرایراد است، اشارهای به کلیت مسئله توافق هستهایی نمیکنند و قرار هم نیست داشته باشند، به جای آنکه به کلیت برجام نگاه کنند درگیر جزییات شدند و از دل این جزئینگری راهی به سوی کلیت نمیگشایند. سوالی ساده را درباره چگونگی مسیر طی شده در مذاکره و پذیرش توافق انجام گرفته نمیپرسند و مستقیم به دولت وقت و وزیر امورخارجه حمله میکنند، با آگاهی کامل و در لحظهایی دلخواه مفهوم و معنایحاکمیترا به کنار میگذارند و تمام سیاست خارجی فعلی را به پای دولت وقت مینویسند.
مشکل آنها در نقد و یا نفی برجام نیست، ایراد اصلی در شیوه نقد است، روشی ساده و راه حلی آسان برای حمله به دولت انتخاب کردند، نقد را برای نقد برگزیدند و گامی فراتر از نقد دولت انجام نمیدهند و در همین نقدهای بیامان راهکاری نیز ارائه نداده و نمیدهند. به املای نوشته شده توسط حاکمیت و نه دولت نقد وارد میکنند و گمان میبرند مسیر درستی را میپیمایند. نقدشان به برجام با مسئله فراموش نمودن مفهوم حاکمیت بنا گذاشته شده است. مادامی که در تحلیلهای سیاسی و خصوصا بررسی مسائل مربوط به سیاست خارجی کشور مسئله حاکمیت را فراموش کنیم، به سادگی میتوان هر کدام از عملکردهای دولت را نقد و نفی کرد.
میتوان همه کارهای انجام شده خوب و بد را به حساب دولتهای وقت گذاشت و فراموش نمود. ساختار کلان سیاسی کشور حاکمیت معنا میدهد و نه دولت و امور اجرایی. موضوع سیاست خارجی رابطهای مستقیم با حاکمیت دارد، چرا که سخن اول و آخر را حاکمیت و از زبان وزیر امورخارجه و دیگر مسئولان سیاست خارجه بیان میکند. در واقع کلام وزیر وقت، تفاوتی نمیکند کدام وزیر و در کدام دولت قرار داشته باشد، سخن کلیت ساختار سیاسی است. وزیر و همراهان او در طی مذاکرات با دیگر کشورها با توجه به تجربه و بهرهجویی از ادبیات متفاوت در مذاکرات حاضر میشوند ولی راه حل و مسیری که در طول مذاکرات و رسیدن به نتیجه و توافق انجام میشود به حاکمیت مربوط میشود.
در اینجا وزیر اجرا کننده سیاستهاست و خودش سیاستگذار نیست، موضوع سیاستگذار نبودن را بارها و بارها از زبان وزرای امورخارجه شنیدهایم. در کشورهای دیگر نیز چنین است، وزیر امور خارجه هر کدام از کشورها انتقال دهنده نگاه حاکمیتی خودشان در امر سیاست خارجه هستند. از همین رو توافقهای صورت پذیرفته شده با امضای وزیران امور خارجه و دیگر مسولان معنای توافق با یک وزارتخانه یا دولت و شخص نیست، به این معناست که کشوری با کشور دیگر به یک توافق رسیدهاند و امضای آنها معنای امضای حاکمیت است. اینکه این توافق ایرادهایی دارد و یا میتوانستیم به توافق بهتری دست یابیم داستان دیگری است، اصل اساسی توافقهای امضا شده به حاکمیت و ساختار کلان سیاسی بازمیگردد، دولتها فقط در نحوه اجرا شدن دخیل هستند.
بیش از 12 سال کشورمان با مذاکرات هستهای در سطح بینالمللی درگیر بوده است. کشورهای خارجی با استفاده از اهرمهایی که در اختیار داشتند ظالمانهترین و ضد انسانیترین تحریمها را در طول سالهای اخیر به ما تحمیل کردند، هر کدام از مسئولان مذاکره کننده نیز طی این سالها تلاش کردند از ارتفاع دیوار بیاعتمادی میان ما و کشورهای غربی و آمریکا کم کنند، اینکه موفق شدند و یا خیر در این مورد چندان مهم نیست، نکته اساسی اینجاست در تمامی مذاکرات و ارسال پیامهای جدید و یا دریافت بستههای پیشنهاد شده توسط غرب حاکمیت تصمیم میگرفت این توافق به مصلحت است و یا خیر، شخصیتها رابط پیام بودند و نه خود پیام.
هر کدام از وزرای امورخارجه کشورهای آسیایی، غربی و آمریکا حتی اگر بخواهند جزئیترین توافق را با کشور دیگری منعقد نمایند در صورتی که مسولان کشور مذاکره کننده متوجه بشوند راه وزیر امورخارجه متفاوت از نگاه حاکمیت آنهاست، میز مذاکره راترک و مذاکرات را متوقف میکنند. چرا که بهتر میدانند توافقی که اجماع قدرت کلان و حاکمیت را نداشته باشد شدنی نیست. حاکمیت را میتوان بالاترین قدرت، قدرت برتر و کلانترین قدرت نام نهاد.
حاکمیت شخص نیست، دولت نیست، وزارتخانه نیست، مجلس نیست و قس علیهذا. حاکمیت، حاکمیت است. درست در لحظهای که قرار است کشوری با کشور دیگر رابطه داشته باشد و به توافق برسند، نگاه حاکمیت معنا مییابد. حمله به برجام و نفی توافق هستهایی انجام شده با کشورهای خارجی، به چالش کشیدن تصمیم حاکمیت است و ادامه یافتن نقدهای بیامان تضعیف خودمان و کشورمان را در پی خواهد داشت، نقد و نفی برجام حمله به دولت و یا شخص روحانی نیست، نفی کلیت موضوع است.
تا نه ماه دیگه ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیست. (343944)