چندی است که دیگر از رصد رسانه ها؛ لذت و بهره لازم را نمیبرم و با مطالعه روزنامهها نیازهای اطلاعاتیم مرتفع نمیشود؛ راستش پیدا کردن حقیقت در لابه لای اخباری که بخش اعظم آن به جنگ و جدل جناحی و غرض ورزی سیاسی آمیخته شده؛ کار چندان سادهای نیست. مردم هم از این اوضاع و احوال که در رسانهها میگذرد دل خوشی ندارند؛ کافی است زمانی را با آنان در مقابل کیسوک روزنامهفروشیها سر کنید و به درد و دلها یشان گوش بسپارید.
مردم از این کشمکشها و تنازع برای کسب قدرت خسته شدهاند؛ برای ملت ریشه کنی فساد؛ رفع تبعیض و مشکلات اقتصادی مهمترین دستاورد یک دولت به شمار میرود که اتفاقا خروجی آن از سفرهها یشان؛ وضعیت اشتغال و کار فرزندانشان و حتی ناتوانی آنان از درمان دندانهای خراب و پوسیدیشان کاملا نمایان و عریان است. ملت کاری ندارند که این فساد توسط چه کسی و در کدام جناح صورت گرفته و میگیرد؛ آنان تنها به دنبال برخورد قاطع با متخلفان هستند.
راستش مدتی است که رسانهها هر کدام به نحوی در بازی سیاستمداران و جناحهای موجود وارد شدهاند و اعتبار و استقلال خود را نزد ملت به چوب حراج سپرده اند. دستهای با چشم پوشی بر ضعفهای دولت به حمایت کورکورانه ازآن مشغولند و گروهی بدون توجه به برخی دستاوردهای مثبت؛ شمشیر دو لبه تخریب دست گرفته و بر همه چیز آن میکوبند؛ قلم رئوف نقد دلسوزانه و سازنده هم یا دیگر نیست یا اگر هم هست در این آشفته بازار دیده نمیشود. اتفاقا بخشی از این جدلها را مرهون ورود و حضور بعضی از سیاستمداران به این حوزه هستیم؛ کسانی که در جهت بهرهگیری از پتانسیل موجود در رسانه؛ به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این وادی؛ ورود کرده و انصافا با بهرهگیری از موقعیت و بعضا رانت قدرت و ثروت به نتایج خوبی هم از حیث جذب مخاطبین رسیدهاند.
البته در این یادداشت قصد ندارم از رسانه و یا روزنامه خاصی نام ببرم و آبرو و دودمان خود را به باد دهم تنها قصد و نیتم توجه و عنایت بیشتر ارباب جراید به وظیفه و رسالت اصلی و ذاتیشان است. این روزها با یک تحلیل محتوای ساده؛ میتوان خط و خطوط یک رسانه را به وضوح مشاهده کرد؛ حتی میتوان به میزان حساسیت یک جریده نسبت به دغدغههای واقعی مردم نمره داد. رسانهها باید به عنوان چشم تیز بین ملت با رصد دائمی نحو اداره مملکت و گاها بهره گیری از ابزار پرسشگری پل ارتباطی بین مردم و مسئولین باشند. به هرحال آنچه به عنوان ویژگیهای یک رسانه ایدهآل میتوان به آن اشاره کرد؛ ذیلا تقدیم میشود:
1- استقلال مالی رسانهای که از نظر مالی در تنگنا باشد؛ ناچار است برای ادامه حیات خود گاها از بیان بعضی از چالشها صرف نظر کند و تیغ تیز سانسور را بر چهره واقعیات بدیهی فرود آورد؛ امری که میتواند به راحتی آغازی باشد برای یک انحراف؛ پس رسانه ایده آل رسانهای است که به هیچ عنوان وابستگی مالی به غیر نداشته باشد؛ اگر هم از کانال آگهی دارد؛ سیاست و رسالت خود را قربانی درآمد تبلیغاتی نکند.
2- مبرا از آلودگیهای سیاسی و جناحی طی سالهای اخیر بعضی از چهرههای سیاسی به حوزه رسانه ورود کردهاند و هر یک به پشتوانه موقعیت و قدرت سیاسی خود روزنامه؛ هفته نامه یا سایت خبری را پایهگذاری کردهاند و رسانههایی ساختهاند که هر یک زیر بیرق فردی؛ سازمانی و یا جناحی سیاسی سینه میزند؛ البته داشتن رسانه وتریبون خاص برای افراد و احزاب لزوما چیز بدی نیست به شرطی که بهترویج اندیشه خود بپردازند و تخریب سایرین را ابزاری برای اثبات خود قرار ندهند؛ مثل آنچه که امروز میبینیم؛ تخریب و جدل و جنگ رسانهای که حاصلی جز به حاشیه فرستادن دغدغههای به حق مردم و کشور به دنبال نداشته.
3- راستگو؛ شفاف و ذلال است رسانهها باید همچون آینه زلال و شفاف باشند و به انعکاس واقعی مشکلات جامعه بپردازند؛ قطعا هر گونه چرک و آلودگی میتواند ظریب صداقت و درستی یک رسانه را تحت تاثیر قرار داده و به تدریج اعتبار آن را نزد مخاطبان مخدوش کند.
4- پرهیز از مصلحت اندیشی و محافظه کاری هر چند در مواقعی خاص بعضی مصلحت اندیشیها میتواند نتایجی به سود منافع ملی داشته باشد اما تداوم و بهره گیری بیحد واندازه از این بهانه میتواند مشکلاتی برای اعتبار و آبروی کشور ایجاد نماید؛ مصلحت اندیشی بیمورد گاهی میتواند به نوعی تقویت کننده فساد هم باشد؛ پس لازم است رسانهها تا آنجا که میتوانند صراحت و جسارت را در بیان مشکلات جایگزین محافظه کاری بیمورد نمایند.
5- از مجیز گویی و چاپلوسی قدرت بر حذر باشد بعضی از رسانهها همواره مشغول ماله کشی و بزرگ کردن بیحد واندازه بعضی از اشخاص و جریانات خاص هستند این رسانهها گاهی جایگاه خود را تا حد وکیل دون پایه، یک مدیر دست چندم دولتی پائین میآورند اینگونه حمایتهای بیمورد که معمول با اهداف مالی صورت میگیرد میتواند ضمن تداوم سو مدیریت بعضی از مسئولان بیکفایت و نا لایق؛ به تدریج رسانه را هم از درجه اعتبار و احترام مردمی ساقط و بیآبرو نماید.
6- دارا بودن سرمایه انسانی مکفی برای یک رسانه ایده آل وجود خبرنگاران و هیئت تحریریهای خلاق؛ توانا؛ جسور و با تحصیلات مرتبط سرمایهای بینظیر تلقی میشود که میتواند به آسانی رمز موفقیت، پایداری و پیشرفت آن را تضمین کند.
7- نگاه و اندیشه ملی در رسانه ایدهآل هدف غایی و نهایی رشد و توسعه کلان کشور است از اینرو بر پرهیز از نگاه تنگ نظرانه و جزیرهای به مسائل مختلف تاکید دارد؛ البته این موضوع به معنی عدم نظارت بر بخشهای جزئیتر نیست که جزء لاینفک وظیفه یک رسانه است؛ منظور درک عمیق نسبت به برنامههای کوتاه؛ میان و بلندمدت بر اساس اهداف عالیه و کلان کشور است.
8- بازوی توانمند نیروهای نظارتی و قضایی است رسانه ایده آل در حقیقت چشمی بینا و زبانی پرسشگر دارد که گاهی ممکن است بتواند؛ پیش از دیگران به شناسایی و درک چالشها پیبرده و توجه نیروهای نظارتی را نسبت به حساسیت پارهای از موضوعات جلب کند؛ این رسانهها حتی میتوانند با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم خود از نیروهای نظارتی؛ ظریب خطر مبارزه و برخورد با مفسدان را برای آنان به حداقل برسانند. به هر حال آنچه در پویایی یک رسانه لازم است حرکت در مسیری است که به دور از وابستگیهای فردی و جناحی بتواند؛ ضمن انعکاس صادقانه اخبار؛ با نگاهی پژوهش محور به پیکار با چالشهای ریز و درشت فراروی جامعه پرداخته و نقش حیاتی و اساسی خود را در روند رشد و توسعه کشور به شکل شایستهای ایفا کند. امری که این روزها با نگاهی مختصر بر تیتر انبوه روزنامههای کشور کمتر شاهد آن هستیم؛ رسانههایی که متاسفانه تا ایده آل شدن راه سختی در پیش دارند.