چرا نباید وزارت نفت در خوزستان باشد؟
18 آذر 1395 ساعت 11:02
گروه اقتصادي- رسانهها: روزنامه كارون در شماره امروز خود (پنجشنبه) نوشت: تهران پایتخت سیاسی و اقتصادی ایران این روزها با مشکلات عدیده زیست محیطی، ترافیکی و جمعیتی مواجه است. کارشناسان اعتقاد دارند این شهر دیگر گنجایش جمعیت بیشتری را ندارد و در صورت وقوع هر گونه حادثه غیر مترقبه احتمال رخ دادن فاجعههای بزرگ انسانی دور از ذهن نیست اما برای رفع این مصائب چه باید کرد و چه چارهای باید اندیشید تا از این تمرکز در مرکز کشور جلوگیری بعمل آورد. این تمرکززدایی و توزیع متوازن امکانات در کشور میتواند موجب رشد و شکوفایی دیگر استانها و مناطق کشور گردد.
این روزها برای انجام تمامی امور باید به مرکز رفت، روزانه صدها پرواز داخلی و خارجی و سیستمهای حمل و نقل زمینی و ریلی به تهران وارد میشوند تا بتوانند به امورات اداری و سیاسی و اقتصادی برسند، حتی توزیع اجناس در بازار هم به گونهای شده که اول جنس به تهران وارد و بعد مابین استانها توزیع میگردد، متاسفانه همه چیز در قالب شعار خلاصه شده مگر نه این تمرکز در پایتخت دیگر توجیه ندارد و باید برای آن چارهای اندیشید. چگونه میتوان انتظار داشت این تمرکززدایی اتفاق افتد وقتی در این کلانشهر همه روزه صدها برج بزرگ مسکونی و تجاری و اداری در حال بالا رفتن هستند. تعداد زیادی مرکز آموزشی، فرهنگی، اداری و اقتصادی در این شهر فعالیت دارند. چرا باید در تهران این همه جاذبه باشد و این جاذبهها چگونه و با کدام برنامه ریزی شکل گرفته اند.
این روزها حتی به ارتفاعات و بیابانهای حاشیه شهر هم رحم نمیکنند و با انواع لابی گریها و اعمال نفوذ زمینها را اشغال و تغییر کاربری میدهند و به صورت مسکونی و تجاری در میآورند. اگر روزگاری همه امکانات و نهادهای دولتی در تهران متمرکز بود به این دلیل بود که جمعیت این شهر در حد عرف و استاندارد بود. جمعیت کل کشور زیر 35 میلیون نفر بود. مردم دیگر نقاط کشور تمایل چندانی به مهاجرت به این شهر را نداشتند و از زندگی در استانهای خود راضی و خشنود بودند. متاسفانه بدلیل سیاستهای غلط مسئولان در رشد و توسعه این شهر و تولید انواع جاذبههای زندگی و معیشتی و اقتصادی و اداری مردم را تشویق و ترغیب به مهاجرت به پایتخت نمودند.
در دولت احمدی نژاد تصمیم بر این شد جهت تمرکز زدایی و توزیع امکانات در کشور و مناطق دیگر تعدادی از وزارتخانه و نهادهای دولتی متناسب با کارکرد و شرح وظیفه به دیگر استانهای کشور منتقل شوند که البته تصمیم خوب و به جایی بود اما از سوی مسولان و پرسنل این وزارتخانهها و سازمانها سنگاندازیهای شد. وجود لابیهای گسترده و فراوان باعث شد در اجرای این تصمیم تعلل ورزیده شود تا عمر دولت پایان یافت و اقدام عملی بعمل نیامد. خوزستان سرزمینی است که حق دایهگی بر صنعتنفت و گاز کشور دارد. امروز منابع بزرگ نفت و گاز کشور و زیرمجموعههای تابعه در این استان قرار دارند. اکثر تصمیمات وزارت خانه در این استان عملی میشوند.
اگر هم در استان خوزستان نباشند در استانهای هم جوار و نزدیک مانند ایلام، بوشهر و بندر عباس و. . . قرار دارند. این وزارتخانه و شرکتهای تابعه آن دارای تعداد بسیار زیادی نیروی انسانی و ساختمانهای در حال اشغال در تهران میباشند. همه روزه رفت آمدهای بسیاری بین این مراکز در تهران صورت میگیرد و مسئولین این وزارتخانه مجبورند جهت ارتباط و سرکشی و تشکیل جلسات به استان خوزستان و استانهای هم جوار سفر نمایند. برای نجات تهران از این همه مصائب و همچنین رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه خوزستان و دیگر استانهای هم جوار همسایه حق مردم این مناطق است که تمامی مجموعههای وزارت نفت به منطقه جنوب غرب کشور انتقال یابند.
اگر این این موضوع عملیاتی شود میتواند سالها رنج و عقب ماندگی اقتصادی این مناطق را ترمیم نماید. میتواند موجب توسعه و پیشرفت زیر ساختهایی نظیر راه و فرودگاه و هتلهای اقامتی و تهیه تولیدات صنعتی و خدماتی از این مناطق باشد. گردش مالی در این مناطق بیشتر و سریعتر خواهد گردید و به تناسب باید بافت فیزیکی و معماری و خدماتی این مناطق احیاء و تغییر مییابند. تاکنون تنها هدیهای که صنعت نفت به مردم جنوب خصوصاً خوزستان داده است تخریبهای زیست محیطی و انواع آلودگیها است که دیگر فرصتی برای جبران آنان نمانده است. خطوط انتقال نفت و گاز سیمهای خاردار تمامی تن و بدن شهرهای استان را محصور کرده اند.
ماشینهای سبک و سنگین همه روزه معابر درون شهری و برون شهری استان را اشغال نموده اند. اگر هم خدماتی ارائه شده است بیشتر خدمات اختصاصی به پرسنل این مجموعه نفت بوده تا شهروندان منطقه خوزستان و جالب این است که در این صنایع درصد نیروهای غیر بومی و مدیران غیر بومی بسیار بالا میباشد و همین عامل یکی از دلایل نارضایتی مردم منطقه بوده و هست. امروزه تمامی کارشناسان زیست محیطی اعتقاد دارند که نفت و مجموعه آن سال هاست در حق زیست بوم خوزستان جفا کردهاند و مردم منطقه را تحت فشار گذاشتهاند.
لذا این یک مطالبه جدی از جانب شهروندان استان است که باید این وزارتخانه به خوزستان انتقال یابد تا مردم منطقه بتوانند در جوار آن در رشد و توسعه شریک باشند. البته در اجرای این تصمیم قطعا لابیهای بزرگی در پایتخت تمام تلاش خود را خواهند کرد که این جابجایی انجام نگیرد و انواع توجیهات را خواهند آورد اما اگر این مجموعه، عاشق وطن باشند قطعا خدمت در هر جای ایران باید برای آنان افتخار باشد نه اینکه سکونت در خوزستان را برای خود و خانواده، دون شان خود دانسته و ابراز دارند که خوزستان امکاناتی برای زندگی ندارد که اگر هم بگویند حق دارند چون قطعاً خوزستان امروز برای ساکنان دیگر استان ها خصوصا مرکز کشور، جذبه و امکاناتی نخواهد داشت؛ اما قرار نیست برای اجرای طرحهای مثبت، صرفا به فکر منافع عدهای خاص بود و قاطبه ساکنان جنوب را فدای آنان نمود.
کد مطلب: 120900