به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۰۳:۵۲
 
۴۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۵ ساعت ۰۷:۵۷
کد مطلب : ۱۲۱۳۵۱
درباره‌ی سکوت آقای رییس

کلیشه‌های رایج سیاست‌ورزی در ایران

کلیشه‌های رایج سیاست‌ورزی در ایران
محمد توکلی

علی لاریجانی بعنوان رییس مجلس دیروز نطق ابتدای جلسه‌ی خود را به تسلیتِ حوادث اخیر مانند انفجار در حلّه و تصادف قطار تبریز- مشهد اختصاص داد، کمی از مدرسِ شهید گفت و اینکه راه مجلس باید چنان راهی باشد که او می‌پیمود و در نهایت هم گریزی به مصوبه‌ی اخیر سنا زد و مانند سایر حضرات مسئول ابراز عقیده کرد که این مصوبه نقض برجام است و موادی از برجام را هم بعنوان نشانه‌ای از اینکه این تصمیم کنگره و سنا مغایر آن هاست ارائه داد.

موضوع این نوشته آن چه ایشان گفته‌اند نیست در نتیجه از این موضوع که طبق آن ماده‌های مورد استناد لاریجانی نمی‌توان مصوبه تمدید تحریم‌های غیر مرتبط با هسته‌ای را آن هم پیش از اجرایی شدنش نقض برجام دانست می‌گذریم. آن چه بهانه‌ی نوشته‌ی پیش روست آن چیزی است که ایشان نگفته اند. سکوت آقای رییس در برابر هتک حیثیت جایگاه مجلس و احضار یکی از نمایندگان به دستگاه قضا موضوع قابل تاملی است که در ادامه از آن خواهیم گفت.

به گفته‌ی دادستان محترم تهران یکی از عناوین اتهامی محمود صادقی مربوط به نطق او در خصوص خبر جنجال برانگیز روزهای اخیر بوده است. خبری که توسط مسئولان مختلفی درباره اش توضیحاتی ارائه شده است. شاید عده‌ای چنین انتظار داشته‌اند که رییس مجلس در برابر اتفاقی که در نیمه شب هفته‌ی پیش در مقابل منزل صادقی رخ داد در نطقشان واکنشی نشان دهند اما اگر کمی به نوع و سبک سیاست ورزی لاریجانی آشنا باشیم خواهیم دانست که او هم مانند رییس جمهور روحانی دچار نگاهی محافظه کارانه نسبت به موضوعاتی است که آن‌ها را باعث ایجاد التهاب در جامعه می‌دانند.

سکوت لاریجانی و روحانی درباره‌ی این موضوع و امثال آن را باید در همین سبک سیاست ورزی شان جست و جو کرد. در این مدل از نگاه که می‌توان به شکل حادّترش را در بین اقلیت تندرو ذیل جریان اصولگرا هم مشاهده کرد نباید هیچ تنش و اختلافی به شکل علنی در جامعه ایجاد شود و اگر موضوعی موجبات التهاب در جامعه را فراهم می‌کرد یا چنین احتمالی هر چند اندک درباره اش می‌رفت می‌بایست سکوت کرد حتی اگر چنین سکوتی باعث وهن مجلس و یا وارونه جلوه دادن اقدامات مثبت دولت شود.

پرسسش اساسی که می‌توان در اینجا مطرح نمود این است که چنین شیوه‌ای در عصر حاضر تا چه حد کاربرد دارد؟ آیا با سکوت مسئولان محترم و بی خبر نگه داشتن مردم حاضر در متن جامعه مسائل و معضلات حل می‌شود یا تنها به عمیق‌تر شدن ابهامات و سوء استفاده‌ی افرادی کمک می‌کنیم که تمایلی به اصل و کلیت این نظام و انقلاب ندارند؟ به نظر می‌رسد که باید برای این شکل از کنگشری سیاسی فکری کرد و در آن تغییراتی ایجاد نمود.

فردی مانند علی مطهری و نوع سیاست ورزی او در این سالهای اخیر به خوبی نشان داده است که هم می‌توان پایبند به این نظام و انقلاب بود و هم با صراحت و شفافیت آنچه در دل داریم گفته شود، به فرض اگر آقای رییس مجلس در حمایت از همکارش با وجود همه نقدهایی که به نظق او دارد عملکرد دادستانی را در آن شب تقبیح می‌کرد التهابی در جامعه ایجاد می‌شد یا بالعکس مردم اطمینان خاطر پیدا می‌کردند که در صورتی که خطایی از نهاد و قوه‌ای رخ داد رییس مجلس و سایر نمایندگان مردم تمام قد از حریم قانون دفاع خواهند کرد؟

سخن آخر؛ دیگر وقت آن است که از آن کلیشه‌های رایج سیاست ورزی در ایران خارج شویم و بپذیریم که با دعوت به سکوت نمی‌توان مسائل و معضلات را حل نمود و اتفاقا باید تا آن جا که امکان وتوانش را داریم شفاف و صریح بود، چنین وقایعی زمان‌های خوبی است برای تمرین صراحت و شفافیت؛ که بقای نظام جمهوری اسلامی و حفظ آرمان‌های انقلاب 57 مردم ایران در گرو آن است.