اسماعیل حسینپور
سالها بود که خیلیها چشم بر هاشمی بسته بودند، بر تهمت و حرمت شکنی هایی که هر روز عدهای هتاک بی اخلاق نثار این بزرگ مرد میکردند اما «به رغم مدعیانی که منع عشق میکردند» هاشمی مظلوم، محبوب دل ملت ایران بود. تندروهای توبه ناکرده از جفای روا داشته در حق هاشمی، سالها سیه کاری خویش را توجیه میکردند و شگفتا ما همه به تماشا ایستاده بودیم و بانگی برنخاست که این رسم مسلمانی نیست.
هر چند هاشمی خم به ابرو نیاورد و بزرگوارانه و صبورانه از آن همه جور و جفا گذشت ولی به راستی انبوه آن حرمت شکنیهای آشکار و سکوت معنادار بسیاری از نخبگان سیاسی و اجتماعی که این شبها در ستایش از این بزرگ مرد گوی سبقت را از هم اندیشان و دلدادگان هاشمی ربودهاند را چگونه میتوان توجیه کرد؟ چرا ما اشک ریزان برای آیت الله هاشمی، دیروز این اسوه صبر و سکوت و معلم مدارا و اخلاق را در میانهی میدان و در بین آن همه طعنه و تهمت و شایعه تنها گذاشتیم؟ آیا به راستی بسیاری از ما به عنوان یک مسلمان نباید از سکوت دیروزمان در قبال جفاهای رفته بر این آیت الله صبور احساس شرمساری کنیم.
مردمی که سالها در حسرت پخش یک سخنرانی از آیت الله هاشمی رفسنجانی در صدا و سیما بودند این روزها حق دارند بپرسند صدا و سیمایی که گنجینهی خطبهها و خطابههای هاشمی است چرا در این سالیان با هاشمی بیگانه شده بود و نه تنها هاشمی را انکار میکرد بلکه به هر بهانه بر آن بزرگ مرد تاختن میآورد. هر چند مردم آگاه و بیدار خسته از تک صدایی رایج شده در برخی رسانهها که خویش و بیگانه را از هم خوب میشناسند با رأی پر شور و شکوهشان در اسفند 92به آیت الله رفسنجانی چه خوب ثابت کردند که دوران سیاست بازی و یکه تازیهای سفارشی به پایان رسیده است ولی این بی مهری بزرگ با هاشمی صبور روح ملت بزرگ ایران را آزرده ساخت.
آیت الله هاشمی آموزگار بزرگ مهر و مدارا بود. روح پرقراری که نمیتوانستند به آشوبش بکشانند. او با سنگریزههای تهمت و نامهربانیها متلاطم نمیشد زیرا او دریا بود نه برکه. خیلیها نتوانستند لبخند را از لب هاشمی بگیرند. او مجاهد نستوهی بود که مردم و میهن و انقلابش را عاشق بود و تمام رنجها را برای بلندآوازگی این سرزمین به جان خرید.
حالا آیت الله هاشمی آسمان نشین شده است و ما ماندهایم با شرمساری سنگین این سالیان که سوهان روحمان شده است. آیت الله صبور سالیان، سبکبال رفت و دریایی دل در سوگ سترگ او گریستند ولی شاید عروج هاشمی ما را از خواب سالیان برخیزاند که قدر دیگر سرمایههای این سرزمین را بدانیم و به این بدعت تهمت زنی و خداناهراسی و آبروریزی پایان دهیم. ارتحال آیت الله هاشمی بیدارباشی برای همهی ما بوده و هست که قدر یکدیگر را بدانیم و باور کنیم که همهی ما دیر یا زود رفتنی هستیم. وقت است این همه یار پدیدارشده پس از رحلت این بزرگ مرد، لحظهای با خود و خدایشان خلوت کنند و برای پایان دادن به بی اخلاقیها و تهمت زنیها و کینههای اوس و خزرجی رایج شده در این روزگار، پا پیش نهند و امروز هاشمیهای زنده را دریابند که فردا خیلی دیر است.