مهدی دادویینژاد
دو سال پیش و در حادثه جان باختن دو تن از هموطنانمان در اتش سوزی خیابان جمهوری با توجیههای عجیب و غریبی از سمت شهرداری تهران مواجه شدیم و بالاخره شهرداری تقصیر کار شناخته نشد! در حادثه فرو نشست شهران دوباره شهرداری تقصیر کار نبود! در حادثه ورود آب به مترو شهرداری تقصیری نداشت! در برخورد با دست فروشان شهرداری تقصیری نداشت! در آلودگی هوا وترافیک ابدا شهرداری نقشی ندارد. در مجموع اصل بر صحت عملکرد تیم قالیباف است حتی اگر تمام تهران بمیرد.
امروز و در حالی که فاجعه ساختمان پلاسکو رخ داد شهرداری تهران که در پیشگیری از حوادث اینچنینی به ذات خود مهمترین وظیفه را به دوش میکشد باز هم تنها ارگان بی عذر و تقصیر محسوب شد. اولین واکنش برای مبرا کردن عملکرد شهردار توسط یک عضو شورای شهر صورت پذیرفت و ابوالفضل قناعتی با بیان این مساله که شهردار سال 92 موضوعی را مبنی بر پلمپ کردن این واحدها به شورا ارائه داد ولی شورا آن را مسکوت گذاشت عملا هزینه عملکرد بد و طرح دور از خرد شهرداری را به حساب شورای شهر نوشت.
این حرفها بیشتر از هر جنبهای خصوصا در ماههای منتهی به حضور مجدد قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری رنگ و بویی سیاسی دارد و طبق حوادث چند سال اخیر عدهای که در جهت تطهیر عملکرد شهردار تهران از هیچ کوششی فروگذار نکردند و نمیکنند، امروز نیز به میدان آمدهاند. حوادث ریز و درشتی در حوزه شهرداری اتفاق افتاده که در نهایت تنها کسی که هیچ گونه تقصیری متوجه او نشده شهردار تهران و سازمان تحت مدیریت او بوده است.
اینکه متاسفانه شهرداری تهران عملا به عنوان یک سکوی پرتاب از ساختمان بهشت به سمت پاستوربرای شخص شهردار و اطرافیانش محسوب میشود و ساختمان بهشت فضای مورد علاقه شهردار نیست و نقش کاتالیزوری دارد بدترین فاجعه برای ابر شهر تهران و مردم تهران است. جناب شهرداری که اکثر طرحهای اجرایی از سمت او شکلی نمادین از تلاش او برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری را در اذهان تداعی میکند نمیتواند درک درستی از تحولات شهری داشته باشد. حتی اگر با استناد به سخنان قناعتی شهردار پیشنهاد پلمپ را داده باشد آیا این چاره کار بود؟ این نگاه سلبی و خالی از ادراک اجتماعی چه سنخیتی با مدیریت شهری دارد؟ این نوع نگاه به معضلات شهری منجر به بروز انواع معضلات اجتماعی میشود مانند آنچه در برخورد با دستفروشان شاهدیم.
اینکه چرا عضو شورای شهر متاسفانه به عنوان ناظر بر عملکرد شهردار عملا به سخنگویی در جهت تخریب شورای شهر مبدل میشود نیز جای سوال دارد، سوالی که تاسف بار است. طرحهای نوسازی بافتهای شهری خصوصا ساختمان هایی نظیر پلاسکو نیازمند به طراحی رویهای درست است که ضمن حفظ منافع مردم مقاومسازیها و اقدامات تامینی به درستی انجام شود. این حجم عظیم از مشاوران شهردار و پیشنهادی مانند پلمپ یک ساختمان که عدۀ زیادی از هموطنانمان در آن ساختمان مشغول کسب و کار هستند تناقضی در بطن خود دارد که میزان سیاسی بودن انتخاب مشاوران شهردار را نشان میدهد.
این تیره روزی مردم تهران در حوزه شهری تا مادامی که شهرداری تهران پلی به سمت ریاست جمهوری باشد ادامه خواهد داشت و ساختمانها میسوزد و فرو میریزد و آلودگیها تشدید میشود و مادری در جوی آب غرق میشود و هزار مشکل دیگر رخ خواهد داد و آب از آب تکان نخواهد خورد. تهران امروز به شهری بی در و پیکر تبدیل شده است که پول مالیاتها و بودجهها و تراکمفروشیهای بی ضابطه نه تنها کمکی در بهسازی ساختمانهای فرسوده نمیکند که به سمت خیریههای خانوادگی گسیل میشود و شهر فرو میریزد.