محمد نظرگاه
صداوسیما را «رسانه ملی» نام نهادهاند و قاعدتا چنین نامگذاری میبایست در نحوه عملکرد این سازمان عریض و طویل نیز نمودی داشته باشد. فی المثل اگر رسانهای «ملی» است باید همه آنان که ذیل ملیتی به نام ایران تعریف میشوند در آن اجازه بیان نقطه نظراتشان را داشته باشند. اما آنچه مشاهده میشود صد پله عقبتر از معنای ملی بودن یک رسانه است. این سازمان سیاسی – رسانهای حتی «صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» هم نیست که اگر این طور بود میبایست همه آنها که ذیل نظام سیاسی مستقر تعریف میشوند اجازه بیان نقطه نظراتشان را میداشتند.
با تاسف باید گفت که حتی این رسانه رسانه یک جریان سیاسی هم نیست که اگر این طور بود جمع کثیری از اصولگرایان میانه رو از آن محروم نبودند. واقعیت ماجرا آن است که رادیو- تلویزیون مملکت ملک طلق اقلیتی تندرو ذیل جریان اصولگراست و دیگران از آن کاملا محروم اند. حال با این مقدمه درباره وضعیت صداوسیما به نوع مواجهه آن با ارتحال آیت الله هاشمی (ره) نگاهی بیندازیم. طبیعتا صداوسیمایی با آن مختصات که ذکر آن رفت دل خوشی از «آیت الله» نداشته است اما به دلایل گفته و ناگفتهای، ثناگوی هاشمی در روزهای پس از وفاتش شد.
بیاییم به این ماجرا خوشبینانه نگاه کنیم و فرض را بر این بگذاریم که علت این روی خوش نشان دادن به مرحوم هاشمی پی بردن به اشتباه باشد. پرسش اساسی این است که آیا این اشتباه فقط در خصوص این بزرگِ تازه در گذشته رخ داده است؟ واقعیت آن است که رویه صداوسیما نسبت به خیلی از افراد که اندک تفاوت نظری با جریان رسمی پیدا میکنند این چنین است. چه بسیار چهرههای اصولگرایی که به واسطه آن که در یک موضوع نظرات متفاوتی را ارائه دادهاند دیگر از استفاده از این رسانه عمومی محروم شده اند. در چنین وضعیتی نوع مواجهه این رسانه با اصلاح طلبان هم که دیگر جای خود دارد و آنها از نگاه تیم غیر قابل تغییر پشت صحنه صداوسیما خارج از نظام تعریف میشوند.
به نظر میرسد که مسئولان صداوسیما باید یک بار دیگر بیانات رهبری نظام را در خصوص نوع مواجهه با منتقدان مطالعه کنند زیرا رفتاری که در پیش گرفتهاند دقیقا خلاف آن خواسته هاست. از یک سو مضحک و از سوی دیگر تاسف آور است در حالی که از نگاه رهبری، اختلاف نظرهای ایشان با مرحوم هاشمی (و احتمالا با هر کس دیگری) کاملا طبیعی است «کاسههای داغتر از آش» که مسئولیت هایی در صداوسیما دارند به بهانه حمایت از رهبری هاشمی را در زمان حیاتش سانسور میکردند و سالهاست بسیاری دیگر را به همین بهانه از صحبت رودررو با مردم محروم کرده اند. اینکه در جهان امروز میتوان سخن را بدون احتیاج به رادیو و تلویزیون به گوش مردم رساند سخن درستی است لیکن نباید این موضوع بهانهای در دست صداوسیما باشد تا از انجام کمترین و بدیهیترین وظایفش شانه خالی کند.