مرتضی آژند - روزنامه كارون: نتیجه بی تفاوتیها به پدیده ریزگردها در خوزستان به بار نشست، حال حتی با یک مه گرفتگی آب و برق 11 شهرستان قطع میشود و سیستم مخابراتی از دسترس خارج میشود. اگر تا دیروز تنها نگرانی طوفان گرد و خاک مشکلات تنفسی، تعطیلی مدارس و امثالهم بوده است، از امروز باید نگران نارساییهای ایجاد شده برای تاسیسات و تجهیزات شهری و روستایی به واسطه ماندگاری این پدیده هم بود.
اگر تا دیروز ریزگردها تنها امکان حضور در محیطهای باز را از مردم سلب کرده بود، در نسخه به روز شده این پدیده امکان حضور در خانه و محیطهای شخصی به واسطه نبود آب و برق و دیگر ملزومات ابتدایی زندگی هم گرفته شده است. اگر تا دیروز تنها دغدغه کارگروه مقابله با پدیده ریزگردها نداشتن بودجه و ابتدایی بودن دستگاههای پیش بینی این معضل بوده است، از امروز تعمیر و نوسازی آسیب هایی که این معضل به زیرساختهای محیطهای زندگی وارد آورده است به آن اضافه شده است.
در واقع بیماری خوزستان به قدری وخیم شده است که دیگر به هر شرایط آب و هوایی حساس شده است، از امروز علاوه بر ریزگردها باید نه مه گرفتگی اتفاق بیفتد، نه بارانی ببارد و نه وزش بادی اتفاق بیفتد تا حداقلهای زندگی از دسترس شهروندان خارج نشود. قطعی آب و برق 11 شهرستان خوزستان که این روزها با آن مواجه شدهایم نتیجه کم کاریها و بی تفاوتی مسئولین در طی 15 سال گذشته است؛ اگر در همان سالهای اولیه پدیده ریزگردها جدی گرفته میشد، نه تنها امروز شاهد این اتفاقهای ناگوار نبودهایم بلکه معضل موجود ریشه کن هم شده بود.
وقتی پدیدهای طبیعی با این وسعت و ماندگاری رخ میدهد تنها راهی که میتواند آن را متوقف کند شناخت صحیح مساله، تهیه طرح جامع و در نهایت اجرای صحیح راهبردهای در نظر گرفته شده است، اگر این امر میسر شود میتوان امیدوار بود که در نهایت مشکل موجود برطرف شود و گرنه با گذشت زمان بر عمق فاجعه افزوده خواهد شد؛ مخصوصاً پدیدهای همانند ریزگردها که اگر درمان نشود، خشکسالیهای احتمالی و بیابان زاییهای ایجاد شده تشدید کننده آن خواهد بود، مثل آن چیزی که در حال حاضر اتفاق افتاده است.
به نظر که دیگر وجود سازمانهای چند پاره مقابله با گرد و غبار در مرکز و تشکیل کار گروههای ناکارآمد در استان جوابگو نباشد، بلکه استان نیازمند مدیریت یکپارچه با اختیار تام و بودجه کافی است، که در آن استاندار به صورت مستقیم و بدون واسطه با همکاری دیگر ارگانها مقابله با این معضل را بر عهده بگیرد، تا بتواند با اقدامات لازم و زمانبندی شده (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت) متناسب با شرایط و حتی در صورت لزوم دعوت از متخصصین کشورهای خارجی برای برون رفت از وضعیت موجود که سدی در راه توسعه استان شده است چارهای بیاندیشد.
دیگر نباید انتظار خروجی جلسات چند ساعته مرکز نشینها را کشید، یا به سفری یک ساعته حضور وزرا در استان و صحبتهای رسانهای دلخوش کرد، چرا که عوارض جدید این پدیده تاریک علاوه بر اثرات زیانبار اجتماعی، اقتصادی و محیطیاش حداقلهای زندگی را هم نشانه رفته است. انتظار برای خروجی جلسات مرکز نشینها که درد و رنج خوزستانیها را نمیببینند نتیجهاش بیشتر شبیه به آن جملهای است که به ملکه فرانسه گفتهاند مردم گرسنهاند نان ندارند بخورند، میگوید: خب شیرینی بخورند!