به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۹:۳۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۴ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۱۲۸۲۴۸

انشقاق با طعم اصولگرایی

انشقاق با طعم اصولگرایی
رضا صادقیان
 افرادی که در نشست اخیر «جمنا» شرکت کردند و در شمار رای دهندگان به کاندیدای مورد نظر اصولگرایان مشارکت داشتند، فعل سیاسی آنان از نظر عددی کاری سترگ بود. همین که بتوان براساس یک دغدغه مشترک نزدیک به سه هزار فعال سیاسی را در یک تصمیم‌گیری بسیار مهم مشارکت داد و با تمام اختلاف نظرهای پیدا و پنهان همه را زیر یک سقف جمع کرد، کار بزرگی است. ولی از درون همین جمع سیاسی شاهد برون داد‌ دیدگاه‌های متفاوت، کنش‌های غیر همسو، دل‌خوری و احتمالا راه متفاوت از جمنا را دنبال کردن را در آینده ناظر خواهیم بود.

سخنان قالیباف و پرویز فتاح بعد از اعلام نتایج رای‌گیری بخش کوچکی از همین ناراحتی‌های بروز یافته است. می‌توان به املای نوشته شده توسط قالیباف و فتاح در حوزه مدیریتی نقدهای جدی نوشت، ولی امکان نادیده گرفتن چنین شخصیت‌هایی در جریان اصولگرایی وجود ندارد. اینکه براساس کدام برداشت سیاسی و انتخاباتی گزینه‌های بی‌تجربه‌تر و جوان‌تر در مقابل جریان‌سازان منش و روش اصولگرایی رای می‌آورند ولی فردی مانند فتاح، میرسلیم، جلیلی و قالیباف موفق به کسب رای درون گروهی اصولگرایان نمی‌شوند در نوع خود جالب توجه است.

قبل از آنکه شاهد دومین رای‌گیری در جمنا باشیم، شاهد دیدارهای کاندیدای مورد حمایت حزب موتلفه با علمای دینی مستقر در شهر قم بودیم. گویا هسته مرکزی حزب متوجه شده بود که با روال جمنا موفق به معرفی کاندیداتوری مصطفی میرسلیم نخواهد شد، بنابراین راه رایزنی با علما را طی کرد. در میان جریان اصولگرایی، نیروهای وابسته به موتلفه در مقایسه با دیگر احزاب کم‌شمار و نیمه فعال کارنامه قابل قبول‌تری از منظر کنش‌های حزبی دارد. حزبی که توانسته با نظم و‌ترتیب خاص خود دیدگاه‌های سیاسی مورد تاییدش را به صورت هفتگی منتشر کند و در اکثر دولت‌ها وزیران نزدیک به خود را داشته است، همچنین در همه مجلس‌های شورای اسلامی موفق به کسب رای شهروندان شده است ولی در سودای ریاست جمهوری تا کنون ناکام مانده است.

چنانچه نیروی مورد حمایت حزب موتلفه در یک رقابت انتخاباتی شرکت می‌جست و موفق به کسب رای شهروندان نمی‌شد، می‌توانست این ناکامی را به نحوه تبلیغات و یا مواردی دیگر مرتبط دانست، ولی در چنین شرایطی موتلفه با دلگیری از جمنا دوری کرد و راه خود را می‌رود. بنابراین اگر فردای انتخابات کاندیدای جمنا یا موتلفه موفق به کسب رای مردم نشد، این بهانه در دستان موتلفه‌هایی هست که ناکامی جریان اصولگرایی را نه به خود که به سیستم جمنا مربوط بدانند.

اگر گفته‌های اخیر امیر محبیان درباره اختلاف‌های درون گروهی اصولگرایان را بازخوانی کنیم، ناخواسته با فضای متفاوتی در آینده سیاسی اصولگرایان بعد از انتخابات ریاست جمهوری روبرو خواهیم شد. آنچه از سخنان این تحلیل‌گر سیاسی باسابقه برمی‌آید، شکست اصولگرایان در انتخابات پیش‌رو است. در واقع جریان اصولگرا براساس سازوکارهای درون گروهی ناکارآمد خودشان موفق به کسب کرسی ریاست جمهوری نمی‌شوند. ولی بروز همین درگیری‌ها و دلخوری‌ها سبب خواهد شد اصولگرایان به سوی تغییرات دیگری بروند. آنچه با شکل‌گیری جمنا بیش از سال‌های گذشته هویدا شد و از اهمیت خاصی برخوردار است توجه به طیف «نوپدید» در جریان اصولگرایی است.

طیفی که‌ترجیح می‌دهد قالیباف، فتاح، میرسلیم و جلیلی در انتخابات حاضر نباشند تا با چهره‌ای کمتر شناخته شده در انتخابات حضور پیدا کند و موفق به کسب رای شهروندان شود. به عبارتی عامل اصلی اختلاف در درون اصولگرایان امروز طیف جوان و نوپدیدی است که تجربه خاص کار سیاسی و حزبی را در کارنامه خود ندارد ولی سودای بلند کسب ریاست جمهوری را در سر می‌پروراند و براساس همین دغدغه در مقابل طیف باسابقه اصولگرایان صف‌آرایی می‌کند. ما با دو طیف نوپدید در میان اصولگرایان روبرو هستیم، افرادی که با دولت نهم و دهم در بدنه دولت به کار گرفته شدند و حال با جوانانی دیگر روبروییم که با نزدیکان احمدی‌نژاد در زمان حال مرزبندی دارند ولی باعث بوجود آمدن گلایه‌های مهی در میان اصولگرایان با سابقه نیز شدند.

مدت‌هاست انشقاق در اصولگرایان شکل گرفته است، تحلیل‌های پرشمار و نگاه‌های متفاوت آنان به رویدادهای سیاسی حکایت از تفاوت‌ها و انشقاق‌ها را می‌دهد. مروری کوتاه به نقدهای منتشر شده بعد از اعلام نتایج مجلس دهم بخشی از این دیدگاه‌ها را نشان داد، دیدگاهی که خواستار بازنگری در سیاست‌های اصولگرایی شده بود. اختلاف نظرهایی که با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی روز به روز پررنگ‌تر از گذشته می‌شود. شاید بتوان بخشی از این اختلاف را به حمایت بی‌چون و چرای آنها از دولت نهم و دهم ربط دارد، از جریان نوپدید گلایه کرد و یا سازوکارهای آنان را مورد پرسش اساسی قرار داد ولی آنچه بیش از دیگر مسائل مهم‌تر جلوه می‌کند برخورد «سلبی» بدنه اصلی اصولگرا با دولت فعلی است، برخوردی که بازگو کننده نداشتن برنامه برای اداره دولت آینده است. گویی همین که دولت فعلی نباشد و جریان نزدیک به ما افسار اسب سرکش دولت را در اختیار بگیرد کافیست.

رد یک دولت به صورت یکپارچه و نفی تمام کارگزاران ارشد آن دولت به بهانه‌های مختلف و بعضا متضاد و نپرداختن به سیاست‌های پرهزینه دولت نهم و دهم و‌ترسیم کردن یک تصویر ذهنی بدون توجه به وضعیت کلی کشور در سال‌های اخیر و مهمتر از همه ارایه نکردن یک برنامه نیم‌بند برای اداره کشور آنان را در آینده با چند دستگی روبرو می‌سازد. شاید بتوان برای یک دوره کوتاه مدت براساس نگاه سلبی موفق شد شماری از کرسی‌های مجلس، شورای شهر و حتی ریاست جمهوری را به دست آورد، ولی ادامه همین سیاست و نمایان شدن ناتوانی در هنگام به دست گرفتن دولت از شمار هواداران، شمارگان رای دهندگان به آن طیف سیاسی و حتی نیروهای اصلی جریان سیاسی می‌کاهد.

بوجود آمدن اختلاف‌های سیاسی دورن گروهی برای هر کدام از جریان‌های سیاسی داخل کشور امریست عادی و قابل پیش‌بینی، به این رویدادها نمی‌توان با بدبینی نگریست. همان‌گونه که سال‌های قبل و خصوصا بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 84 شاهد بروز دیدگاه‌های متفاوت در دورن جبهه اصلاحات بودیم حال شاهد تکرار داستانی مشابه اما بسیار متفاوت در عالم سیاست ایرانی هستیم. به گمانم تا وقتی که این دیدگاه‌ها به عرصه عمومی کشیده می‌شود ما با شفافیت بیشتری در عرصه سیاست روبرویم. به عبارتی بروز نظرات متفاوت در جریان اصولگرایی باعث شفاف شدن نحوه تصمیم‌گیری آنان و ارایه سیاست‌های دیگری در آینده‌ای نه چندان دور خواهد شد.

توسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶/۰۱/۲۴ ۱۱:۵۱
انشاا...ک در جناح اصلاح طلب اختلاف نباشه (350867)