کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

این همه اختلاس و حرام‌خوری را می‌بینیم و...

چرا از غصه‌ی رسوایی مرتضوی نمی‌میرند؟

23 آذر 1392 ساعت 13:05


گروه سياسي-رسانه‌ها: حسام عسگری در سايت انصاف نيوز نوشت:
1- چند ماه پیش پشت چراغ قرمز منتظر سبز شدن نشسته بودم که یکهو کسی به شیشه پنجره زد، مردی با چشمانی قرمز و صورتی که انگار بیماری دارد، اول ترسیدم، بعد با خودم گفتم که حتما گداست و پولی می خواهد، شیشه را کشیدم پایین، سلام کرد و بی مقدمه گفت: توروخدا پیگیر کار ما باش، تعجب کردم، شدم علامت سئوال که پیگیر چی؟ گفت مگه شما مجری صبح با خبر نیستید؟ دوزاریم افتاد، گفتم بله، گفت نترس بابا، گفتم ببخشید، گفت: تورو خدا پیگیر معوقات ما باشید، به زریبافان بگین پول مارو بده، چرخ زندگی نمیچرخه، گرفتاریم. گفتم: خداوکیلی خودتون شاهدین که ما پیگیریم، اونا جواب درست نمیدن. چراغ قرمز سبز شد، با خنده گفت: مگه بچه آریاشهری، گفتم نه، کاری داشتم اومدم. سریع رفت طرف ماشینش، یک پراید تاکسی داشت، بنده خدا راننده بود، معلوم بود جانباز شیمیایی است و مثل خیلی از جانبازان و خانواده‌ی شهدا پیگیر معوقاتشون هستند. فشار زندگی باعث شده که یکی از قهرمانان گمنام سرزمینم اینچنین درخواست کمک کند و مدیران وقت بنیاد شهید به جای حل مشکلات، مشغول خالی کردن بیت المال بودند. چند هفته بعد فقط گوشه‌ای از اختلاس‌های بنیاد شهید توسط مجلسیان برملا شد و بعد ماجرای دعوای من و آقای زریبافان در برنامه‌ی زنده و بعد هم خروج از شبکه‌ی خبر.

2- سال 87 در یکی از سفرهای پیگیری مصوبات سفرهای استانی عازم استان چهارمحال و بختیاری شدیم، آقایان جوانفکر و کلهر هم آمده بودند، خیلی کارهای خوب توسط دولت نهم انجام شده بود و امید داشتیم که این روند ادامه پیدا کند. در یکی از مناطق محروم شهرستان لردگان صحنه‌هایی عجیب از محرومیت هموطنانم دیدم، من پسری را دیدم که فکر کردم 30 سالش است اما وقتی بهم گفت فقط بیست بهار از تولدش گذشته و هر دو سال یکبار لباس می‌خرد و بیکار است مات و مبهوت شدم و شرمنده، یا خانواده‌ای که خانه‌ای نیمه خرابه داشتند و التماس می‌کردند که سرپناهشان تکمیل شود و آقای جوانفکر می‌گفت «چشم حتما». من کودکانی را دیدم که چند کیلومتر باید پیاده می‌رفتند تا به مدرسه برسند و وقتی از آقای جوانفکر پرسیدم مسئول این محرومیت‌ها کیست در جواب گفت همان‌هایی که ادعای سازندگی کردند ولی در دولتشان تخلفات مالی گسترده و رانتخواری‌های فراوان بود.

3- ما جماعت رسانه‌ای خیلی چیزها می‌بینیم، خیلی از مسایلی را که خیلی از مردم نمی‌بینند می‌بینیم؛ می‌دیدم تکبر و غرور را، می‌بینیم افراد نفوذی را، می‌بینیم افراد نان به نرخ روز و رنگ و وارنگ را، می‌دیدم عاقبت همین خواهد شد، می‌دانستیم عاقبت تشت رسوایی سعید مرتضوی خواهد افتاد، اما خیلی دیر بقیه فهمیدند. خوب است یکبار دیگر فیلم "نفوذی" با بازی امیر جعفری را دوباره بببینم، ماجرای امثال سعید مرتضوی هاست.

4- این روزها با شنیدن خبر تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی حال و روز خوشی ندارم، آن فرد جانباز، آن محرومین لردگانی، آن پسرک جوان زود پیر شده، همه و همه در جلوی چشمانم رژه می‌روند، این همه اختلاس و حرام خوری را می‌بینیم و ساکت نشسته ایم، ظاهرا دستگاه‌های امنیتی ما در خواب زمستانی رفته اند، خدا می‌داند که در دیگر نهادها چه خبر است، کافیست کمی شمارش کنیم و ببینیم چند دستگاه و نهاد دولتی مانند تامین اجتماعی وجود دارد. نمی‌دانم آقای جوانفکر که تا آخر سینه چاک محمود احمدی نژاد بود چه جوابی الان دارد بدهد؟ آقای جوانفکر! فساد در دولت کریمه‌ی شما زیاد بود یا در دولت هاشمی؟ چه جوابی برای برادر شهیدتان دارید؟

5- گفتم که ظاهرا دستگاه‌های امنیتی ما در سال های اخیر به جای پرداختن به تاکید رهبری مبنی بر مبارزه با فساد، گرفتار خاله زنکی‌های بعد از انتخابات 88 شده اند، مثلا چه کسی در کدام وبلاگ چه نوشت، چه کسی پارچه‌ی سبز در راهپیمایی روز قدس پخش کرد و از این کارها، ظاهرا دشمن نفوذ و تاثیر خوبی پیدا کرده، رهبری سالهاست که از کلید واژه دشمن استفاده می‌کنند اما می‌بینیم که مسئولان در خواب غفلت به سر می‌برند، فردی مانند سعید مرتضوی در دستگاه قضایی ما نفوذ می‌کند، با تعطیلی فله‌ای مطبوعات، زمینه‌ساز تهمت نقض حقوق شهروندی توسط نهادهای بین لمللی به نظام جمهوری اسلامی می‌شود، بعدها ماجرای کهریزک را به وجود می‌آورد و در پی دستور وی افراد بیگناه زخمی و شهید می‌شوند و ظلم بزرگی به مردم و نیز جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد و بعدها به ریاست بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور منصوب می‌شود و ماجرای آبروریزی استیضاح وزیر کار در مجلس و بعد هم اختلاس و این افتضاحات به وجود می‌آید.

به دستگاهی امنیتی خارجی تبریک می‌گویم به خاطر پرورش و نفوذ چنین آدمی، اما حالا نهادهای قضایی و امنیتی باید با چشمان تیزبین و بدون حب و بغض تمامی نمایندگانی که از وی رشوه گرفته اند، تمام افرادی که تا به حال حکم ریاست برای وی زده‌اند یا به نوعی حامی وی بوده‌اند را به اتهام جاسوسی و عامل دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای خارجی یا بازیچه‌شدن آنها به میز بازجویی بیاورد و به سزای اعمالشان برسند تا درس عبرتی برای سایر نفوذی‌ها بشوند! نمی‌شود آدم متهم به فسادی مثل سعید مرتضوی راست راست راه برود و مسئولان فقط نظاره‌گر باشند و عوامل خارجی و بازیگران اصلی به ریش ما بخندند. این کلام مولایمان علی(ع) را از یاد نبریم که "اگر مرد مسلمان بمیرد رواست " و من نمی‌دانم چرا مسوولین امنیتی و قضایی ما از این رسوایی و از این قصه‌ی پر غصه نمی‌میرند.


کد مطلب: 24623

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/article/24623/چرا-غصه-ی-رسوایی-مرتضوی-نمی-میرند

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir