عطا افشاریان
گروه مقالات: یکی از اهداف راهاندازی شبکههاي ماهوارهای، و يا در نگاه خوش بيننانه نياز آنها به تبلیغات گسترده محصولات مختلف است. کافی است تا کانالهای مختلف فارسیزبان را یکبار مرور کنید، خواهید دید که در یک لحظه پنجاه درصد آنها در حال تبلیغ کالا و محصولی خاص هستند. تبلیغاتی که نمونه کپی برداری شده آن در صدا و سیماي داخلي، کرم حلزون بود و این روزها انواع برنج و....
در این بازار تبلیغات و به اصطلاح برند سازی ظاهرا سیمای ملی نیز طی چند ساله اخیر سعی نموده است که از قافله عقب نماند، رنگ و بوی تبلیغات که همان مدل تبلیغات ماهوارهاي است و هر روز تبلیغ برای مصرفگرا تر نمودن مردم جامعه. اگر کانالهای ماهوارهاي هر نیم ساعت تبلیغ پنج تا ده دقیقه نیز سریال یا مطلبی پخش مينمایند، سیمای ملی اما هنوز به این مرحله نرسیده است اما گویا تا آن مرحله فاصله زیادی نداریم.
درآمدزا بودن صدا و سیما البته باید از برنامههاي آن مجموعه باشد، ولی سنگین شدن ترازوی تبلیغات در مقابل برنامهسازی و فرهنگسازی، سیمای ملی را از وظایف خود دور خواهد ساخت. در جایی که باید اعتماد عمومی و حتی بینالمللی نسبت به صدا و سیما افزایش یابد، رویههاي کنونی خلاف آن را در برخواهد داشت. متاسفانه در رسانههاي ما جای شبکه هایی چون بی بی سی و سی ان ان خالی است. شبکههایی که اعتماد عمومی مردم جهان، هر چند نادرست، نسبت به آنها در حدی است که سیاستمداران تمایلی فراوان به مصاحبه با این شبکهها دارند و البته برنامههاي آنها نیز در جهان طرفداران خود را دارد.
تبلیغات لازمه حرکت اقتصاد است ولی مصرفگرایی، آنهم در کشوری که تولید در آن جایگاه چندانی ندارد، بنیان اقتصاد خانواده را دچار تزلزل مينماید. کشور ما بیش از آنچه به برندسازی داخلی نیاز داشته باشد به برند سازی خارجی نیاز دارد ولی طی چندین سال اخیر در اینترنت و ماهواره، طوفان عظیمی از تبلیغات انواع محصولات، با توجه به جوان بودن جمعیت کشور، به راه افتاده است که هدف عمده آن پولسازی است، پولسازی که هیچ گونه پشتوانه اقتصادی برای کشور نداشته است و مصرف گرایی جامعه جوان را در برداشته است.
جامعه جوان ایرانی با داشتن مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی و طی نمودن بحرانهای مختلف، اکنون در مقابل این حجم تبلیغات به جامعهاي مصرفگرا تبدیل شده است. جایگاه ایران در مصرف لوازم آرایشی، انرژی و لوازم الکترونیکی بنیان اقتصاد ایران را تضعیف خواهد نمود.البته در این مصرفگرایی سود و منفعت بالایی برای عدهاي خاص وجود دارد ولی در کشوری که سهم بالایی در تولید ندارد این وضع جز وابستگی شدید و هدر رفتن منابع ملی نتیجهاي ندارد.
سیمای ملی باید بیش از آنکه مصرف را ترویج نماید، رویهاي مشخص برای تغییر الگوی مصرف و نحوه ایجاد کسب و کار داشته باشد. واقعیت آن است که نه سیستم آموزشی کشور و نه سیمای ملی هیچکدام نقش موثری در آموزش و هدایت مردم به سمت تولید و کارآفرینی ندارند.
سایتها و مراکز اینترنتی نیز مطالب در خوری برای جوانان جویای کار مهیا نمیسازند. یکی از وظایف ذاتی رسانه ملی، بیش از ایجاد سرگرمی، آموزش و فرهنگ سازی و زنده نمودن رسوم ارزنده و کهن این سرزمین است. در برنامههاي سیمای ملی آموزش و ترویج کارآفرینی، کمک به رشد خلاقیت فردی و گروهی و همچنین استفاده از نخبگان اقتصادی جهت کمک به جوانان کارآفرین و یا جهت دهی ذهنی به بیکاران جهت ایجاد کسب و کار مناسب به جای استخدام، جایگاهی ندارد و به نظر ميرسد مسیر درآمدزایی به هر شیوهاي را دنبال مينماید که قطعا روش صحیحی نیست.
خرید سریالهای کرهاي با داشتن هزاران افسانه و سلسله پادشاهی در این کشور، تنها هدر دادن منابع و عدم توجه به فرهنگ ملی است. زنده نمودن فرهنگ غنی قومی - ملی این کشور نه تنها تهدیدی برای کشور نیست که انسجام ملی را افزایش خواهد داد. مطرح نمودن شعار الگوی ایرانی - اسلامی نیز در همین راستا بوده است چرا که در این کشور به دلیل بافت خاص اجتماعی، سیاسی و مذهبی آن الگوهای صرفا مذهبی و یا صرفا ملی دچار شکست خواهند شد.
هجمه کنونی تبلیغات صدا و سیما، که حتی به برنامههاي کودکان نیز کشیده شده بود، آسیبی غیر قابل جبران به فرهنگ ملی وارد خواهد ساخت. تبلیغات موثر کالاها در پیشبرد اهداف توسعهاي کشور، یک الزام است ولی هر گونه تبلیغاتی باید با اهداف کلان کشور همخوانی داشته باشد و فرهنگ و روان مردم را نشانه نرود.