به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۶:۱۷
 
۲۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ساعت ۱۷:۳۱
کد مطلب : ۸۶۹۷۹
آمار عجیب قتل، سرقت و جنایت در كشور و ...

اقتصاد و تاثیر شگرف آن بر فرهنگ و اندیشه

...جامعه فقیر فاقد فرهنگ صحیح، سیستم آموزشی و مدیریتی کارآمد و حتی فاقد اقتصاد کارآمد خواهد بود، چرا که جامعه مولد آن، همواره دغدغه و استرس آینده را خواهد داشت و در چنین جامعه ای انتظار بهره وری، انتظاری بیجاست...
اقتصاد و تاثیر شگرف آن بر فرهنگ و اندیشه
عطا افشاريان

گروه مقالات: در متون دینی، مدیریتی و روانشناسی برای انسان نیازهای اولیه ای برشمرده می‌گردند که تا برآورده نشدن این نیازها، ایجاد سایر نیازها دور از دسترس خواهد بود. بر اساس سلسله نیازهای دانشمندانی چون مزلو، مسیر رشد و حرکت اندیشه و تمایل نیاز به مفید بودن، مطالعه، کسب دانش و هنر و سایر نیازهای متعالی انسانی، از دریچه نیازهای مادی می‌گذرد.

مطالعه حال اندیشمندان و دانشمندان قدیم و جدید نیز مشخص می‌سازد که این افراد، البته اکثریت آنها و نه استثنائات، از زندگی حداقلی برخوردار بوده اند. رهبران جنبشهای انسانی و انقلابها اصولا از متمکنین و یا طبقه متوسط به بالای جامعه بوده اند و از افرادی تلقی می‌شده اند که درگیر نیازهای روزانه خود نبوده اند.

فقر و نیازهای مادی فرودست، انسانها را فرومایه می‌کندو فکر، اندیشه و خرد را از جامعه دور می‌سازد، جامعه فقیر هر چند کلیسا و کنیسه و مسجد و معلم اخلاق داشته باشد، چون سر اندیشیدن و وقت آن را ندارد، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. گذر تاریخ نیز نشان می‌دهد که ثبات سیاسی و اقتصادی، منشا رشد فرهنگ، هنر و علم در جوامع بشری بوده است.

اندیشه در تن سالم نهفته است و مغزی که همیشه در روزمره خود بماند، فاقد اندیشه خواهد بود. ذهن و روان انسانها برای تکاپو و رشد، نیاز به استراحت، گردش و تامل دارد. انسانها حتی نیاز دارند که ساعاتی برای خود باشند، حتی دور از خانواده و بهترین عزیزانشان، تا بتوانند جمع بندی فکری صحیحی داشته باشند.

جامعه فقیر فاقد فرهنگ صحیح، سیستم آموزشی و مدیریتی کارآمد و حتی فاقد اقتصاد کارآمد خواهد بود، چرا که جامعه مولد آن، همواره دغدغه و استرس آینده را خواهد داشت و در چنین جامعه ای انتظار بهره وری، انتظاری بیجاست. شاید یکی از بزرگترین هنر‌هاي دولتمردان یک کشور آن است که اقتصاد و ثبات آن را به مردمانش هدیه کنند و فاصله طبقاتی، تورم و بیکاری را از آن جامعه و کشور حذف نمایند، به طور حتم این دولتمردان در تاریخ آن کشور ماندگار خواهند شد، چرا که به تبع اقتصاد با ثبات و بهبود زندگی مردم جامعه، خرد، اندیشه، اخلاق و انسانیت نیز در جامعه حکمفرما می‌گردد و ادیان الهی نیز جز برای کرامت انسانی نیامده اند.

واقعیت آنجاست که عده ای کوته نظر، دین را برای اجرای طوطی وار پاره ای از احکام می‌دانند و حال آنکه هدف والای دین جز رسیدن به دولت خرد نیست و دولت خرد بر پایه اندیشه آزاد استوار خواهد شد و مردمانی دانا و نه فرومایه، بنیانگذاران جامعه خرد خواهند بود. جامعه ای که در آن کارگر و کارفرمای آن از سهم عادلانه ای برخوردار نباشند و جامعه طبقاتی ایجاد شده باشد، جامعه خرد نخواهد بود و اندیشه در آن جایگاهی نخواهد داشت.

بدیهی است در چنین جامعه ای همه چیز وارونه شود و خرد به نهایت فرومایگی دچار گردد. مردمان آن جامعه درگیر زندگی روزمره شوند و مطالعه، اندیشیدن، حیات انسانی و صحیح زندگی کردن در افسانه‌هاي آن جامعه و در آرزوها عنوان گردند. جامعه ایرانی نیز فارق از جوامع دیگر نیست و راه توسعه آن و ایجاد مردمانی شاد، قانونگرا، با آرامش و حوصله جز با سیستم آموزشی مبتنی بر خرد و نه افکار کهنه، امکان پذیر نخواهد بود و در این راه توسعه اقتصادی زیر بنای توسعه اجتماعی است.

مادامیکه چهره زشت فقر و بیکاری از جامعه ایرانی رخت بر نبندد، ایجاد یک سیستم اجتماعی کارآمد غیر ممکن خواهد بود. در این راستا، تجربیات بشری راهگشا خواهند شد. استفاده از تجربیات سایر کشورها، مشاهده آرامش و قانون پذیری و درآمد بالای بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی و وجود ملیتهای مختلف در آن کشورها، می‌توانند سرعت ایجاد یک برنامه برای توسعه ایران را دوچندان سازند.

این به مفهوم پذیرش نظم غربی نیست، بلکه به مفهوم حرکت در نظم جدید جهانی است و پذیرش مسوولیت در این نظم و یافتن جایگاه واقعی ایران، بعنوان پل شرق و غرب، در این نظم نوین است.
در هر نظم جدیدی و با ظهور هر تمدن نو، تمدنهای کهنه محکوم به شکست و نابودی هستند و در این تغییر اصولا صاحبان قدرت و ثروت و سردمداران مذاهب، بیشترین مقاومت را از خود نشان خواهند داد، چرا که نگران از دست دادن پایگاههای خود خواهند شد، و در این راه افراد و گروههایی پیروز خواهند شد که جای خود را سریعتر در نظم و تمدن جدید پیدا کنند و شیوه‌هاي جدیدتری برای ارائه متون و یا محصولات و خدمات خود به مردم عرضه دارند.

جامعه ایرانی با وجود اینترنت، مسافرتهای خارجی و تحصیل جوانان در دانشگاهها، مانند گذشته نمی تواند باشد و الگوسازی زندگی از جوامع غربی و شرقی در همه کشورها، صورت خواهد گرفت، به گونه ای که فرهنگها به سمت یکسان شدن حرکت می‌کنند و دهکده جهانی این اجازه را نخواهد داد که سبک زندگی افراد، آنچنان که سالهای قبل بود، با یکدیگر متفاوت باشد.

در همه کشورهای دنیا و یا در اکثر آنها، اینترنت و رایانه یکی از ارکان زندگی مردم شده است، شبکه‌هاي اجتماعی با سرعت بالایی در میان مردم محبوبیت می‌یابند، برندها در دنیا یکه تازی می‌کنند، مردم از نوع زندگی و اخبار و حوادث سایر کشورها کم و بیش مطلع اند، سبک زندگی، نوع لباس، خوابیدن و خوردن و حتی نوشیدن در انسانها به مدد رسانه ها، یکسان شده است و شاید دور نباشد روزی که همه انسانها به یک زبان زنده صحبت کنند.

ایران و ایرانی، در جامعه فردا نقش موثری خواهد داشت اگر امروز زیربنای صحیحی را برای وارد شدن به دنیای جدید و جدیدتر ایجاد نماید و این زیربنا جز بر پایه مردمانی توانگر، استوار نخواهد شد. ایران دارای مردمانی به نسبت مرفه و به دور از ظلم، دروغ، گرسنگی، تجاوز، قتل، اعتیاد و زندانی، به طور حتم به مدینه فاضله نزدیکتر است تا ایرانی که نام دین را یدک بکشد، ولی صفحات روزنامه‌هاي آن پر از حوادث عجیب قتل، سرقت و جنایت باشد و قوه قضاییه آن با حجم بالایی از پرونده مواجه گردد و همچنین زندانهای آن به نسبت کشورهایی چون کشورهای اروپای غربی، مملو از زندانی باشد.

برای رشد اندیشه، به سیستم اجتماعی و آموزشی نیاز است و برای ایجاد یک سیستم کارآمد، باید دغدغه نیازهای پست انسانی را از سطح جامعه زدود. برای ایجاد چنین سیستمی، شاید فردا دیر باشد ولی تغییر همواره موجب رشد و حرکت خواهد بود.

سیاستمداران و رهبران و مدیران جامعه ایرانی، باید جامعه و زیرساختی را برای نسلهای فردا به یادگار بگذارند که در آن اختلاف برای قدرت و ثروت و جنگ داخلی صورت نگیرد، بلکه نوعی نظم اجتماعی شکل گیرد که در آن انسانها قادر به برآوردن نیازهای اولیه خود باشند و پس از آن بتوانند در گروه‌های مختلف اجتماعی، هنری و سیاسی به هر شکل و فارق از قومیت، زبان و نژاد ایفای نقش کنند و توانایی‌های خود را پرورش دهند، تا مدیران فردا، مدیرانی فرد محور و متکی به نفس نباشند و مدیرانی گروه گرا، مشورت جو و انسان محور تربیت شوند. جامعه خودمحور، جامعه تنش، جنگ و قدرت طلبی خواهد بود و چنین جامعه ای فاقد نظم لازم برای رشد همه جانبه است.

مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ۱۷:۴۹
همه آنچه پس از مطالعه ده ساله، من از جامعه شناسی و تاریخ به دست آورده بودم یکجا در این مقاله نوشته شده. بسیار عالی.
بله زیرساخت یک جامعه اقتصاده و روبنای اون فرهنگ و هنر و علم. تا زیرساخت نباشه روساختی در کار نخواهد بود.
به نظرم یک راه بیشتر برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی نداریم: اقتصاد آزاد و امن و دوری روز افزون از اقتصاد دولتی. (319754)
امیرازقم
Romania
۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ۱۹:۳۲
باید بدانیم که نظام اقتصادی زیر بنا است و نظام سیاسی وفرهنگی روبنا !
متاسفانه تفکری در کشور بروی کار آماده بو.د که برداشت نادرستی از اقتصاد داشت اصولا اقتصاد را علم نمیدانستند و بارها برای تضعیف اقتصاد از کلمات و واژه هاییی استفاده میکردند که در اقتصاد هیچ جایگاهی نداشت و متناقض بود
یادمان نمیرودرییس دولت تحریم و فساد میگفت : ما آمده ایم تئوری های وارداتی را بایگانی کنیم . در اصل خرد و منطق را بایگانی کرد تورم 45%دلار4300و رشد 6/8-%وبماند ........................................................ (319759)
جلال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ۲۲:۲۱
کار نشدنی نیست اما بسیار سخت میباشد
با وجود بنگاه های پر قدرت که به صورت باندی
اداره و هدایت میشوند نیاز به یک تصمیم ملی که همه
مردم ایران در داخل و خارج کشور حضور پیدا کرده و بر
حاکمیت قانون بعنوان ابتدا و انتهای همه حوزه ها تایید شود. (319773)
یکان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ۲۲:۳۱
همه ی آنچه در کشور ما می گذرد.
آفرین. (319775)
هوشنگ
United States
۱۳۹۴/۰۵/۲۰ ۲۳:۳۰
به مقام انسانیت رسیدیم (319780)
باران
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۰۲:۱۰
مسیولین رده بالا باید اخلاق و رفتار ساده زیستی و محبت مهربانی داشته باشند تا الگو قرار بگیرند هر روز میگن کارتن خواب و فقر فحشا ولی دریغ از یک نگرانی در کسی فقط در پی مسایل دنیوی شدند (319786)
دکتر محمد سلیمانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۰۹:۱۴
بسیار عالی بود . جانا سخن از زبان ما میگویی. ای کاش گوش شنوایی باشد... (319792)
موسوی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۰۹:۱۷
چاره کار فقط اقتصاد ازاد وعدم دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی است . دولت باید ناظر وراهنما باشد .البته ما کشور جهان سوم هستیم و دولتمردان دست از فعالیتهای اقتصادی وبالطبع رانتخواری وفسادبرنخواهندداشت.شاهدونمونه آن، هشت سال عملکرددولت قبلی است که باعث شدهشتادسال ازاقتصادجهانی عقب بمانیم.والبته فرهنگ مردم ما که اولاجهان سومیم وثانیا"پایبند های دینی (مانند عدم اعتقادبه سرمایه وتنفرازسرمایه داری دران ریشه دوانده..) ازموانع اصلی رشداقتصادازاداست وبه همین خاطراقتصاددولتی رشد میکند (319793)
اقتصاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۱۰:۱۹
جرم و جنایت در درجه اول به اقتصاد و فقر بستگی داره تا به نوع مجازات اگر اینطور نبود الان کشورهای پیشرفته از هم پاشیده بودند چون مجازات کشورهای جهان سوم خیلی سنگین تره ولی مردمشون هم احساساتی تر هستند سریع از کوره در می روند و نا امنیشون بیشتره (319794)
کاوه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۱۰:۳۴
بسیار مقاله پر محتوا و قابل استفاده ای بود ممنون (319795)
كمال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۱۳:۳۰
متاسفانه بعضي از اسلام گرايان افراطي اينجور به مردم القا كردند كه اگه دنيات آباد نباشه مشكلي نيس و لازم نيس تلاش كني،مهم آخرتته.غافل از اينكه دنياي خراب آخرت رو هم خراب ميكنه.چون در سايه فقر،هرجور فسادي متولد ميشه. (319866)
سرحد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۱۴:۲۱
مقاله تخوبی است و یک واقعیت مهم را تحلیل کرده ولی سئوال اینجاست که اگر فرضا همین امروز اقتصاد و معاش مردم درست شود چند سال طول خواهد کشید تا دوباره مولفه های فرهنگی به نقطه اصلی خود (یعنی مثلا وضعیتی که سه دهه پیش داشت) برسند؟ احتمالا خیلی بیشتر از سه دهه و ... (319887)
آرش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۱۵:۵۴
واقعااقتصادزیرساخت توسعه انسانی است،ملیاردها ملیارد هزینه بنگاهای فرهنگی درطول سی چند سال خرج شده اما چه نتیجه ای داشته،روزبروزشاهدافت اخلاقی وبروزمفسدآنهم درمیان فقرا واغنیاهستیم تازمانیکه کسانیکه برای حفظ منافع خود آتش افروزی میکنند وواقعیت هاراوارونه جلوه میدهنداوضاع بدتر خوادشد. (319925)