باز هم بگوييد تفكر داعشي در ايران وجود ندارد!

محمد رضا خورشیدی پاجی

---

مقاله اول:
{ تیتر}: - مذاکره ایران با داعش
{ متن }: - ایران در گفتگو با داعش مي‌تواند فهم درستی از جهاد و مذاکره به آن ها بدهد.
- مانیفست داعش مبارزه با آمریکاست.
- البغدادی حامی روش های مسالمت آمیز برای حل منازعات فرقه ای بود.
- بر اساس پیش بینی های مطالعاتی، داعش قدرتمند باقی مي‌ماند.
- عربستان سربازانی به نام داعشی ندارد.

مقاله دوم:
- داعش نمونه ای جدید از دولت - کشور مدرن است.
- مذاکره با داعش محدودیت های حقوقی تبدیل شدن آن به یک کشور را بر طرف مي‌کند.
- پس از مذاکرات هسته ای روند های جدیدی در روابط بین الملل شکل گرفته است.
- مذاکره باداعش اکنون به یکی از ارزنده ترین مباحثات بین المللی تبدیل شده که در ایران، میان هیاهوی مذاکرات هسته ای خبری از آن نیست.
******************
شاید برای خوانندگان عادی، مطالب فوق، پیش پا افتاده باشد اما برای مخاطبان حرفه ای و تحلیل گران مقالات و مسائل روز این گفتمان بسیار عجیب مي‌نماید که چرا یک نشریه از طیف جریان اصولگرای تند رو دست راستی، از یک طرف عکس روحانی سرشناس جناح خود را تمام قد در پشت مجله برجسته مي‌کند و در کنارش و در لابلای مجله و در چندین مقاله این القاء را به خورد مخاطبان مي‌دهد که داعش خوب است، داعش آنطور که مي‌گویند نیست، داعش جهادی مقدس دارد فقط باید ایران به این گروه خط و ربط بدهد! در مقاله مذكور، داعش بر مبنای کنوانسیون 1933 مونتو یدئو چهار معیار برای تشکیل یک کشور را داراست:

جمیعت پایدار – سرزمین مشخص – یک دولت و نهایتا توانایی دولت برای ورود به تعامل با سایر کشورها که سرزمین هایی که تحت اشغال داعش قرار دارند جمیعتی پایدار و ثابت و در حال زندگی هستند، داعش این افراد را شهروندان خود مي‌داند و پاسپورت آنها معتبر وتعهد دولت در حمایت از اتباع خود را داراست.

در جایی دیگر مي‌نویسد: داعش بر خلاف اسرائیل از سرزمینی مشخص و امکان کنترل موثر در آن سرزمین برخوردار است. و در جایی دیگر مقاله آورده است: خلافت پیچیده داعش تجربه منحصر به فرد برای نظام دولت – کشور مدرن است و در ادامه مي‌نویسد: با نگاهی به ساختاراین گروه، داعش مي‌تواند اکثر تئوری های غربی پیرامون مشروعیت – حکومت را به چالش بکشد.

اما مقاله دوم مي‌نویسد: در بین ایرانیان و برخی دیگر کشور های اسلامی تلقی نادرستی در باره داعش وجود دارد این تفکر، داعش را جزء گروهای تکفیری مي‌داند که توسط آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورهای غربی ایجاد شده است و مدام این تفکر را رسانه ای و تکرار مي‌کنند در حالی که چنین تفکری نادرست است زیرا اینگونه نیست که غرب و اسرائیل داعش را با هدف سرنگونی دو کشوری که با ایران رابطه نزدیک دارند ایجاد کرده باشند. این تفکر ناشی از تصور و فهم نادرست در پدیده داعش، مانیفست و رویکرد آن هاست. نويسنده ادامه مي‌دهد: بر خلاف این تصور که عده ای معتقدند داعش در جدایی با القاعده شکل گرفته است، طی تحقیقات مشخص مي‌شود که در سال 2003 که البغدادی و دیگران تصمیم گرفتند جنگ های چریکی را علیه آمریکا در عراق آغاز کنند این گروه ایجاد شد. در سال 2003البغدادی به یگان های آمریکایی حمله کرد.... و اکثر افراد داعش، مبارزان آزاد شده از زندان های آمریکا هستند و مانفیستشان مبارزه با آمریکاست.

وي در ادامه مي‌گوید: به همین دلیل ابوبکر البغدادی در سال 2011 در فهرست تروریست ها قرار گرفت و برای دستگیری اش جایزه گذاشتند....مبارزه و جهاد این گروه نشان مي‌دهد که هدف اصلی این گروه مبارزه با آمریکاست! در ادامه مقاله آمده است: بر اساس یک گزارش محرمانه، البغدادی در دانشگاه بغداد تا مقطع دکتری تحصیل کرده و تا مرحله عضویت هیات علمی نیز پیش رفته است و پیش از سال 2006 به واسطه بکار گیری روش های مسالمت آمیز برای از بین بردن منازعات فرقه ای به عنوان " واعظ صلح " لقب گرفته است.

نويسنده اضافه مي‌کند: ما تصور نادرستی از اهداف داعش داشته و داریم و تلقی مان این است که کشور هایی همچون اردن، عربستان، امارات و ترکیه با آن ها همراه شده اند، در حالی که داعش طی مبارزاتش اگر قدرت بیشتری بگیرد حتما به ترکیه، مکه و مدینه حمله مي‌کند. ما نمی توانیم این قدرت را انکار کنیم، باید فهم صحیحی از داعش داشته باشیم. از نگاه نويسنده، ایران باید راه ارتباط با داعش را در پیش بگیرد تا نیروهایش را برای مبارزه با غرب و اشغالگران صرف کند.

وي در ادامه مي‌گوید: ایران نباید تصور کند ترکیه و عربستان طرفداران داعش و داعشی ها سربازان اسرائیل هستند چرا که داعش با گروه های دیگر چون القاعده، النصره و... متفاوت است. داعش قدرتمند مي‌ماند و آمریکا توان مبارزه با آن را نخواهد داشت. ... قطعا این تفسیری غلط است که عربستانی ها سربازانی به نام داعشی دارند. داعش نیروی زیادی دارد و ایران مي‌تواند از این نیرو به تدریج در پرتو گفت و گو، فهم درستی از جهاد و مذاکره به آن ها بدهد.

به خوانندگان، هر دو متن مقاله، حیرت و تعجب تحمیل مي‌شود و این سئوال به ذهن مي‌آید که چرا جریان اصوالگرای رادیکال چنین القاء مي‌کند که داعش به خوب بودن نزدیکتر است تا بد و بدتر، اما متاسفانه به اغراض سیاسی این مجله، مي‌توان در بازخوانی مقاله به متنی در همین نشریه استناد کرد که مي‌نویسد: پس از مذاکرات هسته ای روش های جدیدی درروابط بین الملل شکل گرفته است. شاید مسئولان نشریه و مقاله نویس آن، رویشان نمی شد که بگویند حال که با آمریکایی فلان و بهمان، مذاکره مي‌کنید چرا با داعش صلح طلب غیر عربستانی، غیر ترکی، داعش دارای دولت – کشور مدرن (حکومت بر مبنای خلافت و مردم هیچ کاره )، داعش در حال جهاد مقدس با آمریکا و اسرائیل مذاکره نکنیم.

سئوال اساسی از گردانندگان مجله این است که با توجه به افکار عمومی و برآیند اقدامات و عملکرد مشخص داعش در ترور، تجاوز، اشغال، بی رحمی، کشتار، تخریب، ظلم و ستم و دهها جنایت غیر قابل انکار از جمله سر بریدن پدران و مادران در مقابل چشمان معصوم کودکان، آتش زدن مردم با بنزین، تجاوز به نوامیس، و نکاح اجباری دختران، چگونه و به چه مناسبت و دلائلی به تطهیر و تائید جهاد نامقدس داعش مي‌پردازید.

و اینکه استناد از گفته های بی ارزش اعوان و انصار جنگ طلبان تند روی دوستان جان بولتون آمریکایی، قصه هایی را سر هم کرده تا به اغراض سیاسی و دلایل واهی عقده گشایی نمایند و اشتباهی را ( تائید داعش، تحقیر مذاکره ) مرتکب شوند که از قضا تمام مسئولان ارشد نظام به بطلان عملکرد و ایده های داعش در سخنرانی های متعدد تاکید نموده اند. امروزه ثابت شده كه دلواپسان و افراطيون وطني، به تز «هدف وسیله را توجیه مي‌کند»، باورمندند لذا برای تحقیر مذاکره، حتی داعش را مي توان تایید کرد!