به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ - ۱۹:۳۵
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸ ساعت ۱۳:۰۸
کد مطلب : ۱۴۱۷۵۸
ارزیابی هدایت‌الله آقایی از اعتراضات اخیر در گفتگو با بهار

مشكل «شکاف عمیق اجتماعی» است

محمد لطف‌اللهی- روزنامه بهار:
تلاش برخی مسئولان و جریان‌هاي سیاسی برای نشان دادن دولت به عنوان تنها مخاطب و یگانه مقصر حوادث اخیر و همچنین تقلیل مطالبات به نارضایتی‌هاي اقتصادی، ما را بر آن داشت تا در گفت‌وگو با هدایت‌الله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی به طرح مسئله درباره چیستی مطالبات مردم در اعتراضات اخیر و نحوه مواجهه درست با آن بپردازیم. در ادامه مشروح گفت‌وگو با این عضو ارشد حزب کارگزاران که به تازگی و پس از گذران شش ماه حبس آزاد شده است را در ادامه می‌خوانید:
***
 تحلیل شما از شکل گیری اعتراضات اخیر چیست؟ دلایل وقوع این حوادث را در چه مواردی ‌می‌دانید؟
باید به ترکیب شرکت کنندگان در اعتراضات اخیر دقت کنیم. خود من در زمان برگزاری انتخابات‌های گذشته از جمله انتخابات‌هاي مجلس شورای اسلامی در سال94، ریاست‌جمهوری و وشوراهای اسلامی شهر و روستا این موضوع را احساس کردم که دهک‌هاي پایین جامعه و اقشار آسیب پذیر، بیشترین اعتراضات را به وضعیت موجود دارند. سال‌ها تجربه و مسئولیت من در جایگاه‌هاي سیاسی این شناخت را به من داده بود تا متوجه این شکاف عمیق اجتماعی شوم. البته این آسیب پذیری اقتصادی نیز جرقه‌ای برای شروع این اعتراضات بود و جریانی که در روزهای گذشته به خیابان‌ها آمد، صرفا به خاطر مطالبات اقتصادی و نیاز مالی دست به این کار نزده بود. ما شاهد بودیم این جریان در خیابان آهسته آهسته مطالباتی را مطرح کرد که انباشت 40 سال مطالبات از جمهوری اسلامی بود. این مطالبات تمام حوزه سیاست داخلی و خارجی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را شامل می‌شد. بسیاری از این مطالبات به حق است و مردم باید بتوانند عملی شدن درخواست هایشان را به چشم ببینند. برخی دیگر از این مطالبات راهکار می‌باشدو باید دید تا چه میزان عملی و راهگشاست. برای مثال وقتی ما آزادی سیاسی را خواهانیم نمی‌توانیم با مطرح کردن ایده بازگشت به گذشته و سلطنت، مردم را با خود همراه کنیم.

 مطالبات اقتصادی مردم را چطور ارزیابی می کنید؟
در حوزه اقتصاد، با این که تلاش‌هاي بسیاری توسط دولت‌هاي مختلف صورت گرفته و مدیران فداکار و لایقی نیز مسئولیت داشتند اما منابع ما در مجموع خوب مدیریت نشده است. عدم توازن میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی یک حفره اقتصادی ایجاد کرده و مدیریت‌ها متناسب با جمعیت و نیاز مردم ایران نبوده است. از طرفی فسادهای اقتصادی که بعضا به طور سیستماتیک به وجود آمده و بر شکاف اقتصادی در کشور دامن زده، از اعتماد مردم نسبت به حکومت کاسته‌اند. این ضرورت وجود دارد که نظام جمهوری اسلامی پوست اندازی داشته باشد و به آرمان‌ها و جوهره‌ی ناب خود که در شعارهایش مطرح می‌شد، بازگردد. به نوعی خلا یک انقلاب از درون که سالیان سال به آن بي‌توجهی شده، حس می‌شود.

 در دیگر حوزه‌ها چون سیاست، فرهنگ و اقتصاد چه مواردی در این اعتراضات تاثیرگذار بودند و ارزیابی شما از مطالبات مردمی در این حوزه‌ها چیست؟
در حوزه سیاست به عنوان نمونه، وقتی ما سال‌ها نظارت استصوابی را به عنوان وسیله‌ای برای پیروزی یک جناح خاص استفاده می‌کنیم و مانع از ورود نامزدهای مورد علاقه مردم به حکومت، آن هم با دلایلی سلیقه‌ای و غیرموجه می‌شویم، انسداد در جامعه ایجاد می‌گردد. این نوع نظارت هایی که شائبه سیاسی بودن دارند و مانع از تغییر به مطلوب از راه دموکراسی هستند، خود از دلایل ایجاد بسیاری از مطالبات سیاسی در جامعه می‌باشند. در حوزه اجتماعی و فرهنگی محدودیت‌هایی که بدون ضرورت ایجاد و بدون در نظر گرفتن آسیب‌هاي این نوع محدودیت‌ها اعمال شده بسیار آسیب زا هستند و ادامه این سبک اداره‌ی فرهنگی کشور مطمئنا پایان خوشی نخواهد داشت. شما شاهد هستید که برگزاری یک کنسرت که مجوز قانونی دارد به علت خوشایند یک نفر و یا یک گروه دچار مشکل می‌شود. در موضوع رسانه‌ها آن حالت تعطیلی فله‌ای کمی تعدیل گشته اما این رفتارها در طول سالیان گذشته آثار خود را گذاشته و باعث ایجاد شکاف میان رسانه و حکومت بوده است.

 رقبای دولت تلاش کردند نوک پیکان اعتراضات را متوجه دولت بدانند، آیا این نحوه مواجهه با این مسئله و تقلیل آن به جمع محدودی از خیل مطالبات از جانب بخشی از حاکمیت را چطور ارزیابی می کنید؟
خیلی‌ها در تلاشند تا اعتراضات اخیر را صرفا محدود به نان، کار و مخالفت با دولت آقای روحانی کنند اما به نظر من این نوع نگاه ناشی از دید سطحی و تحلیل جناحی است. اگرما درست بنگریم خواهیم دید که باید یک تفاهمی میان تمام مردم، نه فقط کسانی که درخیابان بودند ایجاد کنیم. می‌گویم تمام مردم چون معلوم نیست تمام کسانی که در منزل ماندند مخالف اعتراضات باشند بلکه شاید خیلی از آن‌ها هم این مطالبات را دارند و صرفا اختلافشان در نوع بیان اعتراض باشد. تفاوتی بین اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نیز وجود ندارد. خیلی از این مطالبات ملی هستند.

 شما چه راهکارهایی را برای عبور از وضعیت کنونی پیشنهاد می کنید؟
وقتی ما آشتی ملی را مطرح کردیم بسیاری نپسندیدند و رد کردند. اصراری به استفاده از این واژه نداریم اما مصالحه ملی نیاز جدی در شرایط کنونی است. ملت ما می‌تواند با گفت‌وگو و دیالوگ راه خود را پیدا کند و باید استراتژی در نظام طراحی شود تا مطالبات مردم شنیده و عملی گردد. ما ملزم به حفظ وضع موجود، به هر قیمتی نیستیم. کما این که امام خمینی(ره) در سال 57 این راهکار را دادند که باید نسل جدید نیز در نظر بگیریم و نظام پاسخگوی نسل جدید باشد. اگر چنین شود کسی به دنبال به هم‌ریختن فضا نخواهد بود. اگر هم فضا به آَشوب می‌گراید باید در درجه اول مسئولان نظام بازخواست شوند نه مردم. مردم حق دارند که مطالبات خود را به صورت مدنی مطرح کنند و حتی تجمع نیز در قانون اساسی پیش بینی شده و ما با عمل به این قانون می‌توانیم الگویی به دنیا ارائه دهیم که مشکلات کشور را با کمترین تنش و با گفت‌وگو می‌توان حل کرد.

عملکرد رسانه‌ها به خصوص عملکرد گر انتقاد صدا و سیما را در جریان اتفاقات اخیر چگونه می بینید؟
متاسفانه رسانه‌های رسمی و از جمله رسانه ملی نمره خوبی در این حوادث نگرفته اند. من به عنوان یک بیننده حس می‌کنم آن‌ها می‌خواهند جهت این اعتراضات را صرفا بر علیه دولت و شخص رئیس جمهور نشان دهند. شاید گاهی موفق شوند اما باید بدانند دولت یکی از بخش‌هاي اصلی نظام است و تخریب دولت هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. جهت گیری رسانه‌ها به جای این که به سمت حقیقت باشد صرفا به سمت تخریب دولت است و این به اعتماد مردم به سیمای ملی آسیب می‌زند.

 در جریان وقایع اخیر با موج وسیعی از بازداشت‌ها و برخورد با برخی گروه‌هاي اجتماعی مواجه بودیم، آیا چنین مواجهه‌اي با وقایع این چنینی را بحران زدا و لازم می‌دانید و یا بحران زا خواهند بود؟
اصولا بازداشت در فعل و انفعالات سیاسی باید آخرین راه‌حل باشد. مع‌الاسف هم در سال 88 که بازداشت‌هاي بی‌شماری صورت گرفت و خود من نیز یکی از بازداشتی‌ها بودم به تازگی از زندان آزاد شده‌ام و هم در اعتراضات دی ماه 96 زندانی کردن و بازداشت آخرین راه حل نیست. مردم این هزینه‌ها را به علت حفظ آرامش و ملیت به جان می‌خرند اما درست نیست که سلب آزادی در زمانی صورت گیرد که هیچ نیاز و ضرورتی بر بازداشت افراد نیست و این بازداشت‌ها برهم زننده آرامش عمومی تلقی می‌شود. وقتی که ما یک دانشجو را یک پسر را یک دختر را به راحتی پشت میله‌های زندان می‌اندازیم، تبعاتی را برای نظام ایجاد می‌کنیم. بهتر است در این‌گونه مسائل با تدبیر بهتری عمل شود. وقتی همه مسئولان اذعان دارند که مردم مشکلات و مطالباتی دارند. حالا اگر کسی آمده و مطالبات خود را مطرح کرده باید او را بازداشت کنیم؟

م . ا . و
Canada
۱۳۹۶/۱۰/۱۹ ۱۴:۴۲
باید وزارتی با نام وزارت سلامت رفتاری و مقابله با آسیب های اجتماعی تاسیس کرد (357390)