به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۳ ساعت ۱۶:۳۱
کد مطلب : ۱۰۶۴۴۰

خاطرات خوش شاعران از محمود اکرامی‌فر

گروه فرهنگی: بیست و چهارمین مراسم «شبِ شاعر» با پاس‌داشت محمود اکرامی‌فر، شاعر «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد» عصر یکشنبه (12 اردیبهشت‌) در نخلستان سازمان هنری ‌رسانه‌ای اوج برگزار شد.
خاطرات خوش شاعران از محمود اکرامی‌فر
در این مراسم مصطفی محدثی‌ خراسانی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، محمدرضا سنگری، علیرضا قزوه، مرتضی امیری ‌اسفندقه، مجتبی رحماندوست، علی‌محمد مؤدب، علی داودی، محمدمهدی سیار و جمعی دیگر از فعالان فرهنگ و هنر حضور داشتند و از فعالیت‌های دکتر اکرامی‌فر تقدیر کردند.

 

درابتدای این نشست از سلمان نظافت ‌یزدی، فرزند مجید نظافت‌ یزدی دعوت شد که به عنوان نخستین سخنران پشت تریبون قرار بگیرد. او سلام همه شاعران دیار خراسان، خصوصاً دوستان و همراهان اکرامی‌فر، محمدحسین جعفریان، عباس ساعی، محمدکاظم کاظمی، هادی منوری و مجید نظافت‌ یزدی را به حاضرانِ «شب شاعر» رساند و نامه‌ای خطاب به اکرامی‌فر خواند: من هم خوشحال هستم و هم ناراحت؛ خوشحال از این‌که در این شبِ شاعر که ویژه دکتر اکرامی است حضور دارم و ناراحت از این‌که این شب شاعر در خراسان و زادگاه دکتر اکرامی برگزار نشد. من هم خوشحال هستم و هم ناراحت؛ خوشحال از این‌که از کودکی دکتر اکرامی را می‌شناسم و ناراحت از این‌که دیگر دکتر اکرامی پیشکسوت شده‌ است. اما امیدوارم سال‌های سال قلبش مثل ساعت سوییسی کار کند. او افزود: خوشحالم از اینکه در پایتخت اکرامی و اکرامی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند و ناراحت از این‌که اکرامی‌ها در شهرستان‌ها و حتی شهرهای بزرگی مثل مشهد فراموش، خانه‌نشین و گاهی مجبور به کوچ می‌شوند. خوشحالم از اینکه پیشکسوت‌ها قدر می‌بینند و ناراحت از این‌که چقدر برای جوانان فرصت رشد و دیده‌شدن از سوی نهادها تعریف شده‌ است؟ خوشحالم از این‌که در پایتخت نهادهای فرهنگی به ضرورت برگزاری چنین مراسم‌هایی آگاه هستند و ناراحت از این‌که در شهرستان‌ها نهادهای فرهنگی خواب‌اند. در پایان دوست دارم زمان به عقب برگرد. من به روزی برسم که در اتوبوس مشهد-سرخس به همراه شاعران بسیاری به سمت سرخس برای برگزاری شب شعری می‌رفتیم و من در تمام مسیر با دکتر اکرامی نون بیار کباب ببر بازی می‌کردم.

 

بزرگداشت محمود اکرامی‌فر

سپس از دکتر محمدرضا سنگری برای سخنرانی دعوت شد. او با بیان احادیثی از ائمه اطهار در تکریم مقام معلم، «معلم»ها را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: دسته اول «مُحلّم»ها هستند که خواب کردن را بلدند؛ به این معنا که پرگو، سنگین‌گو، یکنواخت‌گو و دوستدار صندلی‌هاشان هستند و کلاس درسی آن‌ها کشش ندارد. دسته دوم را «مُألّم»ها تشکیل می‌دهند که از سر ناخواستن به عرصه معلمی وارد شده‌اند و معلمی را دوست ندارند. کسانی که زیباترین موسیقی زندگی‌شان صدای زنگ است و عمری هم به خود و هم به شاگردان‌شان ستم می‌کنند. اما دسته سوم همان «معلّم»های واقعی هستند که پرنشاط، پرشور و زنده‌اند و به معنای واقعی کلمه از دانش، بینش، روش و منش بزرگوارانه برخوردارند.

 

او در ادامه محمود اکرامی‌فر را معلمی واقعی معرفی کرد که با جزر و مدهای سخن و نکته‌های بدیع آشناست و با اشاره به نثرهای این شاعر و نویسنده گفت: به اعتقاد من، نثرهای محمود اکرامی می‌تواند قوی‌تر از شعرهایش باشد.

 

سنگری گفت: باید دفینه‌ها و گنجینه‌های وجودمان را پیدا کنیم. خودفهمی بزرگ‌ترین فهم است و هرکس خودش را نفهمد، هیچ‌چیز نفهمیده است. دکتر اکرامی توانایی‌های خودش را شناخته و به درستی دریافته‌ است که به چه مسائلی بپردازد، البته اگر بگذارند.

او سپس به شعر معروف اکرامی‌فر با مطلع «چشم مخصوص تماشاست، اگر بگذارند/ و تماشای تو زیباست، اگر بگذارند ... » اشاره کرد و این شعر را نقطه پیوند خود با اکرامی در باغ‌رودِ نیشابور معرفی کرد.

 

سومین سخنرانِ «شب شاعر» دکتر مجتبی رحماندوست بود. او خاطره‌ای از اقامه نماز به امامت آیت‌الله بهاءالدینی در دوره دفاع مقدس تعریف کرد و گفت: در این نماز جماعت شهید صیاد شیرازی به همراه چند فرمانده حضور داشتند و پس از آن صیاد دل‌ها از آیت‌الله بهاءالدینی خواستند که کمی برایشان سخنرانی کنند. ایشان تنها یک جمله گفتند: «سعی کنید برای خدا کار کنید!

 

او با بیان این خاطره گفت: من از همجواری و هم‌سفری چندین ساله با دکتر اکرامی دریافتم که انسان در کنار ایشان احساس آرامش می‌کند و این چیز کمی نیست. انسان‌ها می‌توانند ذکر باشند و مایه سکینه و آرامش یکدیگر و به اعتقاد من دکتر اکرامی ذکرند و مصداق آرامش.

 

 

حبیب‌الله رزم‌جویی صحبت‌های خود را با خوانش شعرهایی از اکرامی‌فر آغاز کرد: «تنها تویی که از لب من شعر می‌شوی/ هرکس که لایق غزل عاشقانه نیست ... »

 

او ضمن این‌که "مدیریت هوشمندانه" اکرامی‌فر را در کنگره‌های شعر ستود، وی را شخصیتی سرشار از سادگی، صمیمیت و مهربانی خواند که همواره به شاعران جوان نگاهی پدرانه دارند.

رزم‌جویی در پایان یکی از شعرهایش را که پیش‌تر به اکرامی‌فر تقدیم کرده‌ بود، برای حاضران خواند: «چگونه آفتاب را نگاه باید کرد؟/ چگونه باید در کسالت خیابان فرو نرفت؟/ تاریکی را با کدام عینک می‌توان دید؟/ غمگینم/ نه به خاطر تو/ نه اینکه ماشین‌ها محاصره‌ام کرده باشند/ و پرستویی در سقف خیالم لانه نکرده باشد/ نگرانم برای بهار/ برای اردی‌بهشت/ که سال‌هاست از پنجره نیامده/ و هیچ آتشی دیگر برای اسفندها زاده نخواهد شد/ و هیچ ققنوسی دیگر بار، خاکستری را متولد نخواهد کرد.»

 

همچنین علی‌محمد مؤدب با یاد کردن از چهره‌های شاخص ادبیات انقلاب همچون سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور و خلیل عمرانی، اکرامی‌فر را شاعری انقلابی نامید که فعالیت‌های ادبی و پژوهش‌های قابل تقدیری در حوزه جامعه‌شناسی ایران انجام داده است.

 

این شاعر ضمن صحبت از رقیق‌القلب بودن اکرامی‌فر، از جدیت او در مدیریت محافل سخن گفت و شخصیتش را چندبعدی معرفی کرد که تنها منحصر به شعر نیست.

 

در ادامه مصطفی محدثی ‌خراسانی صحبت‌های خود را با این بیت آغاز کرد: «خدا بزرگ، خدا مهربان، خدا خوب است/ تو خوب هستی و من خوبم و هوا خوب است» و معلم بودن و نظم و تأمل اکرامی‌فر را ستود.

 

وی با یادآوری مدیریت محمود اکرامی در جشنواره‌های مختلف، دبیری جشنواره دوم شعر فجر توسط او را یکی از درخشان‌ترین فعالیت‌های این شاعر معرفی کرد.

 

محدثی همچنین گفت: شاعری می‌تواند وجود آدم را قبضه کند اما شغل آدم نباشد. نباید ملکوت شعر را به دغدغه‌های معاش و زندگی بیالاییم، چرا که ضربه بدی به انسان می‌زند.

 

این شاعر ادامه داد: من بارها دیده‌ام که دکتر اکرامی همواره به نسل جوان توصیه کرده‌اند که برای دل خودشان شعر بگویند، نه برای دغدغه‌های دیگر و به شعر به عنوان شغل نگاه نکنند.

 

سپس کلیپی مستند از زندگی هنری محمود اکرامی‌فر پخش شد که یحیی محمدعلی کارگردانی آن را بر عهده داشت.

 

 

هفتمین سخنران این برنامه علیرضا قزوه بود که گفت: ما در روزگاری هستیم که دهاتی بودن خیلی خوشایند افراد نیست، اما محمود اکرامی به آن افتخار می‌کند.

 

این شاعر با اشاره به این‌که رسالت شاعر، رسالت پیامبران است و شاعر باید اخلاق نیکو داشته باشد، افزود: به جایی رسیده‌ایم که سیاست، اخلاق را محاصره کرده و شادی را از مردم گرفته ‌است. متاسفانه امروز، فرهنگ در مقابل سیاست ایستاده تا جایی که سیاست جای فرهنگ را نیز پر کرده است. نقطه گم‌شدۀ زندگی ما، اخلاق و حکمت است.

 

او محمود اکرامی را متعلق به جریانِ شعرِ سالم خراسان معرفی کرد که در کنار احمد زارعی و شاعران خراسانی دیگر دستی به ادبیات انقلاب کشیدند.

 

قزوه اظهار کرد: شاعران خراسان هرگز خطا نکرده‌اند و قابل اعتمادند و این روزها یک ستون استوارِ ادبیات انقلاب را تشکیل داده‌اند.

 

بزرگداشت محمود اکرامی‌فر

این شاعر در پایان از اهالی فرهنگ و هنر خواست که چهره‌های بزرگ ادبی را از یاد نبرند؛ از جمله مهرداد اوستا که به گفته او، در زمانِ خود، خاقانیِ ثانی بود، اما امروز حق او را به درستی ادا نکرده‌ایم.

 

سپس نیما اکرامی‌فر، فرزند محمود اکرامی‌فر، نامه‌ای خطاب به پدرش خواند و ضمن عذرخواهی‌ها برای اذیت‌های پسرانه، از زحمات پدرش در تمام این سال‌ها تشکر کرد و بعد بر دست‌های پدر بوسه زد.

در ادامه سید هادی موسوی‌نژاد نماینده رادیو فرهنگ پشت تریبون قرار گرفت و بعد از دعوت از چهره‌های فرهنگی حاضر در مراسم برای حضور در برنامه‌های رادیو فرهنگ، همکاری با اکرامی‌فر را تجربه‌ای خوب خواند و او را فردی انقلابی و معتقد معرفی کرد که توانایی‌اش به عنوان مدیر فرهنگی مثال‌زدنی‌ست.

سپس عبدالرحیم سعیدی‌راد ضمن تقدیر از برگزارکنندگان این مراسم از دوستی چندین ساله خود با اکرامی‌فر یاد کرد و گفت: در راه می‌خواستم اخوانیه‌ای برای ایشان بسرایم که متاسفانه تمام نشد.

سخنران بعدی، دکتر محمدمهدی سیار بود. او زحمات دکتر اکرامی‌فر را ستود و گفت: «افتخار این را دارم که ایشان پژوهش مردم‌شناختی خودشان را که هنوز چاپ نشده، با عنوان «نقش استراتایپ‌ها در ناکارآمدی تبلیغ» در اختیار من گذاشتند که پژوهشی بسیار توانمندانه‌ است.

 

به عنوان آخرین سخنران، از مرتضی امیری اسفندقه دعوت شد که پشت تریبون قرار بگیرد. او بعد از تقدیم یک شاخه گل به مناسبت روز معلم به محمود اکرامی‌فر گفت: ضمن تبریک روز معلم به ایشان و یادآوری تلاش‌های استاد در راه تحصیل علم، باید از صمیمت دکتر محمود اکرامی‌فر در سرودن و استفاده از ترکیب‌های تازه در شعرهایش یاد کرد.

 

این شاعر ادامه داد: از دیگر ویژگی‌های شعر ایشان بسامد حضور «مردم» در شعرهایش است که هوش بالای دکتر اکرامی‌فر در شناخت صحیح و صریح واژه «مردم» را می‌رساند.

 

در پایان، با تشویق‌های ممتد حاضران در مراسم، محمود اکرامی‌فر پشت تریبون قرار گرفت و ضمن قدردانی از تک‌تک حاضران و سخنرانان، گفت: «قدر من از خاک پای خویش بالاتر ندانید!» و غزلی با مطلعِ «ای مردم ای آوازهای منتشر در باد!/ من هم شما را دوست دارم هرچه باداباد ... » تقدیمِ حاضران کرد و به جوانان توصیه کرد که از هیچ تلاشی برای رشد و یادگیری فروگذار نکنند.

در این مراسم، سازمان اوج، حوزه هنری، موسسه شهرستان ادب و رادیو فرهنگ با تقدیم لوح و هدایا از محمود اکرامی‌فر تقدیر کردند.

«شب شاعر» عنوان مراسمی است که هر ماه به همت سازمان هنری‌رسانه‌ای اوج برگزار می‌شود.

مرجع : ایسنا