بر همگان لزوم حفظ یکپارچگی و همصدایی در برابر مسائل و مشکلات کشور روشن است و نیازی به تکرار کردن ندارد؛ به حق شاید تنها نسخهای که بتوان برای عبور از بحرانهای کنونی ارائه کرد همین همزبانی و همدلی و دوری از نفاق و تفرقهافکنی باشد؛ اما خبرهای نگرانکنندهای از قوه مقننه کشور به گوش میرسد که میتواند به آتش زیر خاکستر در بحثهای قومیتی تبدیل شود.
در خبرها آمده است که صد نفر از نمایندگان مجلس تشکیل فراکسیونی با نام ترکنشینهای مجلس را دادهاند تا از طریق حضور در کمیسیونها و ظرفیت حداکثری نمایندگان خود برای رفع مشکلات مناطقترکنشین اقدام کنند و مشکلات مربوط به حوزههایترکنشین را از طریق اعضای فراکسیون پیگیری کنند؛ اولین مسالهای که در تشکیل این فراکسیون (یا هر فراکسیونی که با این سبک و سیاق تشکیل شود)؛ باید به آن اشاره کرد این است که آیا مصلحت کشور و منافع ملی، با توجه به مشکلات موجود در نظر گرفته شده است؟
مگر نه اینکه بحرانهای اقتصادی و زیست محیطی گریبان کشور را گرفته است و هر لحظه بیم آن میرود که در گوشهای از کشور اتفاق ناگواری بیفتد؛ آیا از مناقشات اخیر بر سر آب چیزی نشنیدهاید که ازتریبونهای رسمی کشور بحث قومیتها را راه انداختهاند؟ آیا تشکیل چنین فراکسیونی را دامن زدن و تایید بحثهای قومیتی و دوری مردم از یکدیگر نمیدانید؟
مساله کنسرتها را که همه به یاد دارید، در مشهد اعلام خودمختاری شد و اجازه برگزاری کنسرت را ندادند؛ دیری نپایید که دیگران هم ولایت خود را مبرا از قوانین همگانی دانستند و بحران جدیدی به وجود آمد؛ آیا بحث فراکسیون شما حداقل در شروع تشکیل چنین فراکسیونهایی چیزی غیر از مساله کنسرتهاست؛ آیا از فردا نباید شاهد تشکیل فراکسیون لر، عرب، کرد و. . . و راه افتادن بحثهای قومیتی و سهم خواهی در مجلس باشیم؟ و آیا در مقابل شما حق آنها نیز تشکیل چنین فراکسیونی نمیباشد؟
اقلیتهایی که توانایی تشکیل فراکسیون را ندارند چه کنند؛ مثلا وزیر کشور گفته است در فاصله 10 دقیقهای از زاهدان، مردمی با امکانات، شرایط و استانداردهای 100 سال قبل زندگی میکنند، آیا اگر این مردم در مجلس نمایندهای داشته باشند در مقابل فراکسیون شما و دیگر فراکسیونها توانایی برای پیگیری حقوق فراموش شده مردم خود دارند؟ اصلاً رابطه فراکسیون شما با منافع ملی و وظیه قانونگذاریتان چگونه تعریف میشود، مجلس ذیل فراکسیون شما تعریف میشود یا فراکسیون در ذیل مجلس؛ آیا نمیدانید که ریشه اکثر مشکلات امروز جامعه ما نبود قوانین مدون و شفاف در حوزههای مختلف است، که قرار است وقت خود را صرف فراکسیون مطبوع خود کنید؟
مسالهای دیگر؛ تشکیل چنین فراکسیونهایی را در بحث انتخابات مورد بررسی قرار دادهاید؛ آیا چنین تصمیمگیریهایی را مانعی بر سر راه کار حزبی و شایسته سالاری نمیدانید؛ مثلا فردا روزی یک فارسی زبان حاضر میشود به لر، ترک، عرب و. . رای بدهد و بالعکس؛ آیا این نوع انتخابات برگشت به عقب و گرفتاری در بحث قومیتها نمیباشد؟ سوال دیگری که جای تامل دارد؛ کدام منافع مشترک باعث شده است که پزشکیان و قاضیپور (رئیس و نائب رئیس فراکسیون) در یک اقلیم بگنجند؛ منافع مشترک که هیچ؛ آیا دردهای مشترک نمیتوانست آقایان و دیگر دوستان را در یک مجلس بنشاند و چارهای برای مشکلات موجود کنند؟
باید اذعان کرد که ابهامات و سوالات پیرامون تشکیل چنین فراکسیونی زیاد است و شاید مهمترین آن؛ هر نماینده مجلس نماینده کل مردم است یا بخشی از آن؟ باید نشست و دستاوردهای فراکسیون را مشاهده کرد، تنها باید امیدوار بود که چنین تصمیمهایی اگر توانایی حل کردن مشکلات را ندارند حداقل مساله جدیدی هم به کشور اضافه نکنند. امید است که تحلیل فوق اشتباه باشد و باعث حل کردن بخشی از مشکلات کشور شوند.