لیلا واحدی
اینروزها که سراغ هر رسانهای میروی تلخی پشت تلخی حکایت میکند، این روزها که هر تصویر و قابی را مینگری اندوهت فزون میکند، این روزها که اطرافمان زندهبه گور و کشته بهدست داعش فراوان داریم، درست در همین روزهای پر از «بدها»، عکسی در شبکه های اجتماعی دست به دست میشود به این مضمون که «در شهر روانسر استان کرمانشاه، مردم بهجای تماشای صحنه اعدام، همگی جلوی درب منزل مقتول جمع شدند و از پدر و مادر آن شخص رضایت گرفتند». هرچند هنوز نتیجه مشخص نیست اما مطمئنم که تا همینجا هم این عکس و خبرش «خوب» است.
غروری پشت این عکس و خبر نهفته است که لبخند روی لبهای تک تک بینندگانش مینشاند، لذتی فراموش شده، شادمانی یواشکی. بسیار حس خوب در پی این خبر خوب زیر نگاههای خستهمان میدود. چه کاری، چه شاهکاری، لذت می بری از این همه «خوب» در یک قاب عکس و دو خط خبرش. چقدر کم داریم از اینها، چقدر نایاب هستند این خبرها، شاید هم در بیخبری ما و غلبه شر بر خیر این روزها، اصلا دیده نمیشوند. یکی یکی مردم آن دیار حس وظیفه کرده اند. جان همشهری برایشان مهم شده است. پیروز شده اند بر وسوسهی «به من چه؟».
جهاد اکبرشان با نفس بیمسوولیت به فتح رسیده است. همراه شدهاند؛ کنار هم برای جان یکی از خودشان. مگر کم داشتهایم از این فتوح. چند جوان نشانتان دهم فاتح جهاد اکبرشان شدند و برای جان ایران از «شیرینجان» خود دست شستند. حتی در این عهد تلخیها هم کم نیستند آنان که فاتحانه در گروه و کسوتی برای جان انسان تلاش میکنند. در روانسر کرمانشاه نمیدانم محکوم به اعدام چه جرمی مرتکب شده بود، اما یقین دارم که اگر مردم او را نمیبخشیدند، برای نجاتش همپیمان نمیشدند. خودشان بخشیدند و برای گرفتن بخشش از خانواده داغدار تلاش می کنند. تیتر رسانهها قشنگ بود، مردم به جای تماشای اعدام برای نجات جان یک نفر دست به دست هم دادند. این خبرها را، این عکسها را، این همدلی را لازم داریم.
حس خوب و شاهکار مردم روانسر باید در جایجای ایران روان شود. اگر داغی به دل نشسته که میتوان مرهم آن بود، اگر عزیزی بر سر حادثهای از میان رفته و بانیاش یک لحظه خشم بوده یا نادانی، میشود برای پشیمانیاش لحظه ای درنگ کرد. مردمان روانسر درنگ کردند. میان حجم و هجوم تلخیها، شرینی شعورشان مهمانمان کرد. باید آموخت از این مردمان بیادعا. بیدسترسی به لایک و توییت، بدون فراخوانهای مجازی و هشتگ، حقیقتا به یاری شتافتند. جان یک انسان، هویت و آینده فرزندانش، آرامش پدر و مادرش با همدلی روانسریهای بزرگ نجات یافت. برای نجات جان انسان همه باید پیشقدم و همقدم شویم. جان انسان ارزشمند است.