دکتر آزیتا جان آسا-کارشناس ارشد توسعه پایدار
روزنامه بهار
محیط زیست مسائل مخصوص به خود را هم در ایران و هم در کشورهای دیگر دارد. در دهه هفتاد خورشیدی، با وجود حضور سازمان محیطزیست و با وجود تلاش تشکلهای مردمنهاد مربوط به محیط زیست، هرگاه مسائل مربوط به محیطزیست بیان میشد، مسئولین با این نگاه که مملکت مسائل جدیتر از این حرفها دارد، با آنها برخورد میکردند و این مسائل را مربوط به یک قشر لوکس و مرفه میدانستند.زمانی که علائم خشک شدن در دریاچه ارومیه پدیدار شد، خیلی از خبرنگاران به این موضوع پرداختند اما جواب مسئولین وقت هنوز هم این بود که خیلی زمان میبرد تا این دریاچه خشک شود.
دیگر انکار ممکن نیست
اما در حال حاضر اگر مسئولان سرشان گرم مسائل دیگر نباشد نمیتوانند پیچیدگی موضوع محیطزیست را انکار کنند. خشک شدن زاینده رود یا بسته شدن سدها که باعث خشک شدن دریاچهها میشود و حتی فرونشستهای زمین را که خیلی از مواقع شاهد آن هستیم نمیتوان انکار کرد و باید به آن پرداخته شود.به همین دلیل باید به این نقطه رسید که محیط زیست در کشور ما ضرورتی اجتنابناپذیر است و همه کشورهای دنیا در این موضوع از ما جلوتر هستند. توسعه معنای قدیمی دیگر معتبر نیست در واقع میتوان گفت کشورهای دیگر از دهه هفتاد میلادی شروع به حفظ محیطزیست خود کردهاند که سازمان ملل بانی آن شد و کمیسیونهای مختلف منجر شد به امضای کنوانسیونهای مختلف که ایران هم معمولا خیلی از آنها را امضا کرده است و سعی دارد که بگوید ما هم در شاخصهای اعلام شده حرکت میکنیم. اما واقعیت این است که در حال حاضر تمام دنیا از مرحله توسعه عبور کرده و به توسعه پایدار رسیده است.
شاخصهای توسعه، فقرزدایی و عدالت اجتماعی و حقوقی و یا حتی بهبود وضعیت معاش هستند، اما در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا از این موضوع عبور کردهاند. یعنی صرفا این مهم نیست که نماینده اصفهان تلاش کند تا ذوب آهن را به اصفهان ببرد و این موضوع توسعه محسوب شود، در حال حاضر در مرحلهای هستیم که در مورد هر طرح توسعهای باید برآورد شود که از نظر محیط زیستی چه وضعیتی دارد. به جایی رسیدهایم که درخواست مردم اصفهان باید این باشد که ذوبآهن را از آن شهر خارج کنیم و به جای دیگر ببریم چون آب ندارند و تمام زمینهایشان آلوده است. برای همین باید به توسعه پایدار برسیم چون توسعه به معنی قدیمی خودش معتبر نخواهد بود.
توسعه پایدار نیازمند محیطزیست
در حال حاضر دوره «توسعه» گذشته است، به جایی رسیدهایم که مهمترین مسئله «توسعه پایدار» است. یعنی بدون ملاحظات محیطزیستی نمیتوان به پیشرفت رسید. برای مثال در کشور چین، در چند روز گذشته شاخص آلودگی هوا را 500 اعلام کردند. این کشور با اینکه تولید صنعتی آن از همه کشورهای دیگر وسیعتر و متنوعتر است اما دولت در این کشور به جایی رسید که احساس کرد تنوع صنعتی به این شکل و به این سرعت به دلیل ملاحظات محیط زیستی قابل اجرا نیست. بنابر این کشورها به هر شکلی که برای توسعه کار کنند در نقطهای باید به ملاحظات زیست محیطی برگردند، برای اینکه ظرفیتها محدود است.
در کشور چین 3300 دریاچه در ده سال اخیر خشک شده است و این کشور به سمت آلودگی پیش رفت و این مشکلات فقط برای این بود که سیاستهای داخلی این کشور فقط متوجه توسعه بود. بدون توجه به ملاحظات محیطزیستی و عواقب آن.حالا اگر بخواهیم وارد توسعه پایدار شویم با محیط زیست درگیریم. یعنی به این صورت نخواهد بود که حتی روزنامهنگاران در پی خبرهای احداث سد و از این دست مسائل باشند. باید به این موضوع پرداخته شود که فلان طرح توسعهای آیا مجوز محیط زیستی دارد و طبق مصوبات قانونی به آن پرداخته شده است؟ در واقع باید به این پرداخته شود که مثلا سدی که ساخته میشود آیا قرار است چندین روستای پاییندستی را بخشکاند و بیآب کند یا اینکه قرار است میراث فرهنگی را زیر آب ببرد؟ باید به تخریبهایی که توسط آن سازه صنعتی به وجود میآید پرداخته شود و باید بدانیم که صرف توسعه و ساخت یک سازه صنعتی پیشرفت محسوب نمیشود.
توسعه پایدار، تدریجی است
توسعه پایدار یک روند تدریجی است. این موضوع یک روند تخصصی است و انتظار هم نمیرود به این زودی به نتیجهای برسد.در حال حاضر میتوان گفت که مشکلات محیطزیستی از حد گذشته است. به نحوی که ما تقریبا یک دریاچه سالم هم نداریم به همین دلیل مسائل مربوط به محیط زیست در مرحلهای است که کمکم جدی گرفته میشود.
باید جهنم آگاهی پدید بیاید
جهنم آگاهی بهمعنای مواجهه مستقیم و صریح با واقعیتهای تلخ موجود است. وقتی در جهنم آگاهی قرار گرفتیم و نگاهها متوجه فجایع پیرامونمان در حوزه محیطزیست شد، دیگر نمیتوان ندید و چشم بر مشکلات بست یا حتی دید و سکوت کرد و راحت از کنار آن گذشت. یعنی وقتی گرفتار حوزه محیط زیست شدید دیگر نمیتوانید به آن نپردازید. اما همین که حساسیت حاصل شود و به آن ورود پیدا کنند اتفاق خوبی است.از یک جایی به بعد حتی اگر نخواهیم هم مجبور هستیم حرکت خود به سمت توسعه را کندتر کنیم و به ظرفیتهای طبیعی کشور بپردازیم. این موضوع شامل مسائل مربوط به شهرسازی، صنعت و حتی توریسم هم میشود. در واقع در هر یک از این مسائل که فقط به توسعه پرداخته شود به جایی میرسد که محیطزیست دیگر اجازه پیشروی نمیدهد و مجبور هستیم که به عقب برگشته و حرکت را کند کنیم تا به توسعه پایدار برسیم. در حال حاضر توسعه پایدار یک بحث اجتنابناپذیر است و بحثی لوکس برای یک قشر محدود در جامعه تلقی نمیشود و غیر از آن امکان ندارد بتوان به توسعه پرداخت و بهتر است قبل از اینکه خیلی دیر شود به این موضوع پرداخته شود.
در مصرف منابع طبیعی اخلاقی عمل نمیکنیم
باید توجه داشت که از نظر اخلاقی بشر حق ندارد از تمام منابع طبیعی استفاده کند و برای نسلهای آینده چیزی به جا نگذارد. من فکر میکنم یک روزی که دیر هم نخواهد بود برای نسل آینده خود به عنوان خاطره تعریف خواهیم کرد که چگونه از منابع طبیعی خود استفاده میکردیم. هنوز با تمام بیآبی در کشور دولت نتوانسته است جوری برخورد کند که مثلا شستن ماشین و فرش با آب شرب مصرفی را حتی جرم اعلام کند.