به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۱۸:۴۳
 
۸
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۸ ساعت ۱۴:۴۱
کد مطلب : ۱۲۳۷۴۹

فقدان آیت‌الله هاشمی چه خطری دارد؟

گروه سیاسی: در غياب هاشمي بيش از همه بايد از ايجاد تفرقه در «آرامش» نگران بود.
فقدان آیت‌الله هاشمی چه خطری دارد؟
روزنامه قانون نوشت: «بر خلاف بسیاری که تصوردارند، نبود هاشمی می‌تواند فضا را علیه جریان اعتدال و اصلاحات تندتر کند، معتقديم كه‌ این نگاه واقعی نیست و بیشتر جنبه احساسی دارد و خطري كه وجود دارد در نقطه ديگري به كمين نشسته است. هاشمی در سال‌های اخیر بیش از آن که در گفت‌وگوهاي پشت پرده يا رايزني‌هاي دروني تاثیرگذار باشد، در سیاست‌ورزی علني در میان توده‌های مردم نقش بارز و تاثیرگذار داشت.هاشمي در يازده سال گذشته سيبل اصلي همه حملات بود. از ابتداي دولت احمدي‌نژاد تا روزي كه از دنيا برود، تنها كسي بود كه در درون نظام حضور داشت اما خودش، فرزندانش و حتي همسرش با شديدترين حملات روبه‌رو بودند. اين حملات توانست احمدي‌نژاد را به رياست‌جمهوري برساند. اما از ۱۳ خرداد ۸۸ و آن مناظره معروف شرايط براي هاشمي تغيير كرد. برخي اقدامات‌ هاشمي در آن زمان حرف‌هايي كه تا پيش از آن به صورت «خصوصي »منتقل مي‌كرد را به صورت علني بيان كرد و اين سرآغاز فصل جديد سياست‌ورزي آيت‌الله هاشمي بود. از همان مقطع به بعد حملات هم به او شدت گرفت اما با اين حال جايگاه او روبه روز در ميان مردم ارتقا يافت.اما رد صلاحيت هاشمي در انتخابات ۹۲ نيز از وزن او در ميان كانون‌هاي داخلي قدرت كاست و در عين حال قدرت اجتماعي‌اش را افزون‌تر كرد؛ تا جايي كه حتي آيت‌الله در مصاحبه‌اي با صراحت گفت روحاني پيش از رد صلاحيتش (هاشمي) در نظرسنجي‌ها رايي بسيار ناچيز داشت. اين روند در اسفند ۹۴ به اوج خود رسيد و او با بالاترين راي به مجلس خبرگان رهبري راه پيدا كرد تا نشان دهد همچنان مقبوليتي چشمگير دارد.

فشار مضاعف به دولت

هاشمي در رقابت با محافظه‌كاران نتيجه را واگذار كرد و بيشترين كسب‌كننده آرا، صندلي رياست را به نفر آخر تهران سپرد تا نشانه‌اي باشد از اين كه سياست‌ورزي در ايران يك «رو» ندارد.با آن كه در سال‌هاي اخير تخريب هاشمي توانسته بود پايگاه اجتماعي‌اش را تقويت كند اما همچنان يك «هدف متحرك» مناسب‌ براي مخالفان دولت روحاني بود. امروز آنها كه استراتژي انتخاباتي‌شان را بر محور «حمله به هاشمي» به منظور «نقد دولت» طرح‌ريزي كرده بودند، از همه بيشتر ناراحتند؛ چرا كه حمله به روحاني هزينه‌هايش بسيار بيشتر از حمله به هاشمي بود. همان‌ها كه قصد داشتند دولت را از جنبه‌هاي «اشرافي‌گري» يا «غرب‌باوري» مورد هجمه قرار دهند، امروز دستشان خالي شده و نمي‌توانند با همان شدت به روحاني حمله كنند. به همين دليل بود كه رسانه‌ نزديك به اين تفكر «آگاهانه» و «هدفمند» و در يك «خطاي فاحش» تصويرسازي روي جلد خود را با نمادهايي از هاشمي منتشر كرد تا او و تفكرش را در مقابل طبقه محروم قرار دهد و امروز دست همه آنها ديگر خالي شده است. اما در طرف ديگر و در درون گفتمان حاميان دولت خطر اصلي نهفته شده است. اين هاشمي بود كه در انتخابات سال ۹۲ توانست ائتلافي مهم را در سطح بالايي متشكل از ناطق نوري، سيدحسن خميني و رييس‌ دولت‌ اصلاحات پديد آورد.

امروز چنين نيرويي وجود ندارد و خلا آن خطر تفرقه را پررنگ‌تر مي‌كند. از همين رو وضعيت ماه‌هاي باقي‌ مانده تا انتخابات را مي‌توان اين گونه ترسيم كرد كه هر چقدر فضای كشور تندتر شود، ترس و نگراني از آينده مي‌تواند وحدت حول محور روحاني را تقويت كند. در نقطه مقابل هر قدر فضا آرام‌تر پيش برود، امكان بروز و ظهور چهره‌هاي جديد براي رقابت با روحاني بيشتر خواهد شد. به نظر مي‌رسد مدل دوم بيشتر از مدل اول مطلوب مخالفان روحاني است تا به اين ترتيب بتوانند راي روحاني را متفرق كرده و بشكنند. لذا در غياب هاشمي بيش از همه بايد از ايجاد تفرقه در «آرامش» نگران بود.»