به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۳:۴۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۲ ساعت ۱۰:۲۹
کد مطلب : ۱۲۳۹۶۷
پرسش بهار از اعضای شورای شهر

برای​پیشگیری​از وقایع مشابه چه باید​کرد؟

می‌گل هشترودی
روزنامه بهار

پس  از  واقعه پلاسکو  صحبت‌هایی در حوزه امنیت شهری در سطح جامعه  شکل گرفت.
  آتش نشانی تهران در سال 91 اعلام کرده بود  که حدود 100 پاساژ و 500 ساختمان نا ایمن در تهران وجود دارد و ساختمان پلاسکو هم یکی از این ساختمان‌ها بود که فرو ریختن آن چندین خانواده عزادار شدند.در این زمینه  با چند نفر  از اعضای شورای شهر به گفت‌و‌گو پرداختیم تا ابعاد اقداماتی که درباره سایر این ساختمان‌ها باید صورت بگیرد مشخص شود. شاید بتوان از یک فاجعه دیگر جلوگیری کرد.
 سؤال مطرح شده این است: برای پیشگیری از حوادثی نظیرآنچه در مورد ساختمان پلاسکو رخ داد چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
***
هادی ساعی: همه‌ اخطارها از جانب شهرداری عنوان شده است و جزئیات آن به شورای شهر ارائه شده است اما سه کمیسیون در شورای شهر درگیر این موضوع هستند. کمیسیون شهرسازی، نظارت و عمران. این سه کمیسیون به‌طور کامل در جریان امور این مشکلات هستند اما تا جایی که من اطلاع دارم نامه‌هایی برای اخطار به این ساختمان‌ها فرستاده شده اما پس از آن باید قوه قضائیه اقداماتی انجام دهد تا این ابلاغیه‌ها اجرایی شود. یعنی اجرایی شدن این ابلاغیه‌ها به کمک قوه قضائیه باید صورت بگیرد.
فاطمه دانشور: به طور کلی شهر تهران دارای بافت فرسوده بالایی است. مخصوصا نواحی مرکزی شهر که همان تهران قدیم است و ساختمان پلاسکو هم در آن مستقر است، این ساختمان‌ها در طول زمان آن‌طور که باید بازسازی نشده‌اند. برای مثال ساختمان پلاسکو زیر نظر بنیاد مستضعفین قرار داشته و در طول این مدت هیچ اقدامی برای بازسازی آن صورت نگرفته است و این ساختمان در اختیار مستاجرین قرار داشته است. آن طور که ما دیده‌ایم تذکرات داده شده است و شهرداری ابلاغیه‌هایی را با عنوان نبود ایمنی در این ساختمان‌ها برای مالکان فرستاده است اما آن‌چه قابل تامل است این است که شهرداری شهر تهران باید برخورد مقتدرانه‌تری را انجام می‌داد و این ساختمان را پلمب می‌کرد همان‌طور که در سطح شهر اگر سایر ساختمان‌های تجاری به وظایف خود عمل نکنند پلمب می‌شوند باید در حوزه ایمنی هم این اتفاق بیفتد و این ساختمان‌ها پلمب شوند، برای من جای سؤال است که چطور تا کنون این ساختمان‌ها پلمب نشده‌اند و تنها به تذکراتی بسنده کرده اند. این موضوع نیاز به شفاف‌سازی دارد باید دید دلیل این تساهل و آسان‌گیری بر ساکنین ساختمان پلاسکو چه بوده است و همچنین وقتی با روابط عمومی این مجتمع تجاری صحبت می‌کنیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند، در واقع این تذکرات به مالکین داده شده نه به مستاجرین ساکن در این ساختمان.
نکته بعدی این است که این ساختمان به دلیل نداشتن امنیت کافی از انشعابات گاز شهری محروم بوده است برای گرم کردن فضای داخل از گاز پیکنیکی استفاده می‌کردند و این موضوع نیز خودش عاملی بود برای ایجاد این بحران ها.
نکته بعدی که قابل تامل است  این است که خیلی از این واحد‌ها کارهای تولیدی انجام می‌دادند و به صورت کارگاهی اداره می‌شدند، باید دید که جواز این کار به آن‌ها داده شده است که در غیر این صورت خیلی از اورگان‌ها مورد سؤال قرار می‌گیرند. باید مشخص شود که آیا وزارت کار روی این کارگاه‌ها نظارت داشته است یا خیر که اگر مجوز این کارگاه‌ها تجاری بوده متوجه می‌شویم که خیلی از دستگاه‌ها به وظایف خود به خوبی عمل نکرده‌اند که مشخص‌ترین آنها بازرسی وزارت کار است و پس از آن بنیاد مستضعفان که مالک این ساختمان بوده و اتاق اصناف که باید به این موضوعات رسیدگی لازم را به انجام می‌رساند. و قطعا شهرداری هم در این بین یکی از اورگان‌هایی است که نقش خود را به خوبی انجام نداده است.
لازم به ذکر است که شورای شهر برای مجهز کردن تجهیزات آتش نشانی بعد از اتفاقاتی که در جمهوری رخ داده است چندین بار پیگیری‌های لازم را انجام داد و طی آن مصوبه قبلی را تکمیل کرده اما این طور که مشخص است رقمی که برای این موضوع اختصاص داده شده است را به طور کامل هزینه نکرده‌اند و تنها بخش خیلی کمی از آن هزینه تامین امنیت این ساختمان قرار گرفته شده است. یعنی در واقع به گفته دکتر حافظی از 145 هزار میلیارد تومانی که برای بازسازی آتش نشانی تخصیص داده شده تنها 25 میلیارد آن بودجه شده و باید پاسخگو باشند که چرا این بودجه به طور کلی برای نوسازی تجهیزات آتش نشانی هزینه نشده تا از وقایع این چنینی جلوگیری شود. حال اینکه چند درصد از ساختمان‌های این چنینی در معرض خطر قرار دارند را شهرداری باید مورد بررسی قرار داده و اقدامات لازم را انجام دهد،  در واقع این اتفاق باید زنگ خطری باشد تا از کنارساختمان‌های فرسوده دیگر به شکل سطحی عبور نکنیم و ححساسیت بیشتری نسبت به کیفیت زندگی شهروندان انجام دهیم.
مجتبی شاکری: رعایت نظام مهندسی و بخش ایمنی بسیار مهم است. بسیاری از این ساختمان‌های تجاری که جنبه کارگاهی و تولیدی دارند باید تکلیفی برای آن‌ها مشخص شود. این مجتمع‌های تجاری یا باید تعطیل شوند و یا استاندارد‌های لازم را برای ایمن‌سازی این مراکز انجام دهند. اگر اعلام شود که به دلیل نبود امنیت این مجتمع‌ها باید تعطیل شوند آنگاه ما با یک بحران اجتماعی روبه رو خواهیم بود. ما باید یا تبعات این بحران را بپذیریم و اصل را بر پایه  ایمنی قرار دهیم و تمام کارگاهی  را که فاقد آن هستند  را تعطیل کنیم که طی آن با عدم اشتغال افزاینده مواجه هستیم و یا باید اولویت را اشتغال قرار دهیم و از وضعیت ایمنی آن چشم پوشی کنیم که حاصل ان نیز امثال همین فاجعه‌های پلاسکو است. باید به نوعی بین این دو وضعیت مدیریت به وجود بیاید.
وقتی در این مراکز تجاری جریمه‌ای که برای عدم ایمن‌سازی انجام می‌شود کمتر از سود حاصل از فعالیت در این مراکز است، مثل معامله‌ای میماند که کسی که دارای کمی هوش اقتصادی باشد تخلف را به تعطیلی کار‌ترجیح می‌دهد.
عبدالحسین مختاباد: شهرداری که یک نهاد قانونی نیست که توانایی بستن یک پاساژ تجاری را داشته باشد این موضوع یک رفتار دو سویه است یعنی وقتی که یک شهروند به او تذکر داده می‌شود که ساختمانی که در آن در حال فعالیت است ایمن نیست باید دست به کار شده و اقدامات لازم را برای ایجاد ایمنی انجام دهد. ساختمان پلاسکو بیش از 50 سال است که ساخته شده چرا افرادی که در این ساختمان مشغول فعالیت بودند با  وجود درآمد‌های خوب راضی به ایجاد ایمنی لازم در این مکان نشدند؟ وقتی از جانب شهرداری و نهاد‌های ایمنی ابلاغیه‌های لازم مبنی بر اینکه این ساختمان نا ایمن است چندین بار برای آنها فرستاده شد، چرا اعتنایی به آن نداشتند تا به این فاجعه انسانی انجامید. بارها به هیات امنای این ساختمان نامه نوشته شده بود اما توجهی صورت نگرفت. اگر شهرداری این پاساژ را میبست همه‌ی کسبه از آن شکایت میکردند که مانع کسب و کارشان شده است اما حالا که به این فاجعه انجامیده باز هم همه شهرداری را مقصر می‌دانند که چرا اقدامات جدی‌تری انجام نداده است.
غلامرضاانصاری: مدیریت شهری متاسفانه درگیر بیماری رقابت سیاسی است و طی این موضوع بیش از این نمی‌توان انتظار داشت. در 2-3 سال اخیر ما درگیر این موضوع شده‌ایم که اکثر عناصر اجرایی شهرداری با نگاه به منصب سیاسی آقای شهردار شناسایی و منصوب می‌شدند. با تغییر محتوایی که در بخش مدیریت‌ها داشتیم  نتیجه آن این‌گونه مدیریت‌ها است.  در آتش نشانی اولا  باید گفت که تخصیص‌ها به موقع انجام نشده و اگر هم تخصیصی صورت گرفته در جایی بوده که برده سیاسی داشته برای مدیران شهری و متاسفانه سهل‌انگاری، اهمال و ضعف در مدیریت و سازماندهی کاملا مشهود است. باید این را بدانیم که تنها کار شهردار تذکر دادن نیست بلکه با وجود اخطار‌های سازمان آتش نشانی می‌توانست از این موضوع پیش گیری کند. این اختیار را قانون هم در اختیار شهرداری قرار داده است که در صورتی که جان انسانها در خطر باشد در وهله اول تذکر داد ه شود و اگر به آن رسیدگی نشد برخورد قاطع‌تری با آن انجام دهد. مشکل تنها این نیست که ساختمان‌هایی مثل ساختمان پلاسکو تنگ و فرسوده هستند بلکه در کل شهر در کوچه‌هایی تنگ و تاریک شاهدآن هستیم که مجوز هایی برای احداث ساختمان‌های بلند داده می‌شود که همین موضوع همه‌ اینها  به فاجعه‌ای منجر خواهد شد چون در صورت بروز  اتفاقی حمل و نقل و رفت و آمد در این کوچه‌ها نا ممکن است. همه‌  هم و غم آقای قالیباف در این سال‌های گذشته جمع کردن رای بوده که در این صورت آقای شهردار باید مدیریت شهری را رها کرده و به کارهای سیاسی خود بپردازد. به نظر من اولین اتفاقی که باید برای قدم اول برداشته شود وجود یک مدیریت شهری است نه مدیریت شهری با نگاه سیاسی.