به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۹:۳۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۵ ساعت ۱۱:۱۷
کد مطلب : ۱۲۴۱۹۸
تلاش برای حضور زنان در مدیریت بحران

بی توجهی به ظرفیت زنان عقلانی نیست

می‌گل هشترودی
روزنامه بهار
شهیندخت ملاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده روز گذشته در رابطه با امضای تفاهم نامه‌ای با جمعیت هلال احمر برای  توسعه مهارت‌ها و توانمندی‌های زنان و دختران بویژه زنان خانه‌دار در مدیریت بحران و بهبود فعالیت‌های اجتماع محور صحبت کرد و گفت: با توجه به برخورداری زنان و دختران از کارآیی، تخصص و مهارت‌ کافی، بهره‌مندی از این ظرفیت امروزه یک ضرورت است. اقتضای مدیریت درست پیشگیری از بحران و مدیریت بحران این است که از تمامی توان و ظرفیت بالقوه و بالفعل جامعه استفاده بهینه شود و معطل گذاردن بخش مهمی از این ظرفیت، عقلانی نیست.

زنان در جامعه ما نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند و در عرصه‌های مختلف اجتماعی بعضا با مردان برابری می‌نمایند و چه بسا در بعضی عرصه‌ها مثل پذیرش در دانشگاه‌ها در سال‌های اخیر بر مردان فزونی پیدا کرده‌اند و در مشاغلی که مستقیما با بعضی از بحران‌های طبیعی سر و کار دارند بیشتر و کارآمدتر از مردان هستند.

 با توجه به این اصل و آگاهی از دنیای پر چالش و چند پاره، امروزه کمتر کشوری را می‌توان یافت که گرفتار بحران‌های اجتماعی، سیاسی، امنیتی و نظامی  نشود. کشور ما نیز که هر روز با توطئه‌های جدیدی از سوی دشمنان روبه‌رو می‌شود و نیاز دارد که بتواند درمواقعی که به‌کارگیری مردان در مدیریت‌های حساس‌تر نیاز می‌شود از حضور مدیریتی زنان در مدیریت بحران‌های سیاسی و اجتماعی استفاده نماید. آمادگی بالای مشارکت زنان در کنش‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و امنیتی و میزان رغبت زیاد آنان برای مداخله در ابعاد مختلف بحران‌های سیاسی امنیتی این مهم را لازم می‌نماید.

از آن‌جایی‌که زنان به دلیل نقش‌های چندگانه خود، انسان هایی مؤثر بر فرآیند تحول و پویایی در مدیریت بحران می‌باشند، می‌توانند تأثیرگذار بر روند کلی حرکت در مدیریت بحران و هدایتگر و تغییردهنده رفتارها و منش‌ها در مناطق آسیب دیده باشند. آن‌ها غالبا می‌توانند به عنوان هدایتگران پرقدرت در موقعیت‌های بحرانی عمل نمایند. برای فراهم ساختن نقش هدایتگرانه زنان در مدیریت بحران، مشارکت آگاهانه آنان در این فرآیند بسیار حائز اهمیت است. نکته‌ای که باید در برنامه‌ریزی توسط مدیریت بحران مدنظر قرار گیرد، توجه به ویژگی‌های مدیران زن است که در مواقع بحران بسیار می‌تواند راهگشا باشد. مطابق پژوهش‌های به عمل آمده، زنان مدیر، دارای ویژگی‌های خاص خود هستند.

آن‌ها به دلیل احساسات، عواطف و ظرافت‌های غریزی، بسیار متعهدتر از مردان عمل می‌کنند. همچنان که ویژگی‌های فطری و ذاتی زنان موجب گشته که ایشان از دیرباز در برخی زمینه ها، همانند زمینه‌های‌تربیتی و پرورشی موفق‌تر از مردان باشند، ویژگی‌های مدیریتی زنان نیز به شرط آنکه با قابلیت و دانش لازم همراه باشد، می‌تواند در بسیاری از فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی از جمله فعالیت‌های آموزشی، پرورشی، بهداشتی و هنری، موفقیت را برای زنان به همراه بیاورد. علاوه بر آن، مطالعات روانشناختی کارشناسان بیانگر این است که زنان در مقابل تنش، اضطراب و استرس آسیب پذیرتر از مردان هستند. در صورتی که برنامه‌ها در مدیریت بحران، با نیازهای روحی و فطری زنان هماهنگ شد، می‌توان با کمک آنها بسیاری از معضلات و مشکلات در شرایط بحرانی را حل نمود.

زنان بر مبنای ارتباطات مردانه وارد پست‌های مدیریتی می‌شوند
توران ولی مراد، فعال حوزه زنان، درگفتگو با «بهار» درباره مدیریت بحران زنان در جامعه می‌گوید: اصل موضوع این است که به طور کلی پست‌های مدیریتی در اختیار زنان نیست و آن‌ها چه در خانه و چه در جامعه مدیریت نامحسوس دارند.  به هر حال پست‌ها در اختیار مردان است، مشاهده‌ها حاکی از آن ‌است که مقدار اندکی از این پست‌ها، که در طول تاریخ در اختیار زنان قرار گرفته، پست‌های سیاسی بوده یعنی در واقع می‌توان گفت به طور کلی نگاه جامعه به زنان یک نگاه سیاسی است و در این بین پست هایی هم که به زنان داده می‌شود پست‌های سیاسی بوده که در برخی موارد پست‌های مدیریت عالی نیز شامل آن است.

 در کنار این موضوع اگر کمی دقت کنیم متوجه می‌شویم که زنان فقط برای خدمت‌گذاری خواسته می‌شوند و این موضوع هم در خانه، هم در جامعه و حتی در بعد کلان نیز دیده می‌شود. در واقع نگرش و عملکرد، پدر سالارانه‌ و مرد سالارانه است. چون پست مدیریتی در واقع به معنی اقتدار است، حتی اگر به زنی پستی در حوزه مدیریت داده شده باشد در چهار چوب اقتدار بوده است به طوری‌که اگر کمی با دقت نگاه کنیم شاهد این خواهیم بود که به غیر از خانم دباغ و اندکی خانم بهروزی بقیه‌ی زنانی که در چهارچوب قدرت و پست قرار گرفته اند، به مردان سیاسی وصل بوده اند. این موضوع در سال‌های اول انقلاب نیز دیده می‌شد به طوری‌که زنانی که در پست‌های مدیریتی قرار می‌گرفتند از بستگان درجه یک اشخاص سیاسی بودند اما کم‌کم هرچه از انقلاب گذشتیم این موضوع حول محور بستگان دورتر قرار گرفت.به طور کلی زنان، در ارتباطات مردانه وارد پست‌ها شدند به همین دلیل باز هم دچار بازی با قدرت بودند.

مدیریت زنان،ابزار جریانات سیاسی
با این اوصافی گفته شد، فکر می‌کنید زنان کجای مدیریت قرار می‌گیرند؟ پست هایی که در آن پول، اقتدار و مدیریت است و زنان در آن جایگاهی دارند، درابتدا تعهد خود را به وابستگان سیاسی خود یا اتصالات سببی نشان می‌دهند و به این شکل پستی که در آن قرار گرفته اند، بستری می‌شود برای توان افزایی همان جریان سیاسی و از همه بد‌تر این است که در پست‌های مربوط به زنان نیز افرادی قرار گرفته‌اند که وابستگی‌هایی به جریانات خاص سیاسی داشته و حالا از آن پست برای توان افزایی جریان سیاسی خود استفاده می‌کنند.
ما با مجموعه‌ای به این شکل چه مدیریتی را از زنان می‌توانیم توقع داشته باشیم؟ وقتی واقعیت این است که به طور کلی به زنان فقط در بخش خدمات و خدمت رسانی جایگاه داده می‌شود. مدیریت و‌تربیت پنهان زنان ما در عرصه ملی همیشه وجود داشته است و به‌صورت حضور، پایمردی و صبوری آن‌ها  همیشه به چشم ‌خورده است. اما اگر مشخصا حوزه مدیریتی برای زنان وجود داشته است ما فاقد آن بودیم. در واقع اصلی‌ترین آسیبی که حوزه زنان تا به امروز داشته است این بوده که از این حوزه که شامل بخش مدیریت زنان و حضور زنان در پست‌های کلیدی هم می‌شود استفاده سیاسی شده است  و این موضوع مهم‌ترین آفت و آسیب به حساب آمده وخشونت علیه زنان محسوب می‌شود. راه حل مناسب برای این موضوع این است که بتوان به طور کلی حوزه زنان را از حوزه و چنبره سیاست خارج کرد.
حضور زنان در موقعیت‌های بحرانی هم بخشی از مدیریت زنان است که خود به تنهایی گرفتار آسیب بوده و اگر هم حضور پیدا کنند، نمایشی  سیاسی است. در صورت کلان، به‌عنوان یک زن در موقعیت بحران قرار نمی‌گیرند بلکه به عنوان یک مهره سیاسی حضور پیدا می‌کنند که حالا در قالب زن فرو رفته است.