به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۰۹:۰۰
 
۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۵ ساعت ۱۲:۲۰
کد مطلب : ۱۲۴۲۰۱

تحلیل​علمی​آتش‌سوزی​پلاسکو ایرا​در کجا بود؟

کاوه آذربایجانی-*متخصص ارشد مهندسی ایمنی آتش در کانادا، استرالیا و نیوزلند
روزنامه بهار
وقتی در صبحگاه پنجشنبه 30 دی 1395خبر آتش سوزی پلاسکو مخابره شد کمتر کسی تصور این را داشت که در ظهر همان روز گروهی در سوگ عزیزان‌شان وگروهی نگران از آینده خود بر تلی از آهن و خاک بگریند. در این نوشتار سعی شده، مشابه گزارشی قابل درک برای عموم؛ بدون احساسات، به صورت موردی و علمی به نواقص مدیریت شهری و ساختمان‌های ساخته شده اشاره شود تا تلاشی برای آموزش مردم و مدیران حاضر در عرصه شهری و بهبود  ایمنی حریق ساختمان‌های دیگر. بنا به اخبار (کمی متفاوت در خبرگزاری‌ها مختلف) منتشر شده؛ آتشی در ضلع شمالی طبقه 8 ساختمان پلاسکو واقع در چهارراه استانبول تهران، در حدود ساعت 7: 30 صبح پنجشنبه 30 دی به آتش نشانی تهران گزارش می‌شود. یک تیم (احتمالا 6 نفره) آتش نشانی در حدود 7: 50 دقیقه در محل حاضر می‌شود و بنا به آنچه گفته می‌شود  با گسترش آتش به طبقات نه و ده پلاسکو، در مجموع 10 واحد آتش نشانی تهران تا ساعاتی بعد به محل حادثه حاضر می‌رسند. در گزارش‌هایی از محل آتش سوزی، آمده بود که ماموران آتش نشانی در حوالی ساعت11 صبح اعلام کرده بودند، آتش مهار شده است. البته در گزارشی هم اعلام شد که در حدود ساعت 9: 45 ماموران آتش نشانی در خواست تخلیه ساختمان رو داشته‌اند که به نظر همخوانی کاملی با شواهدی مانند چندین عکسی که در حدود ساعت 10: 30 از طبقه 6 مجتمع از عکاسان و اهالی مخابره شده است، ندارد. در حدود ساعت ۱۱ صبح ناگهان آتش از بخش شرقی طبقه 11 (به همراه صدای انفجاری) زبانه کشید و دیوار شمالی ساختمان پلاسکو نیز به طور کامل فرو ریخت. سرانجام در حوالی ساعت 11: 15 صبح پس از گذشت حدود سه ساعت و نیم از شروع آتش‌سوزی کل ساختمان به طور عمودی فرو ریخت. اگر این ساختمان را از نظر مدیریت شهری پیشرفته و حقوقی به مشابه آنچه در کشورهای توسعه یافته مورد مطالعه قرار دهیم و بررسی کنیم باید مواردی از ایمنی دربرابر حریق را همیشه در نظر داشت:
در بررسی ساختمان‌های قدیمی، علاوه بر بررسی مقاومت سازه در برابر عواملی مثل زلزله، باد و غیره؛ سازه باید با نظر مهندس ایمنی آتش در مقابل حریق ایمن شود. این مقاوم‌سازی آتش (fire proofing) که به روش‌های بسیار متنوعی براساس معماری و نوع سازه صورت می‌گیرد؛ زمانی را برای نجات جان ساکنان تا تخلیه ساختمان و بعد ازآن حفظ سازه‌های اصلی بنا پس از حریق جهت حفظ جان نیروهای آتش نشانی در حین کارشان تخصیص می‌دهد. این اصول قطعا در این بنا رعایت نشده و نتایج فاجعه باری به‌همراه داشته است. مورد بعدی این است که حداقل تا این لحظه گزارشی در مورد وجود هیچ‌گونه سیستم ایمنی در ساختمان دریافت نشده است. وجود سیستم‌های مختلف مثل کاشف حرارتی heat detector، کاشف دودی smoke detector، اعلام حریق دستی manual call point و آبپاش sprinkler  برای حتی ساختمان‌های ساده، با توجه به موارد نیاز و ارتفاع و جمعیت تجویز می‌شود. چگونه می‌شود ساختمانی که براساس تمام استانداردهای رسمی دنیا (به‌دلیل ارتفاع بیشتر از 25 متر، یا بیشتراز 7 طبقه و پتانسیل جمعیت بالای 1000نفر) ملزم به استفاده از‌ترکیب همه سیستم‌های ایمنی مذکور هست، حتی از وجود بلندگو‌ها و آلارم‌های ساده اعلام خطر عاری است؟  آیا سیستم‌های مدیریت دود و حریقsmoke management system مرتبط به سیستم‌های تهویه HVAC جهت جلوگیری از گسترش آتش و دود از طبقه مبدا آتش‌سوزی به دیگر طبقات در چنین مواردی بسیار سهل الوصول وکاربردی نبود؟  آیا برای ساختمان برنامه‌ای جهت تخلیه در صورت حادثه توسط آتش نشانی طراحی شده بود؟ آیا تا به حال ستادهای مقابله با بحران هیچ مانورتمرینی برای این گونه مجتمع‌ها طراحی کرده‌اند؟ آیا کارشناسان شرکت‌های بیمه این نقایص را ندیده اند؟ کارشناس آتش نشانی و شهرداری چطور؟ آیا در هنگام بازرسی‌های سالانه و یا هنگام صدور مجوز خرید و فروش سرقفلی‌ها تذکری داده نشده است؟ اگر داده شده است، آیا مالک و مستاجر می‌توانند بدون هیچ اقدامی ادامه فعالیت بدهند؟ بحث بعدی به مدیریت بحران و عملیات اطفای حریق مرتبط است؛ متاسفانه عدم آموزش صحیح در ایران به نیروهای حرفه‌ای در این حادثه واضح است. از نظر تکنیکی؛ در ویدیویی که در شبکه‌های مجازی منتشر شد؛ آتش نشانی از فداکاری عزیزی می‌گفت که برای نجات مال مردم جان خودش را به خطر انداخته بود. آیا به یک آتش نشان حرفه‌ای نباید آموزش داده شود سلامت جان او می‌تواند ده‌ها نفر را نجات دهد و این که درعملیات اطفای حریق اول جان آتش نشان مهم است، بعد جان ساکنان و در آخر اموال؟ آیا به فرماندهان در مورد اصول حفاظت از نیروی متبحر آموزش داده شده است؟ آیا ماموران امداد (چه نیرو انتظامی چه ارگان‌های دیگر) آموزش دیده‌اند که در هنگام حوادث این‌چنینی با کشیدن یک نوار ساده در اطراف ساختمان، می‌توان نظم برقرار کرد ومانع حضور ساکنان تا ساعت 10: 30 در داخل محل حادثه بود؟ آیا نیروها آموزش دیده‌اند که برای جلوگیری از حوادث غیرمترقبه بعدی تا 30 متر از اطراف ساختمان نباید جز نیروی ویژه مشغول به کارحضور داشته باشند؟ آیا حضور آن همه نیرو به عنوان تماشاچی در خارج از ساختمان لازم بود؟ آیا بایستی تصور کرد اگر ساختمان غیر عمودی ریزش می‌کرد، ابعاد فاجعه چگونه می‌شد؟ از نظر تاکتیک مدیریت بحران آیا آموزش داده شده که با حضور اولین تیم آتش نشانی در مجتمع باید اعلام تخلیه کامل صورت بگیرد؟ آیا به فرماندهان آموزش داده شده که بعد از 30 دقیقه (و ماکزیمم 60 دقیقه) حریق در یک مجتمع با سازه فلزی (بدون حفاظ در مقابل آتش و بدون آبپاش طبق تقریبا همه دستورالعمل‌های معتبرساختمان‌سازیUS, UK, Canada, NZ, Australia, EU) عملیات اطفا باید در خارج از بنا صورت بگیرد مگراستثناهایی با تجیزات کافی؟ آیا در کشوری که بنای فلزی بسیاری وجود دارد، لازم نیست که تاکتیک مقابله مناسبی طراحی شده باشد؟ آیا زمان آن نرسیده از فداکاری نیروهای زبده خود به صورت علمی استفاده کنیم و این سرمایه‌ها رو از دست ندهیم؟ جالب است که رفتار آتش در ساختمان پلاسکو هم مورد بررسی قرار بگیرد تا شاید به کاهش شایعات در این ماجرا کمکی شود. یکی از مباحثی که طرفداران بسیاری پیدا کرد؛ رنگ دود بود. اصولن دود سفید (که به اشتباه دود خوانده می‌شود) ناشی از رطوبت اولیه هر ماده غیرسوختنی کامل هست. به محض خشک شدن آن ماده و (به اصطلاح علمی) در هم شکسته شدن آن، دود بسته به نوع ماده سوختنی، رنگ‌های متفاوتی می‌گیرد. دود سفیدرنگ می‌تواند به دلیل آب آب‌پاشی جهت اطفا حریق به مدت طولانی‌تر هم دیده شود. وجود مواد پلاستیکی، رنگی و پوشاک دود رنگ خاکستری که در تصاویر بسیار دیده شد تولید می‌کند. قابل تذکر هست که علم دود شناسی جهت تشخیص نوع ماده سوختی، سرعت آتش گیری و فاز آتش می‌تواند به دانش اطفا برای آتش نشانان عزیز بسیار کمک کند.
مورد بعد؛ پدیده‌ی بازاَفروختگی یاbackdraft هست. به طور خلاصه هنگامی که آتش در محیطی به هر دلیلی دچار خفگی ناقص و کمبود اکسیژن شود (برای نمونه به دلیل اطفا ناقص یا بسته بودن فضا) به محض معرفی اکسیژن به آن محیط از آنجایی که حرارت (از طریق گاز داغ، دود و سوختن ناقص سوخت) پیش از آن در محیط پخش شده است؛ flashover یا اوج آتش به صورت ناگهانی (به شکل انفجار) اتفاق می‌افتد.
در این هنگام است که بستگی به وسعت آتش، یک مکش ناگهانی (و البته اختلاف فشار حتی مثبت در نواحی دور‌تر از آتش) مشابه انفجار با بلعیدن تمام اکسیژن اطراف همراه است. این پدیده به راحتی می‌تواند به‌صورت علمی دلیل انفجار شیشه‌های طبقات پایین‌تر را اثبات کند.
سناریوی قابل تعریف دیگر علمی برای علت شکسته شدن شیشه‌های طبقات پایین، تخریب کف طبقات 8، 9 و 10 از درون هست (که متاسفانه به دلیل عدم وجود تصویری از درون مجتمع غیر قابل اثبات هست) . این خرابی موجب دسترسی آتش به اکسیژن و البته انفجار می‌شود. در بخش پایانی در توضیح چگونگی فروریخته‌شدن سازه باید پدیده‌ای رو معرفی کرد به نام انهدام پیش‌رونده یا progressive collapse که انهدام پیش‌رونده با حذف ظرفیت باربریِ موضعیِ قسمت کوچکی از سازه شروع می‌شود و در ادامه، خرابی هایی در آلمان‌های سازه‌ای دیگر به‌وجود می‌آید. انهدام پیش‌رونده ممکن است در بخش یا سطح وسیعی از سازه گسترش یاید.
این پدیده بر اثر عواملی همچون انفجار، آتش سوزی و مواردی از این دست در سازه‌ها بوجود می‌آید. به‌عبارتی  پس از وقوع آتش‌سوزی و کاهش ظرفیت باربری آلمان‌های فولادی، سازه دچار انهدام پیش‌رونده شده و بخش یا کل سازه منهدم خواهد شد. این ساختمان به شکل کیک طبقه طبقه‌ای که از درون فروریخته، دیده شد. مشابه این اتفاق در ابر برج‌های دیگر هم دیده شده است. کف طبقات نزدیک به محل اصلی آتش‌سوزی پس از حرارت ناشی از جذب گرمای آتش (دمای بالای 600 درجه) بعد از کمانش تیرها و خرپاهای نگهدارنده خود ریزش می‌کنند. ازطرفی در زمان گرم‌شدن ستون‌ها؛ از آنجایی که در ابربرج‌ها ستون‌های اطراف طبقات میانی مستعد‌ترین مناطق برای شکست هستند، بنابراین در ساختمان پلاسکو شاهد فروریختن از اطراف میانه سازه هستیم.  متاسفانه در ایران بعد از هر فاجعه یک موج احساسی مسئولان را رو به جلو هل می‌دهد و پس از مدتی که این موج فروکش کرد همه بررسی‌ها و راهکارها فراموش می‌شوند. با این حال امیدواریم بعد از این فاجعه، بررسی‌ها منجر به یک کار زیربنایی در این راستا براساس علم روز دنیا شود. متاسفانه این یک نمونه از حوادث قابل پیشگیری در ایران بود. مهم هست که در نظر داشته باشیم که حوادث حریقِ پس از زلزله یا ناشی از ایرادات شبکه گاز شهری یا شبکه اصلی برق می‌تواند گستردگی و عمق فاجعه بسیار بیشتری داشته باشد.