به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۱ - ۱۰:۰۳
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۸ ساعت ۱۳:۳۰
کد مطلب : ۱۲۵۰۳۸

عرصه تنگ سیاست برای زنان

روزنامه بهار

به‌طور کلی در جامعه‏ مردسالار فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زنان بسیار محدود است. به همین دلیل، آن دسته از زنانی که در پست‌های مدیریتی به‌خصوص در بخش دولتی فعالیت می‌کنند، میزان زیادی از زمان خود را نه صرف امورات محوله و وظایف و برنامه‌های خود بلکه صرف جنگیدن با اطرافیان برای موجه نشان دادن خود می‌کنند. چه‌بسا در موارد بسیاری که در یک پروژه، برنامه و طرحی، یک زن مسئولیت را به عهده داشته، مانع‌تراشی‌های تفکرات مردسالار باعث شده، ماه‌ها از برنامه‎هایش عقب بماند. نکته قابل توجه این است که در نمونه‌های مشابه که مسئولیت پروژه یا برنامه برعهده یک مرد قرار گرفته باشد، همان‌ها که در گذشته در برابر زنان مانع‌تراشی می‌کردند، در صدد کمک و همیاری برمی‌آیند.

در این میان، حضور زنان در عرصه سیاست، با موانع و پیچدگی‌های مضاعف روبه‌رو است. مردسالاری که پدیده‌ای اجتماعی است، تاثیر عمیقی بر فعالیت‌های سیاسی زنان هم می‌گذارد. نمونه بارز این مسئله را می‌توان در تلاش‌های زنان ایران زمین طی چهار دهه گذشته دید. زنان که در پیروزی انقلاب سهم قابل توجهی داشتند، بعد از انقلاب با وجود باور بزرگان نظام و نبود موانع قانونی، با مشکلات زیادی برای حضور برابر در عرصه سیاسی مواجه شدند. زنان فراتر از حوزه عملی، با موانع مفهومی زیادی مواجه شدند. برای مثال، هنوز که هنوز است، برخی در برابر ابهام‌زدایی از کلمه‌ «رجل سیاسی» مقاوت می‌کنند.

زنان هنوز نتوانستند در تفسیر موسع  و دقیق این قانون، به موفقیت مورد نظر دست پیدا کنند.همین مسائل باعث شده است دیدگاه مردسالارانه تاحدی افزایش و شدت پیدا کند که چه مرضیه وحیددستجردی از بین اصولگرایان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری برنامه‌ریزی کند و چه شهین‌دخت مولاوردی از بین معتدلین و اصلاح‎طلبان طرح و نظری مطرح کند، ماموریت عده‌ای تنها یک چیز است و آن «مقابله و کنایه و چوب لای چرخ گذاشتن».
گویا در این میان عده‌ای خود را مامور می‌دانند، تا هرگاه زنی با هر دیدگاهی قدم در مسیر ارتقاء و پیشرفت بگذارد، آنقدر با او مقابله و ستیز کنند تا به عقب برگردد.

البته نباید فراموش کرد که متاسفانه مردسالاری یا اندیشه‎ مرد‌سالارانه صرفا عنصری مردانه نیست و در میان زنان‌ هم کسانی حضور دارند که فضای فکری‎شان همچون مردانی است که سرستیز با فعالیت‌های زنان دارند و حتی در مواردی تندتر و رادیکال‌تر علیه حقوق همجنس‌های خود موضع‌ می‌گیرند. این‌ها در منش و روش خود گوی سبقت از قوانین حقوقی و شرعی را هم می‎ربایند و با اطرافیانشان در تعصب بیشتر رقابت می‌کنند. این روش آنان، دقیقا مخالف با آرمان‌های انسانی و الهی انقلاب اسلامی مردم ایران و قانون اساسی است.

این روزها حضور احتمالی یک زن در انتخابات ریاست جمهوری در بین بعضی اصولگرایان ولوله انداخته، باید در نظر داشت، در شرایطی که وضعیت حضور زنان در سطوح بالای سیاسی، بسیار پیچیده و بغرنج است، کار دشواری است که زنان اصولگرا بخواهند با مردان این طیف وارد رقابت شوند. رقابت با کسانی که حامل تفکرات احتیاطی شدید درباره زنان هستند، شدنی نیست. حتی اگر اصولگرایان برای رقابت با روحانی سودای حضور زنی در قامت نامزدی ریاست جمهوری را در سر داشته باشند، در عمل به این مساله اهمیت نخواهند داد. البته این معضل تنها به زنان اصولگرا خلاصه نمی‌شود در وضعیت حاضر، بسیاری با میدان‎داری زنان موافق نیستند. عرصه سیاست برای زنان ایران، بسیار تنگ است.