به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۹:۳۲
 
۸
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۴۵
کد مطلب : ۱۲۵۴۴۵
گفتگوی «بهار» با دستیار پرفسور گریشمن

هیچگاه از تاریخ‌مان قدردانی نکرده‌ایم

هیچگاه از تاریخ‌مان قدردانی نکرده‌ایم
مرتضی احمدی نجات
روزنامه بهار
یک روز خوب زمستانی در محوطه باستانی سیلک با مردی قرار گذاشته‌ام که به نوعی جعبه سیاه باستان‌شناسی سیلک است. هم باستان شناس تجربی است و هم مرمت گر.خودش اصرا دارد او چاقوی آشپزخانه باستان شناسی ایران ا ست.عباس اعتماد فینی استاد مرمت‌گر و باستان شناس تجربی است. بیش از نیم قرن از عمرش را با مرمت اشیاء و حفاری و کاووش گذارنده. از شوش دانیال تا چغازنبیل و بیشاپور و هگمتانه و آپادانا تا سیلک کاشان.از پرفسور گریشمن تا ژان پرو و دکتر ملک شهمیرزادی و تا الان، هر وقت باستان شناسی آمد خود را از او بی نیاز ندید.
***
صدای گرم دلنشین  و لهجه شیرین‌اش با حافظه خوبی که تا دور دست‌ها می‌بردت روز خوبی را رقم می‌زند.

چه شد که از باستان شناسی شما را انتخاب کرد؟
من عباس اعتماد فيني متولد سال 1315 شمسي فرزند استاد احمد اعتماد فيني. سال 1311 بود که مرحوم پدرم استاد احمد با آقاي گريشمن كاررا به صورت كارگرساده شروع مي كند. با توجه به اينكه پدرم معمار و بنايي قابل بود و  با خشت خام آشنايي كامل داشت متوجه مي شود كه گريشمن درتپه سيلك دنبال ديوارخشتي مي گردد، از حاج‌حسين خيرخواه كه دائي خانم‌اش بوده سوال مي كند اين فرنگي كه نامش موسيو آردي است با كلنگ كوچك به دنبال چه می‌گردد که هرچند ساعت مي آيد و با كلنگ کوچك چند ضربه به زمين مي زند و مي رود؟ حاج حسين به پدرم می‌گوید شما كارخودت را انجام بده چه كاري داري. دوسه روزي به همين منوال مي گذرد دوباره استاد احمد سوال روز اول را تكرار مي كند و همین منجر به مشاجره لفظي مي شود.

آقاي گريشمن كه شاهد مشاجره است استاد احمد را بيرون از كار صدا مي زند و دليل مشاجره را از جويا مي شود. پدرم  ماجرا را براي گريشمن تكرار مي كند. آقاي گريشمن به استاد احمد مي گويد من در اينجا به دنبال ديوار خشتي مي گردم. استاد احمد پاسخ مي دهد در حال حاضر كارگران مشغول تخريب ديوار هستند. شخصي در آنجا حاضر بود به نام آقاي مشكوات که از طرف موزه ايران باستان مسئول و ناظر كارهاي آقاي گريشمن بود. دراصل مسئوليت ايشان بازرس فني بود و  به زبان فرانسه آشنايي كامل داشت. داستان را با حضور بازرس فني مطرح مي كنند، آقاي گريشمن از پدرم مي پرسد شما خشت را مي شناسي؟ جواب مي دهد كار من بنايي است و سر و كار من از صبح تا شب با خشت است. آقاي گريشمن سوال مي كند آيا شما مي تواني نماي ديوار خشتي را به من نشان دهي؟ پدرم در جواب  گریشمن می‌گوید: اگرنمي توانستم مطرح نمي كردم. استاد احمد به آقاي گريشمن مي گويد به شرط اينكه شما چهارپايه چوبي خودت را بياوري و بنشيني براي يك ساعت. درحال حاضر در اين تراشه كارگر زياد است. من با 4 كارگر تا یک ساعت دیگر نماي ديوار را به شما نشان خواهم داد. استاد احمد براي اينكه خودي نشان بدهد در طول ديوار به عرض يك متر پاي ديوار را مي كند و مقدار بيست سانت خاك روي ديوار جا مي گذارد و به عمق يك مترپايين مي رود  حالا3  مترطول و يك متر عرض به عمق يك متر پايين تر رفته با توجه به اينكه بيست سانت خاك روي ديوار جا گذارده. به كارگرها مي گويد شما برويد بالا. خودش كلنگ را مي گيرد و از پهناي كلنگ چند ضربه محكم به خاك اضافه مي زند. خاك يكدفعه از نماي ديوار جدا مي‌شود و به طرف گودي پاي ديوار مي ريزد. نماي ديوار با خشت‌ها مشخص مي شود. گريشمن ازخوشحالي قرمزمي شود و با صداي بلند گروهي كه با او هستند مي آيند. پس ازيك ساعت بحث وگفتگو  آقاي گريشمن استاد احمد را صدامي زند و با ترجمه‌هاي مشكوات از همان روز از استاداحمد مي خواهد كه مسئوليت كارگاه‌هاي گريشمن رابه عهده بگيرد كه پدرم قبول می‌کند و می‌شود مسئول کارگاه‌های گریشمن. استاد احمد اعتماد فيني به مدت 34 سال دراقصي نقاط ايران با گريشمن كاركرد. آقاي گريشمن از استاد احمد مي پرسد من مي خواهم يك تونل درتپه سيلك بزنم ببينم آيا درتپه سيلك فضاي خالي وجود دارد؟ استاد احمد دوستي داشت که  مقني‌كارخوبی بود. قضيه را با او در ميان مي گذارد. او هم قبول مي كند و تونلي كه الان درتپه سيلك است كاراستاد احمد قهرودي مقني است. نفرسوم شخصي به نام قاسم ميمه‌ای نجار بود. اين سه نفر به مدت 34 سال با گريشمن دراقصي نقاط ايران - تپه سيلك- بيشاپور- شوش دانيال –ايوان كرخه – مسجد چغازنبيل مسجد سليمان – جزيره خارك – معبد آناهيتا- و... كاركردند و به درخواست آقاي گريشمن از دولت فرانسه مدال افتخار يا مدال كار گرفتند. درسال 1328. دقيقاً‌ زماني كه من نوجوانی 13 ساله بودم.

پس شما از 13 سالگی وارد دنیای جذاب باستان شناسی شدید؟ خب! اولین سفر شما با پدرتان برای امور باستان شناسی به کجا بود؟
بله. درسال 1328 براي اولين سفر به همراه پدرم استاد احمد اعتماد به طرف خوزستان، شوش دانيال محل كار هيأت باستان شناسي فرانسه رفتم. كار را که شروع كرديم مدتي درآشپزخانه، مدتي هم در كارهاي داخلي منزل کمک می‌کردم. يك روز خانم گريشمن به من گفت عباس در آشپزخانه باش من مي‌خواهم شيريني درست كنم فردا ميهمان داريم. مواد اوليه را حاضركرد. بعد من ديدم كه در شيريني‌ها شراب كهنه مي ريزد. يكي از شيريني‌ها به ظرف چسبيده آغشته به شراب را به من داد. من هم  كه در يك خانواده مذهبي به دنياآمده بودم از خوردن شيريني امتناع كردم برای اینکه خانم متوجه نشود در سطل زباله ريختم. خانم متوجه موضوع شد و به من گفت: براي چه شيريني مرا درسطل زباله ريختي؟ گفتم چون شراب داشت و من شراب نمی‌خورم. نجس است. به من گفت: پس من هم نجس هستم؟ روز بعد با آقاي گريشمن در ميان گذاشت و من را از كارهاي منزل باز داشتند و در كارگاه‌هايي كه پدرم مسئول بود، مشغول شدم. در زيگورات چغارزنبيل مدت 14 سال با گیرشمن بودم. من 18سال با آقاي گريشمن، 10 سال با آقاي پرفسور ژان پروو، 2سال با خانم ژونيه دلفوس بودم. جاهائي كه كار كردم این‌ها هستند: شوش دانيال، ايوان كرخه،  چغارزنبيل، مسجد سليمان، بردنشانده، نيشابور و بعد 20 سال وقفه افتاد در دنیای باستان شناسی ام.  در حفاری بعدی بنا به دعوت دكتر ملک شهميرزادي درتپه سيلك مشغول مرمت بناي تپه سيلك و مرمت اشياء شدم  و 15  سالی است که محوطه باستانی سيلك مشغول به کارم.

 شما سالها در کنار گریشمن و ژان پرو در کاوش‌های مختلف بودید.همچنین چند دوره با هیات‌های ایرانی کار کردید. چه فرقی بین هیات‌های باستان شناسی ایرانی و خارجی است؟
علم باستان شناسي در جهان يك سابقه حداقل 150ساله دارد. براي شكل گرفتن اين قسمت از علم باستان شناسي ما احتياج به خارجي‌ها داشتيم و قاعدتا از آنها كمك گرفتيم. حالا بعد از فراگرفتن اين علم ما اساتيد برجسته‌ای درايران داريم. فرقی هم نمي كند که يك استاد ايراني يا يك استاد خارجي مثلاً‌ در مورد قوم ايلام مي خواهد مطلبي بنويسد. هدف اصلي شناساندن قوم ايلام است حالا هريك از اين اساتيد به اندازه درك خودش قوم ايلام رامعرفي مي كند و هركسي بهتر معرفي كرده باشد با تشخيص باستان شناسان ايراني و خارجي آن برنده مطلب است.

گریشمن از شخصیت‌های مبهمی است که بیش از 40  سال در ایران کاووش و تحقیق کرده است. عده‌ای را چپاول گر و جمعی او را دوستدار فرهنگ و هنر این مرز و بوم می‌دانند. اصولا چرا این دیدگاه وجود دارد و از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

يك دزد ممكن است باستان شناس شود، اما يك باستان شناس دزد نمي شود. اشخاصي كه گريشمن را دزد و چپاول گر مي خوانند كساني هستند كه گريشمن را نمي شناسند و اگر مي شناسند انسان‌هاي بي رحمي هستند. اگركسي توانایی انتقاد از گريشمن را داشته باشند آن شخص عباس اعتماد است كه 18سال با ايشان كاركرده است. او ما را بيمه نكرد و حالا من مي بايست با كهولت سن مشغول كار باشم. باستان شناسان جهان گريشمن را خوب مي شناسند يا از نزديك او را دیده اند. يا با كتاب‌های كه نوشته است، مي شناسند. گريشمن يكي از پربارترين افرادي است كه درحوزه باستان شناسي كاركرده است. 22 جلد كتاب و در حدود 300 مقاله در رابطه با تمدن ايران نوشته است. قضاوت درمورد گريشمن با كارهائي كه به جا گذاشته است مي بايست صورت بگیرد. ما درحدود 120سال است كه سابقه باستان شناسي درايران داريم که بیشترش به وسيله خارجی‌ها بوده است. گريشمن 40 سال درايران كار كرده و براي فرهنگ و تمدن ايراني‌ها قلم‌فرسائي كرده است. ديگر هيأت‌ها به اندازه گريشمن كاركرده‌اند يا خير غارتگران اشياءباستاني 500سال است كه ايران و مصر و افغانستان و تركيه و هندوستان را چپاول مي كنند. شاهد اين مدعا اشيائي است كه به وسيله اشخاص مخصوص به موزه‌هاي جهان تقديم شد و مقداري را هم خريده‌اند و مقداري هم چپاول كرده اند. حالا گريشمن هم ممكن است يكي از اشخاص فوق الذكر باشد، اما چرا فقط گريشمن مورد حمله است؟ آن هم من مي دانم بهتراست دراين مورد حرفي زده نشود چون پاي اشخاصي به ميان كشيده مي‌شود كه باور کردنی نیست.

شما زبان فرانسوی را خیلی سلیس  و روان صحبت می‌کنید. زبان فرانسوی چطور وارد زندگی شما شد؟
زبان فرانسه را حتي استاد دانشگاه سورين هم نمي تواند مدعي باشد كه سليس صحبت مي كند. بنده چند كلامي را فراگرفته‌ام  ولی نه دردانشگاه. من 18سال با آقاي گريشمن و10سال با آقاي پرفوسور ژان پروكاركردم زبان راروي كارگاه‌هاي حفاري با مهندسين و تكنسين‌هاي فرانسوي منتهي با همان ژست فرانسوي ياد گرفته ام.

باستان شناسی چه کمکی به فهم شما از زندگی کرده است؟ یعنی با باستان شناسی هستی و دنیا را چگونه می‌بینید؟
سروكار من 28 سال با اروپايي‌ها بوده و15سال هم درموزه سيلك با اشخاص فرهيخته فرهنگي ادبي هم صحبت بوده ام. كمال هم نشين درمن اثركرد –وگرنه من همان خاكم كه هستم.

شما را مرمتگر بدانیم یا باستان شناس تجربی؟
در هر آشپزخانه اي يك كارد وجود دارد. با اين كارد گوشت خرد مي كنند. هويج پوست مي كنند. سبزي خرد مي كنند و... در باستان شناسي من كارد آشپزخانه هستم. در مرمت بناهاي تاريخي بزرگ ترين و قشنگ‌ترين زيگورات جهان به گفته آقاي گريشمن به دست بنده مرمت شده است. مرمت اشياء را از همسر گريشمن به نام تانيا گريشمن آموخته‌ام. كارهاي موزه شوش، مرمت اشياء موزه شوش، موزه سيلك و مقداري هم درموزه ايران باستان درتهران، مرمت 5عدد از اشياء موزه باغ فين و مرمت  چند خمره بزرگ مکشوفه از كارهاي بنده است. مسئوليت كارگاهي هم مي توانم انجام دهم.
دهه‌ها است که سیلک مورد تاخت و تاز ساخت و سازهای غیر مجاز است. محوطه‌ای که به گواهی تاریخ از نخستین  خاستگاه‌های تمدن بشری در فلات مرکزی ایران در هزاره پنجم پیش از میلاد است.

چرا ما با آثار باستانی و تاریخ مان نامهربانیم؟منشا از عدم آگاهی کجاست که تاریخ هر ملت شناسنامه و هویت ملی هر ملیت است؟
ما هیچ گاه از تاریخ مان قدرشناسي نکرده‌ایم. امروزه يكي ازعوامل سردرگمي جهانيان عدم توجه به تاريخ است. تاريخ آينه رو به عقب هرانساني است كه در راستاي تكامل حكمت‌هاي خود به سمت كمال حركت مي‌كند و مقصد هر  انسان كامل است. امنيت ملي، تعالي فرهنگ، تكامل انساني و  شكوفايي اقتصاد همه و همه نيازمند نگاه درآيينه تاريخ است زيراكه تاريخ كتابي رسا و مرجع درتمام امور و راه نوشته اي براي آينده است.هنگامي كه بتوانيم ايران و ايرانيان را به جهانيان بشناسانيم و با تاريخ ايران و فرهنگ و روحيات آشنا سازيم به متعالي اهداف امنيت ملي رسيده ايم چرا كه جهانيان زماني به صلح وپايداري با ملت‌ها مي رسند كه شناخت كافي از آنها داشته باشند. صنعت گردشگري صنعتي پاك سبز و صلح آميزاست كه البته لازمه آن توجه به زيرساخت‌هاي آن ضروري است. اهميت به آن زيرساخت‌ها و آماده سازي آن‌ها موجب مي‌گردد تا مليت واقتصادمان درگرو روابط سالم تعريف شود. اميد است همچنان كه نياكان ما درگذشته‌های بسياردور در جاي جاي اين كره خاكي به دور از هر نژاد، فرهنگ و مرز جغرافيايي‌ای مثل هم بر سنگ‌هاي سخت هنرهاي لطيف آفريدند ما هم امروز داشته‌هایمان را با آگاهي هنردوستی مان و مهرورزيدن را بر قلوب خود حك كنيم. اي كاش گنجينه با ارزش زمان با طوفان فراموشي ويران نگردد.

خیلی دوست دارم بدانم چه دیدگاهی در مورد سیلک این غول مدفون دوست داشتنی تاریخ دارید؟
سيلك جهان، افتخاركاشان. سيلك اين مدفن راز. اين بنايي است كه هشتاد قرن است به پا است. سند ملي و هویت فرهنگی ما است. تجاوز به حریم آن از عدم آگاهي ملتی که حافظه تاریخی ندارد. متاسفانه دراين چند سال گذشته تجاوزبه عرصه و جرائم سيلك از طرف كشاورزان و اشخاص دیگر همچنان مثل گذشته ادامه دارد و تاكنون هيچ طرحي براي آزادسازي و تجاوزات به اين تمدن هشت هزارساله داده نشده است و هر چه بر اين تجاوزات بگذرد براي مردم و دولت سخت ترخواهد شد.

توسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۱/۲۵ ۱۷:۲۱
موافقم میراث فرهنگی را احترام ایرانی اسلامی نگذاشتیم (348438)