به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۷:۴۸
 
۲۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۶ ساعت ۱۳:۰۰
کد مطلب : ۱۲۵۵۰۸

مواظب باشیم ترامپ دنبال بهانه است

حسین میرنژاد

با وجودی که خیلی خوب می‌دانم از سوی بعضی از افراد احساساتی «جنگ ندیده» - که  بر مسند مسئولیت نشسته اند- احتمالا متهم به نداشتن شهامت شوم، اما باکی ندارم و  فریاد می‌زنم از به صدا درآمدن طبل جنگ در سرزمین‌ام خوف دارم. حالا اگر این اعتراف صریح به نظر آنان شهامت نیست، گمان دارم، یا معنی واژه شهامت تغییر کرده یا معنی جنگ. ترسم به خاطر حفظ جان یا دارایی‌های شخصی‌ام نیست. اگر‌ترس از جان داشتم در بیست سالگی در جبهه‌های جنگ حضور نمی‌یافتم و تا پایان جنگ تحمیلی در میدان یا پشت جبهه‌های جنگ خدمات رسانی نمی‌کردم. ترسم به خاطر از دست دادن دارایی هایم نیست؛ چون، نه کشتی‌های تجاری‌ام در پهنه اقیانوس‌های بیکران در حرکت است که دل نگران نابودی مال التجاره‌ام باشم و نه ثروتی در خشکی دارم که دلشوره آن را داشته باشم؛ فقط یک بازنشسته هستم مثل صدها هزار بازنشسته دیگر.

از سوی دیگر، نه گوشم  با غرش گلوله‌های توپ و تانک و تفنگ و موشک و خمپاره بیگانه است و نه چشمم با مرگ و نابودی غریبه. اتفاقا برعکس، در دوره جنگ تحمیلی جنازه‌های همقطارانم در میدان‌های نبرد یا نعش‌های متلاشی شده بی شماری از دشمنان متجاوز سرزمینم را از نزدیک  نظاره گر بودم و پیکر متلاشی شده‌ شهدای زیادی را- که بیش‌ترشان مادران همراه با کودکان شان بود- از لابه لای ویرانه‌های برجای مانده از انفجار بمباران‌های هوایی یا موشک‌پراکنی نیروهای بعثی به مردم بی دفاع شهرها از  جمله شهر زادگاهم، بیرون کشیدم. شب‌های عملیات به اتفاق چندتن از مسئولان ستاد معراج از جمله مرحوم «فریدون عباسی»،  در بیمارستان امام خمینی اهواز حضور می‌یافتیم و مجروحان و شهدای عملیات را تخلیه می‌کردیم.

در حین تخلیه عزیزان رزمنده بی اغراق شاهد جان دادن بسیاری از مجروحان میدان‌های نبرد بودم که در آغوشم جان می‌دادند و سر انجام به عرش می‌رسیدند که اغلب سن شان زیر بیست و یک سال بود. خب، تعجبی هم ندارد؛ از قدیم گفته‌اند: فرزند آتش، خاکستر است و محصول جنگ هم مرگ و نابودی. با این مقدمه، می‌خواهم بگویم: به گمانم سیاست ورزان امریکا از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب ایران، شمشیر تهدید و زورگویی شان را از رو بسته بودند و این جمله که گزینه‌های دیگر از جمله گزینه نظامی هنوز روی میز است، هر چند در بیان حرف تازه‌ای است، اما در عمل نه... یادمان نرفته است، در طول سی و چند سال گذشته یک بار در جریان قشون کشی پنهان شان به صحرای طبس برای مثلا آزاد‌سازی اسرای لانه جاسوسی شان، تمام مقررات بین المللی را زیر پا گذاشتند و با آگاهی از ضعف سیستم‌های راهداری مرزی وارد کشور مان شدند که بعد از شکست عملیات، با چه فضاحتی بار و بنه شان را  بجا نهادند و فرار کردند...

مگر جنگ نیابتی به سرکردگی امریکا همراه با نوچه‌های اروپایی اش مثل انگلیس، فرانسه، آلمان و همین «در دانه» فعلی خودمان  «روسیه» - که هر بار به یک شکل از ما امتیاز می‌خواهد و می‌گیرد - همراه با حمایت دلارهای نفتی عربستان سعودی و بعضی از شیوخ منطقه، مشترکا  انبارهای اسلحه و مهمات رژیم بعثی صدام را از کف تا سقف «پر» نکردند و در میدان نبرد علیه ما به کار نبردند؟ مگر ده‌ها هزار شهید و جانباز و مفقود الاثر و هزاران میلیارد دلار خسارت مالی- که روی دست مان گذاشته شد-گزینه نظامی پشت پرده امریکا نبود؟ قصد ندارم تاریخ را بازگو کنم؛ ولی همه این ضرب المثل را شنیدیم که می‌گویند: یک دیوانه سنگی را به داخل چاه می‌اندازد که صد عاقل نمی‌توانند آن را در آورند. حکایت حال ما، با رئیس جمهوری آمریکا آقای‌ترامپ است.

با وجودی که از سیاست چیزی نمی‌دانم، اما از آقای‌ترامپ متعجبم. او در ظاهر چنان در احساسات و هیجانات سیاسی غرق شده که حتی زحمت به خود نمی‌دهد و از اسلاف پیش از خود- که بیش‌ترشان زنده هستند- نمی‌پرسد: اگر گزینه نظامی علیه ایران به همین سادگی- که او فکر می‌کند و شعار می‌دهد- کارساز بود؛  پس چهار رئیس جمهور قبل از وی- که خیلی خیلی بیش‌تر از او اشتیاق داشتند ایران را از ادامه راه باز بدارند- چرا در زمان زمامداری شان زانوی غم بغل می‌کردند و از راه‌های نظامی پنهان یا باترفند اعمال نفوذ و فشار سیاسی در مجامع بین المللی، سعی در تامین خواسته‌های شان داشتند و دارند؟!

با این همه نمی‌توانم خیلی خوشبین باشم و تصمیم‌های متغیر رییس جمهور امریکا را نادیده بگیرم و حکایت دیوانه سنگ‌انداز را هم فراموش کنم...  پس چه قدر عاقلانه‌تر خواهد بود که  مسوولان سیاسی و نظامی مان همچنان خردمندانه و با احتیاط بر اساس منافع ملی وارد بازی شطرنج سیاسی با «مصیبت‌ترامپ» شوند و با شعار و تصمیم‌های لحظه‌ای به دام پهن شده او- که دقیقن به دنبال همین بهانه و فرصت‌ها است- نیفتند.
مرجع : روزنامه بهار

ایراندوست
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۱/۲۶ ۱۶:۵۳
جناب میرنژاد همه حرفهای شما درست است الا این نکته که فکر میکنید کسی مثل ترامپ دنبال بهانه میگردد. خیر او نیازی به بهانه ندارد . حکایت ترامپ حکایت گنده لاتی است که تا زمانی که کسی در مقابل او نایستد به اربده کشی خودش ادامه میدهد . ولی وقتی اولین سیلی را بابت اربده کشی بیجا دریافت کرد دمش را جمع میکند روی کولش. البته ترامپ تنها نیست نوچه های دیگری همچون عربستان و ترکیه و اسرائیل نقش زیادی در این بازی خطرناک و حمایت از لات بازی ترامپ دارند. باید برای همه چیز آماده بود. (348488)
کاظم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۱/۲۶ ۱۸:۴۷
اونهایی که میخواهند ترامپ را تحریک به حمله کنند همانهایی اند که در روزی نامه هایشان علنا از وی خواستند برجام را پاره کند. (348490)
ابوذر از قوچان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۱/۲۶ ۲۲:۲۹
تحليل درست و بجايي است.
حيف كه گوش افراطيون و دلواپسان حامي باصطلاح اصولگرايان به اين نصايح بدهكار نبوده و مي خواهند وضع مردم و كشور را بدتر از الان كنند و فقط ادعاي شجاعت و شهادت طلبي دارند. (348499)