به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۲:۲۵
 
۲۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۸ ساعت ۱۰:۰۵
کد مطلب : ۱۲۵۶۱۱
پدیده انتخابات ۹۶ از جنوب می‌آید

کودک کار در سودای ریاست‌‌جمهوری

کودک کار در سودای ریاست‌‌جمهوری
گروه سياسي- روزنامه بهار در گزارشي نوشت: ظاهرا در انتخابات جمهوری اسلامی، این یک اصل مسلم شده است که: «نتایج انتخابات همواره باید غافلگیر کننده باشد» دلیلش هم این است که مردم ایران دهه‌هاست، به دنبال تغییر هستند لذا در نبود نظام و ساختار سیاسی مدرن و حزبی، به دنبال گزینه‌های (عمدتا ناشناخته‌ای) هستند که بدون فعالیت و کنش حزبی و تشکیلاتی و... خلق الساعه خود کشف می‌کنند. لذاست که عمدتاً، نتایجی در انتخابات ایران رقم می‌خورد که با هیچ فرضیه و تحلیل سیاسی سازگار نیست.

در همین راستا برای انتخابات پیش روی نیز سوال فعالان سیاسی این است که اگر مردم در ارزیابی‌های عملکردی از روحانی عبور نمایند به سمت کدام گزینه بروند؟! گزارش زیر به یکی از این پدیده‌های‌‌ احتمالی می‌پردازد:
خاطرات او به نام «از کودک کار تا استاندار» بود که در هفدهم مهرماه ۱۳۹۵ از این کتاب در مرکز استان خوزستان رونمایی شد و در فاصله کمتر از سه ماه این کتاب به چاپ ششم رسید؛ عبدالحسن مقتدائی. دو دوره استانداری خوزستان و هرمزگان (در دولت‌های خاتمی و روحانی) و نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی که اخیراً برای کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده و بسیاری از جنوبی‌های کشور او را پدیده انتخابات سال 96 ریاست‌جمهوری می‌دانند که اگر آمدنش قطعی و نهایی شود، سبد رای بالایی در کل کشور خواهد داشت. معادلات انتخاباتی در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی خصوصا از سال 1376 تاکنون همواره توسط یک پدیده جدید بر هم خورده است زیرا به دلیل ضعف ساختاری معاصر ایران که همانا نبود احزاب قوی سیاسی در ایران است، انتخابات، همواره جولانگاه حضور و حتی پیروزی پدیده‌های غیر قابل پیش بینی بوده است! حالا از او به عنوان یکی از پدیده‌های انتخابات پیش رو یاد می‌کنند با شعار: کودک کاری که می‌خواهد رئیس‌جمهور باشد.
مقتدائی که عواید حاصل از فروش این کتاب را به رسم گلریزان به کودکان کار و کودکان بی سرپرست تقدیم نموده بود؛ به‌نوشته یک رسانه محلی آبادان (زادگاهش) «بنا به درخواست‌های مکرر مردمی» ، آیین گلریزان و معرفی کتاب خود را پس از اهواز در آبادان، شیراز، هرمزگان و ماهشهر نیز انجام داد که استقبال مردم بار دیگر حوزه نفوذ قوی و گسترده او به لحاظ عمق عواطف و وسعت جغرافیایی را اثبات نمود، با این تفاسیر وی حتی اگر به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد میدان نشود از توانایی ایفای نقشی بسیار تعیین کننده و تأثیرگذار در نتایج انتخابات ریاست جمهوری در گستره وسیعی از کشور برخوردار است و اثر گذاری او را می‌توان قطعی و عمیق دانست.

همان سایت در تحلیل رفتاری او می‌نویسد: مقتدائی در جلد نخست زندگی نامه جسورانه به مرور وقایعی پرداخت و از موضوعات و افرادی خاص نام برد که این امر مؤید نکته‌ای مهم دال بر این است که او حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد و از بازگویی واقعیت‌ها نمی‌هراسد. مقتدائی را باید با برخورداری از یک پایگاه مردمی، ورزشی، صنعتی، علمی، سیاسی، اجرایی، اقتصادی و با شخصیتی کاریزماتیک، خلاق و انقلابی، روحیه‌ای کاملاً ارتباط گرا، جسور و بی باک و مصر بر احقاق حقوق مردم یک پدیده نوظهور در انتخابات ریاست جمهوری آتی دانست که توانایی بر هم زدن بسیاری از معادلات انتخاباتی را دارد تا جایی که می‌تواند میلیون‌ها رأی را از سبد سایر کاندیداها برداشته و به سبد خود بریزد! ... آیا ورود مقتدائی به عرصه انتخابات یک روزنه تنفس برای اصلاح طلبان ناراضی از عملکرد روحانی به شمار نمی‌رود که بدانند اگر از او عبور نمودند به سمت چه کسی بروند؟! آیا مقتدائی که طی روایت، نیم قرن حیات مدیریتی، سیاسی- اجتماعی خود این نکته را اثبات نمود که برای موضوعات منطقه‌ای و ملی به یک‌اندازه ارزش قائل است و ضمن داشتن اصول ثابت، نگاهی فراجناحی دارد می‌تواند سهم تمامی مردم و اقشار را در دولت؛ به نحوی شایسته، مطلوب و به دور از تبعیض به آنها اعطا نماید؟»

مقتدایی، خود در پاسخ به این سئوال که ارزیابی‌اش از انتخابات در ایران چیست چنین پاسخ می‌دهد: «تاکنون در دوره‌های مختلف انتخابات ریاست جمهوری روال به گونه‌ای بود که کاندیداهای معرفی شده برای شرکت در انتخابات توسط افراد معدودی در کشور طرح، معرفی و تدریجاً نظرات آن افراد معدود به جامعه تعمیم داده می‌شد، شاید در دوره‌هایی، رأی مردم به برخی از گزینه ها، به دلیل عدم وجود فرصت کافی برای شناخت و انتخاب کاندیداها بود. اصولاً مردم در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری با دو محدودیت عمده مواجه هستند، محدودیت نخست عدم توانایی تشکل‌های سیاسی برای معرفی فردی دارای برنامه‌ کامل و جامع در تمامی زمینه‌ها اعم از سیاست داخلی، خارجی، مباحث اقتصادی، اجتماعی و... است زیرا چنین افرادی اندک هستند و محدودیت دوم شرایط قانونی است که کاندیداها باید از آن برخوردار بوده تا بتوانند شورای نگهبان و دستگاه‌های نظارتی را برای دارا بودن صلاحیت حضور در انتخابات متقاعد سازند.»

مقتدایی می‌افزاید: «محدودیت برای انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان منجر به تأثیر پذیری رأی مردم از محدودیت‌ها شده و در نهایت مردم فردی را انتخاب می‌کنند که شاید دارای ویژگی‌های متفاوت با گزینه مطلوب و ایده آل آنها باشد اما ناچاراً باید به آن چه که هست اکتفا نمایند. به رغم وجود چنین محدودیت‌ها و موانعی، راهکار مناسب برای خروج از چرخه‌ طرح کاندیداها از سوی گروه‌ها و جمع‌های محدود و بسته این است که به سمت و سوی معرفی افراد متعدد از سوی بدنه جامعه پیش برویم؛ ورود نخبگان نسل جدید و قرار گرفتن آنها در کنار افراد متعلق به بدنه جامعه می‌تواند منجر به فاصله گرفتن از الگوها و رویه‌های قدیمی و ناکارآمد در روال معرفی کاندیداها شود و به نتیجه مطلوب که همان معرفی کاندیداها با معیارهای جدید ضمن مدنظر قرار دادن شرایط قانونی است منتهی گردد.»

مقتدایی اضافه می‌کند: «کاندیدای ریاست جمهوری ضمن برخورداری از شرایطی که قانون مشخص نموده است و لزوم تائید صلاحیت وی توسط دستگاه‌های نظارتی، از ویژگی‌های بسیار مهم و مکمل دیگر شامل توانایی اتخاذ تصمیمات منطقی، معقولانه و علمی و همچنین جسارت در اجرای تصمیمات باید برخوردار باشد. گاهی اوقات تصمیماتی منطقی، معقولانه و علمی اتخاذ می‌گردد اما عدم وجود ویژگی هایی همچون شهامت و جسارت منجر به تعلل در اجرا می‌شود در حالی که لازمه‌ توفیق در امر مدیریت اجرایی کشور که در راس آن رئیس جمهور قرار دارد برخورداری از ویژگی‌های مذکور در راستای حضوری کاملاً عملیاتی هم در عرصه تصمیم گیری و اجرا و هم در عرصه‌ی توجه به نقاط مختلف جغرافیایی کشور می‌باشد.»

وی به اینجا که می‌رسد از تصمیم خود سخن می‌گوید: «بنا به دلایل مطروحه‌ از پیش گفته شده و همچنین لزوم ایجاد تغییرات ریشه‌ای و پیشرفت ملموس، واقعی و عملی در زندگی مردم تصمیم گرفته‌ام خود را به عنوان یکی از گزینه‌های کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری درمعرض نقد و بررسی مردم قرار دهم تا این دوره از انتخابات تجربه‌ای جدید که همان معرفی کاندیداها توسط بدنه و کف جامعه است کسب شود زیرا جامعه دارای افرادی شناخته شده و دارای قابلیت است، معرفی این افراد توسط قاطبه جامعه منجر به تغییر روال معرفی کاندیداها و تحمیل آنها از سوی عده‌ای خاص به مردم می‌شود.»

مقتدایی ادامه می‌دهد: «خوشبختانه قبل از اعلام و یا حتی اتخاذ تصمیم برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری و از مدت‌ها پیش دست به قلم برده و تمامی خاطرات و زندگی نامه خود از سنین طفولیت تا سال 1392 را در قالب کتابی تحت عنوان از کودک کار تا استاندار، گردآوری، تدوین و منتشر نمودم که این کتاب در مدت زمان کمتر از 4 ماه در آستانه چاپ ششم قرار دارد. کتاب دیگری نیز شامل برهه‌ی زمانی سال 1392 تا 1395 تحت عنوان پشت پرده؛ از اصلاحات تا اعتدال تدوین نموده‌ام که با صراحت و شفافیت کامل بیانگر مواضع سیاسی و اجرایی بنده است.»

وی البته در پایان اظهاراتش قصد دارد نشان ‌دهد، که فردمحور نبوده بلکه نظرات جمعی در تصمیم نهایی اش تاثیر مستقیم خواهد داشت: «در این مرحله آمادگی خود برای در معرض نقد و بررسی قرار گرفتن توسط مردم و دریافت نقطه نظرات آنها در خصوص کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام نموده و پس از جمع‌بندی نظرات موافق، مخالف و مثبت یا منفی عزیزان در سراسر کشور و تا قبل از موعد ثبت نام برای انتخابات تصمیم نهایی خود را اعلام می‌نمایم.»

مردمی که حق رأی دارند قیم نمی‌خواهند!
مقتدایی در خصوص حق انتخاب مردم هم اخیرا یادداشت قابل تاملی نوشته که در آن آمده است:اگر بپذیریم مردم ایران به عنوان کشوری با ماهیت حکومتی دموکراتیک پس از چند دهه تمرین دموکراسی و رأی دادن به مرحله‌ای از توسعه یافتگی تفکر، شور و شعور اجتماعی رسیده‌اند که مصلحت خود را تشخیص دهند قطعاً مجموعه معتمدان مردمی و همچنین مجموعه افرادی که خود را مهربانانه، وکیل الرعایا و متولی امور مردم پنداشته‌اند نیز باید به این باور رسیده و اجازه تصمیم‌گیری مستقل و غیر متأثر از سلایق و دیدگاه‌های خود را به مردم بدهند. حال باید ماند و دید که خارج از گمانه‌زنی آیا او واقعا به پدیده انتخابات ۱۳۹۶ مبدل خواهد شد؟ و آیا نام پدیده‌ای خاکی و برخاسته از دل مردم جنوب ایران، بر صفحات رأی ایرانیان نگاشته می‌شود؟!عرصه سیاست عرصه حضور و اوج افرادی خواهد بود که « به موقع آمده و به موقع بروند»!