دوباره درآستانه بهار، شیپور انتخابات به صدا در آمده؛ هرچند برای رقیبان دولت این ساز هرگز خاموش نشده بود که دوباره به صدا در آید، آنها از همان فردای انتخابات ۹۲ و پس از عدم موفقیت در جلب آرای مردم؛ با اتکا به رسانهها و کانونهای قدرتشان؛ انتخابات ۹۶ را کلید زده بودند. در این سالها سیاست آشکارو پنهانِ رقیبانِ دولت؛ انتقاد مداوم همراه باتخریب و مانعتراشی و بحرانسازی بود. تا اسفند ۹۴ و با همراه داشتنِ اکثریت مجلس؛ توپخانه آتشباری آنها لحظهای آرام نگرفت؛ در جریان مذاکرات تاریخی برجام آنها شبانه روز و پا به پای مذاکره کنندگان کارهایِ تاریخی انجام دادند!... در مسائل ریز و درشت داخلی نیز لحظهای درنگ نکرده و بذر ناامیدی را کاشتند و اکنون منتظر بهارند!
اما دولت روحانی بنا به همان روش اعتدالی خود سعی کرد تا نابهنگام وارد این بازی نشده و انرژی و تلاش خود را معطوف به برنامههای تعریف شده خودش کند؛ دولت در میدان آتشبار سنگین و شبانه روزی رقیبان سیاست دفاع و «پاتکهای هر از چند گاهی» را اتخاذ کرد؛ سیاستی که گاه حوصله طرفداران و رای دهندگان را هم به سر میبُرد ودر ذهن بخشی از جامعه چنین القا میکرد و میکند که شاید دولت توان و برنامه کافی مقابله ندارد.
اکنون که در ماههای منتهی به انتخابات هستیم؛ ضرورت بیان نقاط قوت و ضعف؛ کارآمدی و ناکارآمدیها؛ چالشها و موانع بیش از هر زمانی لازم است. اگر از منظر یک شهروند واقعگرا به وضعیت سبد آرای دولت روحانی بنگریم به نظر میآید دولت اعتدال بخشی از آرای خود را از دست داده باشد؛ امااین اتفاق منجر به این نتیجه نخواهد شد که این آراء در سبد رقیبان قرار گرفته است؛ خیر! به هیچ وجه! بلکه این آراء به خانههای خودشان برگشتهاند و در انتظار روزهای آینده قرار دارند؛ آنها ممکن است تحت تاثیر قدرت تخریباتی، تبلیغاتی رقیبان و ضعف رسانهای دولت، دل از روحانی کَنده باشند؛ ولی دلی هم به رقیبان روحانی نسپردهاند! چرا که اصولا از آن جنس نیستند. اینان یا راضی به حضور میشوند که رایشان برای روحانی خواهد بود یا حضور نخواهند یافت.
امروز دولت اعتدال میگوید که «به وعدههای خود عمل کرده و شرمسار مردم نیست» اگر این جمله را مبنای رویکرد انتخاباتی دولت قرار دهیم به نظر نمیآید مقبول رای دهندگان واقع شود؛ مردم آگاه، نجیب و صبور ایران به کردهها و ناکردههای دولت آگاهند؛ و همچنین به سایر پارامترهای تاثیرگذار نیز؛ اما آنچه که آنها را قانع خواهد کرد تا دوباره دست در دست اعتدال روحانی بمانند؛ شفافیت؛ صداقت و شجاعت بیشتر دولتمردان است؛ به نظر میآید در این زمانِ اندکِ باقیمانده، نه وقت نقد دولت قبل باشد نه زمان کتمان و انکار کمکاریهای احتمالی خودمان!
امروز مردم ایران کمی و کاستیهای این دولت را خواهند پذیرفت به شرطی که دولت شجاعانه خودش پا پیش بگذارد و خودش را نقد کند؛ در زمینههایی که موفقیت حاصل نشده دلایل را با شجاعت ذکر کند، قطعا بیان دلایلِ عدمِ موفقیت دولت، همپوشانی خواهد داشت با کاهش آرای سبد رقیب و این کلید طلایی رویشِ دوباره آرای روحانی خواهد بود.
مردم و رسانههای مردمی امروز آگاهتر و هوشیارتر از هر زمان هستند؛ انگیزه همراهی دوباره آنها باور و اقرار همین موضوع از زبان دولتمردان است؛ مردم خسته و بیزار از انکار هستند؛ امروز مردم آگاهانه به دنبال دولتمردانی هستند که شجاعت اقرار صادقانه دارند؛ طبیعتا این اقرار به همراه خود معرفی عاملان، مانِعان و مُسببِان را نیز خواهد داشت و این کلید گنج حضور مردم خواهد بود. امروز اگر دولت روحانی به جای ادعای حل کامل مسئله و یا پاک کردن صورت مسئله، صادقانه و شجاعانه مسئله را با همه فرضیات و چالشها و موانعش و بیان تلاشی که کرده، با مردم در میان بگذارد، مردم آگاهانه در پای صندوق رای مسئله را هم برای روحانی حل خواهند کرد و هم برای رقیبان روحانی! و بدون شک در اردیبهشت رنگ حضورشان را دوباره روحانی خواهند کرد.