به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۰۳:۵۲
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۴ ساعت ۱۴:۳۰
کد مطلب : ۱۲۶۵۲۱

اصلاح‌طلبی و مصائب نسل سوم

غلامحسین محمدی
روزنامه بهار
پیش می‌آید آدم‌ها درباره بدیهیات زندگی خود پرسش می‌کنند، شاید فلسفه، اصولاً همین سؤال از بدیهیات است. مثل‌اینکه ما که هستیم؟ چرا زندگی می‌کنیم و به کجا می‌رویم؟ برای من پرسش‌های دیگری از بدیهیات هم مطرح می‌شود. مثل‌اینکه چرا برای خود مسئولیت اجتماعی قائلم؟ چرا به مسائل سیاسی کشور حساس هستم؟ چرا سرنوشت دیگران برایم مهم است و یک چرای خیلی مهم دیگر! چرا اصلاح‌طلب هستم؟

برای هم‌نسلان من که با خرداد ۷۶ زندگی سیاسی و اجتماعی خود را آغاز  کرده‌اند این شگفت‌آور نیست که اصلاح‌طلبی امری بدیهی باشد. چراکه برای ما از جنس شدن و زیستن بود. شاید حتی در آن زمانه فکر نمی‌کردیم می‌شود اصولگرا (در لفظ سیاسی و نه ماهوی) بود. مگر می‌شد پیشرفت خواه، خوش‌فطرت، مسلمان، میهن‌دوست بود و اصلاح‌طلب نبود! این امر بدیهی البته مانند خیلی از امور بدیهی دیگر پس از فرازوفرود روزگار رفته‌رفته راز زدایی شد و با پرسش‌های فلسفی و ماهوی و دلایل متعدد و استنادات بی‌شماری به‌اصطلاح از حالتی دلانه به حالتی نهادی در وجود امثال من تطور یافت. خیلی پیچیده اما در فرآیندی تدریجی پاسخ از صفات اصلاح‌طلبی عقل ما را هم راضی نمود. اینکه اصلاح‌طلبی تقارن و تباین شگرفی با نو بودگی، رشد، پیشرفت، توسعه، تساهل، تسامح، گفتگو، آزادی، عدالت، شرافت، مشارکت و جمعیت شدگی، همراهی و همپایی، دین‌داری، عقلانیت، روشنفکری داشت در تجربه‌ای چندساله باوجود مشقات زیادی که مسیر اصلاح‌طلبی را پرمخاطره کرده بود، عقلا و شرعاً ما را مشتاق و شاید ناگزیر به پویش مسیر می‌کرد.

این پویش چندساله اغلب هم‌سالان و هم‌نسلان ما را از مخاطرات بی‌نصیب نگذاشت. در مخاطرات تکرار این سؤال بدیهی که چرا اصلاح‌طلبیم با  قیاس‌های جدی مواجه می‌شد! مثلاً اینکه آیا این پویش باوجود محرومیت‌های اجتماعی تحمیل‌شده به اصلاح‌طلبان در زندگی جمعی و فردی تداوم خواهد یافت؟ یا مهم‌تر از این، همراهان ما تاب و تحمل این هزینه‌ها را خواهند داشت! بدیهی بود که ارزش‌ها و صفات اصلاح‌طلبی اگر به‌واقع با چشمانی نگران برای آینده ایران مرور می‌شد حتماً قیمتی بود.

در این اتمسفر فکری و با چنین پاسخ‌هایی، نسلی با طرفداران بیشمار شکل گرفتند که نه‌تنها پاسدار تفکر اصلاح‌طلبی شدند بلکه هزینه‌های بزرگی را نیز در این مسیر متحمل شدند. نسلی که برعکس نسل‌های گذشته خود به دلیل همین هزینه دادن‌ها، حتی از مزیت‌های اولیه زندگی اجتماعی مانند کار و تحصیل به دلیل ایستادگی بر ارزش‌های فکری محروم شد. محرومیتی که تنها خساراتی به ابعاد زمانی و مکانی یک نسل نداشت و ندارد و حتی در تحلیل‌هایی با عنوان تخریب شاخ و برگ اصلاح‌طلبی برای تخفیف و درنهایت تدفین جریان اصلاح‌طلبی در آینده تعبیر شد. این قصه کوتاه اما پیچیده و پررنج متعلق به نسلی است که امروز بانام نسل سوم، جوانان اصلاح‌طلب و یا عناوینی این‌چنین از ایشان یاد می‌شود.

نسلی که عقیده دارم به‌نوعی «خلع سیاست و مسئولیت» شده است و عملاً برای ایفای نقش پیشین خود در جریان‌سازی و هدایت و راهبری اصلاحات انگیزه، توان و قدرت مانور کافی ندارد و اگر خود چاره‌ای نیندیشد و یا نسل‌های پیشینش با کنار گذاشتن منیت‌ها راه را برای او باز نگذارند همزمان با افولش آینده ایران را نیز به خاموشی خواهد کشاند. اصلاح‌طلبی همان‌گونه که بیان شد شدیداً با نو بودگی همراه است. اما عجیب است که این نو بودگی و تحول‌خواهی برای رفع آفت «خلع ید نسل نو» اصلاح‌طلبی به میدان نیامد! متأسفانه این امر بدیهی یعنی اعتنا به جانشینان خوش‌سابقه برای جلوگیری از افول اصلاح‌طلبی در ایران که از هوا برای کشور واجب‌تر است باوجود فرسودگی نسل‌های گذشته نه‌تنها درک نشد بلکه در مواردی عمیقاً مورد بی‌توجهی قرار گرفت.

این در حالی بود که نسل‌های دوم، سوم و چهارم جریان‌های مقابل، هم‌اینک باسابقه‌ای در حد رئیس‌جمهور، وزیر، معاون رئیس‌جمهور و نماینده با افکاری تند و افراطی خود را آماده پذیرش سیاست و مسئولیت می‌کنند و مطمئناً تخریب سرمایه‌های بزرگ اصلاح‌طلبی و نسل‌های اول این جریان را هدف گرفته‌اند. انتظار این بود جریان اصلاح‌طلبی که خود وامدار گشایش انقلابی و مرحمت حضرت امام (ره) در به‌کارگیری جوانان بود به این مهم که حضور جوانان نه یک تکنیک و تاکتیک انتخاباتی و سیاسی بلکه راه‌حل ادامه حیات اصلاح‌طلبی است وقوف داشته باشند تا در آینده در چنین تقابل خطرناکی با دست‌پر ظاهر شوند اما شوربختانه گویا شیرینی پست و مقام و عافیت‌طلبی حتی در دولت تدبیر و امید چنان فراگیر شد که امروز فانتزی حضور جوانان در عرصه‌های مسئولیت و سیاست، طنز محافل و زینت مجالس شده است.

اما اکنون چه می‌توان کرد؟ صریحاً باید گفت فرصت تغییر استراتژی بسیار اندک است. انتخابات شوراها پنجره‌ای است که قوه عاقله اصلاح‌طلبی از این طریق می‌تواند یک‌بار دیگر مورد آزمایش قرار گیرد. . . «تکیه‌بر جوانان متخصص و شایسته بخشی از راه‌حل اصلاحات برای ادامه حیات و اثرگذاری در سالیان آینده نیست، بلکه راه‌حل یگانه اصلاحات برای این مهم است!»

توسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۲/۱۴ ۱۷:۳۳
موافقم انشاا...اعتدال و اصلاحات فرصت خدمت خوب به ملت را از دست ندهد که زمان زود تمام میشود (349408)
فردوس توسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۲/۱۴ ۲۲:۲۳
موافقم بخصوص اعتماد به نسل جوان معتقد به هدایت اصلاحات توسط سیدمحمد (349427)