روزنامه بهار: با نزدیکشدن به پایان سال ۹۵، هر آنچه که توسط دولت روحانی در سال جاری انجام شده را میتوان به عنوان کارنامه یک ساله او در نظر گرفت. تیر ماه سال ۹۵ بود که برجام یک ساله شد و این رویداد برای موافقان و مخالفان روحانی نتایج متفاوتی را در پی داشت. از طرفی گشایشهای سیاسی و بهبود روابط ایران با کشورهای دیگر و البته رفع تحریمهای هستهای علیه ایران از مهمترین آثار برجام به شمار میرود و از طرف دیگر، مشکلات اقتصادی وجود دارند که به نظر میرسد هنوز بر جامعه حاکم هستند و همین موضوع دست منتقدان دولت را برای حمله باز میگذارد. با این رویکرد، بهار با فیاض زاهد درباره اقدامات روحانی و کابینهاش در طول یک سال گذشته به گفتوگو نشست. این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه برجام و تحریمها ساختار اقتصاد ایران را به شدت آسیبپذیر کرد، معتقد است بخشی از مشکلات ما میتواند داخلی باشد و روحانی همچنان که از برجام به عنوان یک فرصت بینالمللی استفاده میکند باید در راه اصلاح ساختارهای داخلی نیز عمل کند.
***
برجام یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که در دوره ریاست جمهوری روحانی رخ داد. درباره برجام صحبت کنید و اینکه آیا صحیح است که دولت از برجام به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهایش یاد میکند و از طرفی اینکه مخالفان دولت یازدهم هم ممکن است از برجام به عنوان دستاویزی برای حمله به روحانی استفاده کنند چه معنایی دارد؟
اگر بخواهیم نگاهی به سال 95 داشته باشیم و فعالیتهای دولت روحانی را جمعبندی کنیم، به نظر میرسد همین مساله برجام در سال گذشته، تمرکز این دولت در سال 95 و همچنین تاکیدش بر مسائل داخلی بوده است. یکی از مهمترین اقدامات دولت آمادگی برای رصد شرایط پسابرجام و استفاده از شرایط بینالمللی در نتیجه گشایشهایی بود که در حوزه بینالمللی رخ داده بود. البته برجام واقعا یک دستاورد بسیار بزرگ ملی بود که حاصل اراده نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی بود و رهبر معظم انقلاب هم با هدایتهایی که انجام دادند و فشارهای بهموقعی که به تیم مذاکرهکننده وارد کردند، این روند را تسهیل کرده و آنها را به این سمت سوق دادند که بتوانند امتیازهای بالاتری بگیرند. گشایشهایی که در حال حاضر ایجاد شده نشان میدهد که دولت ایران تا چهاندازه توانسته از شرایط موجود بهنفع منافع ملی امتیاز بگیرد.
با وجود این برخی ممکن است به دستاوردهای اقتصادی برجام اشاره کنند، اینکه برجام در این مدت تا چهاندازه توانست انتظارات اقتصادی را پیش ببرد؟
شاید پیشبینی دولت در حوزه بانکی متفاوت از چیزی بود که در سال 95 رخ داد و مسائل آنطور که پیشبینی میشد جلو نرفت. بخشی از این موضوع برمیگردد به قوانینی که در ۱۰ سالی که ما تحریم بودیم، سازمانها و بنیادهای مالی در غرب لحاظ کردند، قوانین ضد پولشویی، قوانین ضدتروریسم، قوانین شفافیت در عملکرد وتراکنشهای مالی، موضوعاتی بود که در 10 سال تحریم بانکهای ایران از آن عقب مانده بودند. طبیعتا زمانی که برجام انجام شد، ما برای پیوستن به ساختار گردش مالی، دچار دو مشکل شدیم. یک مشکل مساله دلارها بود به این معنا که پیش از برجام گردش مالی بانکی جمهوری اسلامی ایران از مکانیزم دلاری حذف شده بود. آن زمان شاید پیشبینی نمیشد که به دلیل گردش مالی بینالمللی ما در این ارتباط مشکل پیدا کنیم، اما بعدا مشاهده کردیم که دچار مشکل شدیم. با وجود این خزانهداری آمریکا و وزارت وقت خارجه تا حد زیادی به دنبال راههایی گشتند که به گونهایتراکنشهای مالی صورت بگیرد که مزاحمت مالی با قوانین داخلی آمریکا در ارتباط با تبدیل یورو به دلار پیدا نشود. بخش دوم برمیگشت به مشکلات دوران تحریم که ایران هیچ کدام از بانکهایش با مکانیزمهای FATF منطبق نبود که در دورهای هم مساله ساز شد و مخالفان دولت هم در مقطعی خواستند از آن سوءاستفاده کنند، که این موضوع مقداری بانکها را در انجام عملیاتهای بانکی دچارتردید کرد. با این همه صف تجار، بازرگانان و سیاستمداران سایر کشورها در ایران نشان میداد که تا چه حد علاقه به همکاری و سرمایهگذاری با ایران وجود دارد.
آیا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاثیری بر این روند داشت؟
بله. متاسفانه سال با اتفاق تلخی به پایان رسید و آن انتخاب دونالدترامپ و تاثیر سیاستهای او بر وضعیت اقتصاد در ایران است. اینکه انتخابترامپ چه تاثیری بر اوضاع اقتصاد در ایران دارد، باید گفتترامپ و همکارانش با تصویب قوانین مهاجرتی و همچنین قوانین امنیتی سفر به ایران را دچار مشکل کردند. الان در حوزه گردشگری ما با کاهش وحشتناک مسافران آمریکایی و اروپایی به ایران طرف هستیم. انتخابترامپ حتیتردیدهایی را درباره نوع و ادامه همکاری اقتصادی میان بانکهای بزرگ و موسسات مالی با ایران ایجاد کرده است. فارغ از این نکته، به نظر میرسد پیشبینیهای بانک جهانی و همینطور مجلات معتبری مانند اکونومیک از اقتصاد ایران درست از آب درآمد. به این معنا که ایران توانست به دلیل جهش فروش و میزان قیمت نفت در سال 95 به رشد شش درصد برسد. البته واقعیتهای اقتصادی میگویند که در سال 96 این رقم کاهش دو درصدی خواهد داشت اما در مقایسه با آنچه که اقتصاد ایران در سالهای پایانی دولت قبلی تحمل میکرد باز هم تحول مثبتی است.
رابطه ایران با کشورهای دیگر در سال ۹۵ چه روندی را طی کرد؟
در بخش بینالمللی به نظر میرسد در سال 95 اراده جدی جمهوری اسلامی مبنی بر کاهش تنش با همسایه بسیار مهم خود عربستان سعودی وارد مرحله عملیاتی شده است. ما اقدامات مثبتی در اوپک انجام دادیم. نامه پادشاه کویت و تلاش برای کاهش تنش میان کشورهای همسایه نشان میدهد که هم عربستان و هم ایران خیلی علاقهمند نیستند که تنش را گسترش دهند و منازعات را پیش ببرند. به نظر میرسد همچنین شاید فرصتی فراهم خواهد بود که بتوانیم در یمن به دستاورد مشخصی برسیم و مجموعه این عوامل در کارنامه دولتتراز مثبتی ایجاد خواهد کرد.
تور آسیایی که پادشاه عربستان آغاز کرده شاید تحرکاتی باشد علیه ایران و اینکه بخواهد کشورهای عربی را علیه ایران با خودش متحد کند؟
به نظر میرسد آنچه عربستان سعودی انجام میدهد شبیه به اقداماتی است که دو طرف متخاصم قبل از رسیدن به آتشبس انجام میدهند، یعنی تلاش میکنند زمینهای بیشتری را فتح کنند تا در زمان مذاکره با دست پرتری به روی میز بیایند. همچنین باید توجه داشت عربستان سعودی دو مشکل اساسی پیدا کرده است. مشکل اول اینکه در عراق، یمن، لبنان و سوریه دست پایین را دارد و بنابراین طبیعتا به دنبال متحدان جدیدی میگردد که توازن سیاسی در ارتباط با ایران ایجاد کند، نکته دوم اینکه اتفاقا عربستان با چنین اقداماتی نشان میدهد که علاقهمند به کاهش تنش است. به تعبیر بیسمارک پشت اظهارات شتابنده و پرخاشگرانه نوعی تمایل روانشناختی برای آشتی وجود دارد. من معتقدم عربستان سعودی به هیچوجه تمام تخممرغهای خود را در سبد دونالد ترامپ نمیگذارد. برای اینکه ساخت دولت آمریکا امروز به دلیل حضور ترامپ، ساخت قابل اعتماد و اعتباری نیست. رفتارهای پیشبینینشده میتواند هزینه کنشها در این منطقه را افرایش دهد. نمونه دیگرش، رفتار دولت چین با دولتترامپ است. سیاست دولت چین در ماههایی که پشت سر گذاشتیم، سیاست سکوت، نظاره و انتظار است و این یاد میدهد چطور میشود شما یک کشور قدرتمند مانند چین باشید اما در برابر رفتارهای غیر قابل محاسبه و غیرقابل کنترل شتابزده رفتار نکنید، سیاستی که مقامات و سیاستمداران جمهوری اسلامی میتوانند از آن یاد بگیرند که همیشه سخنرانیکردن، در نماز جمعه اظهارنظرکردن و هیاهو ایجادکردن، کمکی به حفظ منافع جمهوری اسلامی نمیکند.
انتظاراتی که از برجام بوده تا چهاندازه رفع شده است؟ درواقع دولت چه انتظاری داشته و برجام چهاندازه توانسته این نیازها و انتظارات را برآورده کند؟
برجام کشور را از یک حالت سکته خارج کرد. طبیعی است که سکته ناشی از دوران تحریم ساختار اقتصاد ایران را به شدت آسیبپذیر کرده بود، اما بخشی از مشکلات ما میتواند داخلی باشد. به نظر میرسد دولت روحانی همچنان که از برجام بهعنوان یک فرصت بینالمللی استفاده میکند باید در راه اصلاح ساختارهای داخلی نیز عمل کند. مشکل بزرگی که در حال حاضر نظام جمهوری اسلامی ایران با آن درگیر است، کاهش بهرهوری و کارآمدی است. این بزرگترین مشکلی است که میتواند کشور را از درون تهدید کند. ما همه مشکلات را تنها با گره زدن به موضوعات بینالمللی نمیتوانیم حل و فصل کنیم. یکی از راهکارهایی که روحانی برای مسائل داخلی میتواند در نظر بگیرد همان چیزی است که رهبری از آن به عنوان اقتصاد مقاومتی یاد میکند و درواقع استفاده از چهرههای همراه با رئیسجمهور و کابینه میتواند شرایط بهتری را برای روحانی ایجاد کند.
در مجموع با وجود برجام و دستاوردها و نقایصی که داشت، عملکرد دولت روحانی در سال ۹۵ را چطور ارزیابی میکنید؟
در مجموعه ارزیابی من این است که سال 95 سال درخشانی برای فعالیت دولت روحانی نبود اما دستاوردهای بسیار مهمی داشت و ما را در مسیری قرار داد که بتوانیم متناسب با اصلاح ساختارها و اشکالات زیربنایی و برخی روشهای تکنیکی، در سال 96 شرایط را برای پیشبرد سیاستهای مورد نیاز را آماده کنیم. هرچند به نظر میرسد سال 96 هم چندان برای حوزه سیاسی و اقتصادی در ایران سال آسانی نباشد.