به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۲:۰۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ ساعت ۱۱:۲۱
کد مطلب : ۱۲۷۱۳۶
اصولگرایان در تدارک پیدا کردن گزینه‌ای قوی

رقیب‌آزمایی مخالفان روحانی

آیت قیصربیگی
این روزها در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری  باز شاهد تکاپوی گروه‌ها و جریانات مختلف برای جلب توجه افکار عمومی هستیم. آنچه که از سبک و سیاق کنشگران حاضر در عرصه سیاسی کشور دیده می‌شود اجماع حامیان دولت تدبیر و امید بر سر روحانی در یک طرف گود و سردرگمی رقبای روحانی در عدم اجماع بر سر یک گزینه واحد در طرف دیگر گود است. در حالیکه کمتر از 3 ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است اصولگرایان هنوز در تدارک پیدا کردن یک گزینه قوی برای رقابت با حسن روحانی هستند و در این میان خود را وارد فاز جدیدی بنام "رقیب آزمایی" نموده‌اند.

پروسه‌ای که ظرف دو سه ماه اخیر کلید خورده است و در این بازه زمانی گزینه‌های زیادی آمده‌اند و رفته‌اند ولی هنوز کسی نتوانسته است توافق و اجماع کامل طرفین را به خود جلب نماید. داوران و ناظران این پروسه علاوه بر هیات ژوری جریان متبوع، بازتابی ست که از برآیند افکار عمومی نشات می‌گیرد. روال به این‌ترتیب است که وقتی اسم یک کاندید بر سر زبان‌ها می‌افتد به طرق مختلف از جمله نظر سنجی‌ها میزان اقبال عمومی در ارتباط با نامزد مربوطه ارزیابی می‌شود. کما اینکه از همین حالا بصورت جسته و گریخته شاهد برخی نظر سنجی‌های خاص البته غالبا با سوگیری‌های حزبی و جناحی هستیم.

از شواهد و قرائن چنین برمی‌آید که تاکنون رقبای روحانی نتوانسته‌اند کاندیدایی که بتواند بطور چشمگیر هم اقبال عمومی داشته باشد و هم نظر هیات‌های منصفه را به خود جلب کند، پیدا کنند. به دیگر سخن بر طبق نشانه‌های موجود گویا قرار نیست رقبای روحانی برای رقابت با وی به اجماع برسند چراکه از همین حالا شکاف و چنددستگی گسترده‌ای در میان آنها شکل گرفته است. در اینجا نگارنده به عوامل اصلی این چند دستگی و دلیل روی آوردن آنان به پروسه رقیب آزمایی می‌پردازد؛
الف. اختلافات درون سازمانی و ایجاد مرزبندی بین احزاب و گروه‌های جریان اصولگرا. واقعیت آن است که  اختلافات درون سازمانی جناح اصولگرا از یک دهه پیش به این ور شروع شده و امروز رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفته است تا جایی که آنان برای اجماع در این دوره از رقابت‌ها کاندیداهای خود را در بوته آزمایش افکار عمومی قرار داده اند. به زعم اغلب صاحبنظران با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد خیلی از چهره‌های سرشناس اصولگرا خود را شریک کارها و برنامه‌های دولت وقت ندانستند و با فاصله گرفتن از خط و مشی آن دولت امروز حتی بیش از پیش خود را نزدیک به دولت تدبیر و امید می‌یابند. از جمله این چهره‌های مطرح و تاثیرگذار می‌توان به اسم افراد سرشناسی چون ناطق نوری، علی لاریجانی، علی مطهری، محمد رضا باهنر و. . . اشاره کرد. برای بدست آوردن سرنخ اختلافات درون سازمانی این جناح می‌بایست فلش بکی به گذشته این جریان زد جایی که ائتلاف آبادگران ایران با مطرح کردن شهردار وقت تهران حمایت احزاب و گروه‌های اصولگرا را به خود جلب نمود. اگرچه در آن دوره همه اصولگرایان بر این گزینه اجماع کامل داشتند اما عملکرد دولت‌های نهم و دهم به شکلی بود که در میانه راه حتی داد اصولگرایان را هم درآورد و این سرآغاز مرزبندی و شکاف بین تشکل‌های این جناح به شمار رفت به طوری که امروز گروه موسوم به پایدارای از حامیان درجه یک دولت وقت دارای کم‌ترین تعامل در استراتژی انتخاباتی همسو با جریان اصولگرا است.

ب. ناچار شدن رقبای روحانی در اتخاذ استراتژی تکثر کاندیدا در این دوره از رقابت ها. شاید بتوان عامل دوم چنددستگی امروز رقبای روحانی در جناح مقابل را به استراتژی تکثر کاندیدا در این دوره از رقابت‌ها ربط داد. اگر چه هدف اصلی استراتژی تکثر کاندیدا در اردوگاه اصولگرایان برای شکستن رای روحانی و دو مرحله‌ای کردن انتخابات عنوان شده است اما در اینجا باید اذعان داشت که استراتژی ایده‌آل از نظر اصولگرایان اجماع بر کاندیدای واحد است همان چیزی که  امروز اغلب کارشناسان بعنوان یک خلاء بزرگ در این جریان از آن یاد می‌کنند.

ج. عدم وجود یک چهره کاریزماتیک بعنوان نقطه اتکاء در جهت وحدت احزاب و گروه‌های این جریان. پرواضح است که منتقدان امروز دولت تدبیر و امید با زبان بی زبانی بی رقیب بودن روحانی را داد می‌زنند چرا که خود آنان هم به این نتیجه رسیده‌اند که درمیان خود یک چهره سرشناس و کاریزماتیک که بتواند توان رای آوری بالایی داشته باشد و در عرصه انتخابات روحانی را شکست دهد وجود ندارد. از این رو منتقدان روحانی برای پیدا کردن این چهره تاثیرگذار رو به پروسه‌ای به نام رقیب آزمایی آورده اند.
د. حس برتری طلبی برخی از رقبای امروز روحانی و حاضر نشدن به کنار رفتن از صحنه به نفع دیگری. واقعیت آن است که یکی از دلایل شکست اصولگرایان در مقابل روحانی در دور یازدهم ریاست جمهوری تکثر کاندیدا و عدم اجماع آنان تا لحظه رای گیری بود.

امروز باز این رویه در اردوگاه آنان قابل تصور است چراکه هر تشکل و گروهی از این طیف خود را ذیحق‌تر از گروه دیگر می‌داند و البته به زعم خود توان رای آوری بیشتر، تا این گمانه زنی بالا رود که در این دوره همچون دوره قبل شاهد اجماع اصولگرایان نخواهیم بود.
جان کلام آنکه اگرچه رقبای امروز روحانی برای پیدا کردن گزینه‌ای قوی و توانمند که بتواند در برابر او شانس پیروزی بالایی داشته باشد به‌اندازه دو تیم فوتبال یارگیری نموده‌اند اما در ظاهر و به ناچار استراتژی تکثر کاندیدا را بعنوان راهبرد انتخاباتی خود تبلیغ می‌کنند. آنچه که بیش از همه از حضور این همه کاندیدا آن هم برای رقابت با تنها نامزد واحد اصلاح طلبان و اعتدالیون بر ذهن متبادر می‌شود بی نتیجه بودن فرایند رقیب آزمایی در جناح مقابل برای رسیدن به اجماع بر سر گزینه‌ای واحد است. در سوی دیگر گود حسن روحانی یکه و تنها وجود دارد که امروز مورد اجماع کامل هواداران دولت تدبیر و امید قرار گرفته است.

او که روزی با کلید آمد امروز تدبیرهایش شکوفه امید داده است. روحانی با کارنامه‌ای رنگ و وارنگ گهی تابستان وار گرمابخش زندگی شد و گهی در پائیز برگ ریزان به امید شکوفه‌های اعتدال کف زدن برگ‌ها را به نظاره نشست تا با نسیم اعتدال و با گذر از گردنه‌های صعب‌العبور زمستان بر بلندای قله‌های رفیع هسته‌ای گردن فرازی کند و با پژواک دانه‌های برف و‌ترنم باران در هوایی معتدل امید روزهایی بهاری برای آبادانی این سرزمین نزد ایرانیان محفوظ بدارد.