روزنامه بهار: با پایان یافتن ثبت نام داوطلبان شرکت کننده در انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری و بعد از گزینش نهایی عملا همه نگاهها به سمت دو موضوع مهم پرداخته میشود؛
الف. وعده ها، شعارها، برنامهها و در نهایت مناظرههای کاندیداها
ب. پیشینه و عملکرد کاندیداها در گذشته
اگرچه فاکتور اول نقش بسیار حائز اهمیتی در جلب افکار عمومی برای نامزدهای این دوره از انتخابات خواهد داشت اما نباید از فاکتور دوم که به سوابق و پیشینه هریک از کاندیداها بر میگردد به این راحتی گذشت. کما اینکه این مهم میتواند به نقطه قوت یا پاشنه آشیل هر یک از افراد حاضر در این دوره از رقابتها تبدیل شود. در این میان هر چه قدر نامزدها در فاکتور اول یعنی داشتن برنامه منسجم انتخاباتی از یک گستره وسیع برای داشتن ابتکار عمل برخوردار هستند در فاکتور دوم چنین فضایی پیش روی آنان قابل تصور نیست چون پارامترهای آن ریشه در گذشته دارد و تنها میشود در باره چیزی که اتفاق افتاده است فقط روشنگری نمایند. بنابراین میتوان چنین اظهار داشت که اگر بخواهیم شرایط پیش روی نامزدها در فاکتور اول یعنی ارائه برنامهها و عملکرد انتخاباتی تقریبا یکسان فرض کنیم اینجا نقش فاکتور دوم یعنی پیشنه افراد بسیار حائز اهمیت میشود چرا که تفاوتها در این پارامتر برجسته میشود.
از این رو نامزدهای حاضر در این دوره همزمان که برای جلب توجه افکار عمومی سعی خواهند داشت به طرق مختلف وعدهها و برنامههای خود را با آب و تاب خاصی تشریح و تبلیغ کنند، در باره آنچه که تاکنون بودهاند نیز داد سخن خواهند راند. در این میان یکی از نامزدهای اصلی این دوره رئیسجمهور حال حاضر کشور یعنی دکتر حسن روحانی است که اتفاقا با توجه به دو فاکتور مذکور نگاهها را به سمت خود جلب نموده است. به جرات میتوان گفت که وی امروز شناخته شدهترین و پرشانسترین فرد این دوره از رقابتها بشمار میرود.
از این حیث فارغ از اینکه رقبای امروز روحانی چه کسانی هستند و چه برنامه هایی دارند نگارنده اعتقاد دارد که ابتکار عمل این دوره از رقابتها میتواند در دست وی باشد که یک دوره تجربه ریاست جمهوری در کارنامه خود دارد. با این حال قضاوت کننده نهایی به عهده انتخابات کنندگان یا همان مردم هست و آنان به خوبی نشان دادهاند که در این وادی داوران تیزبین و قهاری هستند تا در هرشرایطی فرد اصلح را انتخاب کنند. از آنجا که رقبای امروز روحانی بر این امر واقف هستند که روحانی در این عرصه با دستان پر آمده است سعی دارند هم در ارائه برنامهها و هم در انشای پیشینهها پیش دستی کنند و به اصطلاح دست پیش بگیرند. رقبای روحانی خوب میدانند که برنامههای رئیسجمهور فعلی کشور از دریچهای واقع بینانه طراحی شدهاند و مضافا اینکه در صحنه مناظرهها کاری بس سخت و دشوار در پیش رویشان است لذا تنها دریچهای که از آن طریق میتوانند به روحانی ضربه بزنند، وارونه جلوه دادن عملکرد روحانی در منظر افکار عمومی است.
از طرفی مردم نیک میدانند که روحانی در چه شرایطی کشور را به دست گرفته و در این مدت کوتاه با همه محدودیت هایی که داشته چه کارهایی از دست وی برآمده و در نهایت چکار کرده است. شواهد و قرائن موجود چنین میگویند که روحانی درست عمل کرده است البته این بازخورد را علاوه بر اینکه میتوان از نگاه با انصاف مردم گرفت، باید در رفتار امروز منتقدان روحانی دید. تعریف تمجیدهای معکوسی را میگویم که این روزها با شدت بالا نثار روحانی و تیم دولت میشود! موج تخریبها علیه دولت در این روزها به حد اعلی خود رسیده است و این یک حقیقت واضح را نشان میدهد و آن برخورداری دولت از نقاط مثبت و تاثیرگذاری ست که حساسیت رقبا را اینچنین برانگیخته است چرا که آنان بیشتر از هرکسی بر این امر واقف هستند که این نقاط قوت میتوانند نقش معناداری در انتخاب مجدد روحانی توسط مردم داشته باشد.
از این رو عدهای که بیش از همه به توانایی و عملکرد مثبت دولت واقف هستند درصدد انکار آن و دور نگه داشتن این واقعیت از چشم مردم هستند و گرنه اگر عملکرد دولت به زعم آنها اینقدر ضعیف بوده است دیگر نیازی به این همه داد و هوار از طرف منتقدان نیست چراکه مردم فهیم ایران از درک و شعور والایی برخوردار هستند و بهتر از هرکسی خوب را از بد تشخیص میدهند. نکته جالب در جنگ روانی منتقدان روحانی این است حال که آنها نقاط ضعف آنچنانی از دولت سراغ ندارند آمدهاند در یک فرافکنی آشکار دست بر روی نقاط قوت دولت گذشتهاند تا با قلب نمودن حقایق عملکرد شفاف و زلال دولت را گل آلود کنند و با نفی آن ماهی طمع خویش را دشت نمایند!
بطور مثال رقبای روحانی علی رغم آگاهی از کار بزرگ دولت در سیاست خارجی از آنجا که این نتیجه را علیه منافع شخصی و گروهی خویش تعبیر و تفسیر میکنند دست به انکار و تخریب آن میزنند! در این زمینه منتقدان برداشتی متفاوت از عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور دارد. اما هر برداشتی که از برجام بشود یک چیز برای آنها ثابت است و آن نفی روحانی است. در این راستا دلواپسان نه تنها نمیخواهند باور کنند که برجام یک توافق نامه بین المللی و یک بازی برد- برد در عالم دیپلماسی است بلکه همواره بر طبل روسوایی این توافق نامه کوبیده اند. طبل ناخواستهای که گاهی اوقات بر ذائقه دشمنان نواخته میشود و به نوعی آنان را به رقص درمی آورد! درحالیکه آمریکاییها، رژیم صهیونیستی و هم پیمانان آنها در منطقه چون آل سعود از توافق نامه هستهای ایران سخت عصبانی و خشمگین شدهاند و آرزوی لغو برجام را در سر دارند عدهای در داخل نیز ناخواسته همین آرزو را البته به قصد ناکام جلوه دادن عملکرد روحانی در سر میگذرانند!
منتقدان برنامههای سیاست خارجی دولت تدبیر و امید در واقع همان مخالفان روحانی در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری هستند که نتوانستند از ملت رای اعتماد بگیرند اما امرور صدایشان به مراتب بیشتر از پایگاه اجتماعی شان بلندتر کردهاند شاید در آوردگاه پیش رو بتوانند به آرزوی مهم شان که یک مرحلهای کردن دوره ریاستجمهوری روحانی است برسند. این عده از لحظه شروع بکار دولت یازدهم تاکنون بیکار ننشستهاند و در مخالفت با منتخب ملت بنایی را شروع کردهاند تا امروز در پایان دولت یازدهم با آوار کردن آن بر سر دولت از گرد و خاک حاصله منافع خود را دست و پا کنند!
آنها با ابزار رسانهای گسترده و مختلفی که در اختیار دارند نه تنها نقاط ضعف دولت را بزرگ نمایی میکنند بلکه حتی نقاط قوت دولت را نیز مورد حمله قرار میدهند! به عبارت دیگر راهبرد اصلی دلواپسان امروز به جای انتقاد از کمی و کاستیهای دولت نقاط قوت و قابل دفاع دولت را مورد هدف خود قرار داده اند. در این زمینه نوک پیکان و هجمه مستقیم منتقدان به آن دسته از دستاوردهای مثبت دولت تدبیر و امید است که در جهت منافع ملی کشور صورت پذیرفته است چراکه آنها گمان میکنند این دستاوردها برگ برنده دولت در انتخابات پیش رو بشمار میرود.
از این حیث رقبای روحانی از تمامی توان و ظرفیت خود استفاده میکنند تا با ایجاد جنگ روانی نه تنها مردم بلکه حتی دولتمردان را تحت تاثیر شانتاژهای تبلیغاتی خود قرار دهند. نکتهای که در این میان برای هواداران روحانی سخت آزار دهنده است سنگینی سکوت برخی دولتمردان است که بجای ارائه پاسخهای روشن و مبرهن درقبال هجمه منتقدان مهر خموشی بر لب زده اند!
درست است که امروز دست منتقدان و مخالفان دولت و برجام برای ملت رو شده است اما عدم دفاع دولتمردان از دستاوردهای مهم خود در سیاست خارجی و داخلی میتواند شائبه هایی برای ملت به بار آورد که اگر دولتمردان درست عمل کردهاند پس از پاسخ به سئوالات چه ابایی میتوانند داشته یاشند! خلاء دیگری که این روزها در طوفان انتقادات دلواپسان نمود پیدا میکند نبود یک تیم منسجم رسانهای از طرف دولت است. امروز اگر از ارتش بی ادعای سایبری در فضای مجازی که بصورت داوطلبانه توسط جوانان پرشور کشور در حمایت از روحانی نقش آفرینی میکنند بگذریم میتوان برآیند ضعف رسانهای دولت را در صدای بلند رئیس جمهور دید که چگونه یکه و تنها در مقابل دلواپسان سینه سپر کرده است و یک به یک جواب آنها را میدهد! فرمانده شجاعی که این روزها برخی از ژنرال هایش کم کاری میکنند تا خود میدان داری کند و جور آنها را بکشد! اگرچه دفاع جانانه امروز رئیسجمهور روحانی از منافع ملی و دستاوردهای دولت قابل تقدیر است اما همین عدم پاسخگویی سایر اعضای کابینه در قبال هجمه منتقدان زیر سوال افکار عمومی قرار دارد. در این شرایط حساس با توجه به جنگ روانی رقبای روحانی در صحنه انتخابات، میطلبد مدیران دولتی در خصوص عملکرد خود به مردم گزارش دهند تا ضمن اینکه فرافکنی دلواپسان و منتقدان دولت نقش بر آب شود بلکه از بار سنگین پاسخگویی شخص رئیس جمهور به منتقدان نیز کاسته شود تا ایشان بتوانند با فراغ بال بیشتر و قدرت هرچه تمامتر در مناظرههای پیش رو حضور یابند.
به دیگر سخن ارائه گزارش مدیران و پاسخگویی آنان به مردم ضمن اینکه اقدامی در راستای حقوق شهروندی تلقی میگردد به نوعی یک روشنگری بجا در قبال هجمههای منتقدان و دلواپسان نیز قلمداد میشود. در چنین شرایطی دولت نیازمند یک تیم رسانهای قوی است که دستاوردهای خوب بلکه افتخار آمیز خود را در این یک ماه مانده تا انتخابات بصورت فراگیر و منظم به مردم اطلاع رسانی نماید. البته اینجا لازم به تاکید است که دولتمردان ملزم به دفاع از دستاودهایی هستند که منافع ملی را در پی داشته است و این مهم نیازمند ایستادگی آنان در مقابل هجمههای دروغینی ست که منافع مردم را تهدید میکند. بطور نمونه از آنجا که پرونده هستهای یک بحث کاملا ملی بحساب میآید و دستاوردهای مربوط به آن متعلق به ملت است هجمه یک طرفه منتقدان علیه دستگاه دیپلماسی کشور حرکتی علیه منافع ملی کشور تلقی میشود. بنابراین دولت در روزهای پایانی کار خود میبایست در این فضای وهم آلودی که دلواپسان علیه روحانی درست کردهاند به شبهات موجود پاسخ دهند.
دولتمردان برای مردم تشریح کنند که اگر عملکرد مثبت سیاست خارجی نبود الان سرانجام قضیه پرونده هستهای به کجا میانجامید، اگر برجام نبود امروز وضعیت کشور در ابعاد مختلف به چه شکلی بود، اگر برجام نبود الان نرخ تورم، وضعیت رشد اقتصادی کشور، وضعیت تولید و فروش نفت، وضعیتتراز تجاری کشور، فعالیتهای هستهای ایران، قطعنامه ها، تحریمها و. . . به کجا ختم میشد!
جان کلام آنکه در این بازه زمانی بسیار حساس تا انتخابات توپخانه منتقدان با شدت بیشتری به سوی دولت شلیک خواهد کرد با این گمان حال که آنها در یک شرایط برابر توان رقابت با روحانی را ندارند شاید بتوانند با تغییر دیدگاه مردم درباره وی روزنه امیدی برای خود دست و پا کنند.
در حالی امروز منتقدان و دلواپسان در قضایای مختلف انگشت اتهام را به سمت روحانی نشانه گرفتهاند که خود در ایجاد آن قضایا در گذشته نقشی بسزایی داشته اند! منتقدان دولت درحالی امروز طلبکار عملکرد اقتصادی روحانی شدهاند که در دوران خود تورم 45 درصدی و رشد منفی 6/8 درصدی و یک رکود شدید را تجربه کردهاند و حال که نرخ تورم تک رقمی شده است و رشد اقتصادی بطور معکوس به مثبت 6 درصد رسیده است و با رونق اقتصادی کشور از رکود خارج شده است باید هم چیزی جز فرافکنی و رجز خوانی برای گفتن نداشته باشند! در شرایطی منتقدان از عملکرد دولت در سیاست خارجی سخت عصبانی و ناراحت هستند که در دولت متبوع خویش چنان کشور را با قطعنامهها و تحریمهای سنگین روبه رو ساختند که راهی جز مذاکره برای دولت بعد از خود باقی نگذاشتند!
در چنین اوضاع و احوالاتی دولت هم به خاطر تنویر افکار عمومی و هم در جهت پاسداری از منافع ملی بایست در قبال عملکرد خود که اتفاقا به زعم اغلب تحلیلگران کارنامهای موفق و قابل دفاعی بوده است به صورت شفاف به مردم گزارش دهد تا نقشه دلواپسان در ناامید کردن مردم خنثی گردد. پرواضح است که تشریح دستاوردهای مثبت دولت در شرایطی که دولت در سر و صدای بلند دلواپسان بایکوت خبری شده است و صدایش به گوش مردم نمیرسد بسیار حائز اهمیت است. درنتیجه میطلبد دولتمردان دستاوردهای خوب دولت را از طرق مختلف از جمله استفاده از ظرفیتهای بسیار مهم فضای مجازی که اتفاقا این هم یکی از دستاوردهای مهم روحانی است شفافسازی و اطلاع رسانی کنند.