به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۵:۳۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۹ ساعت ۱۳:۰۰
کد مطلب : ۱۲۸۵۴۴

براي كوچ ابدي «شاعر ریاضیات»

مهدی عباسی زهان - روزنامه بهار:
کیومرث منشی‌زاده، شاعر پیشکسوت، در سن ۷۹سالگی درگذشت. به گفته مسئولان بیمارستان فیروزگر، منشی‌زاده شنبه ۲۶ فروردین‌ماه بر اثر سکته مغزی، در این بیمارستان از دنیا رفته است. منشی‌زاده را به‌خاطر به‌کار بردن اعداد و نشانه‌های ریاضی در شعرهایش با عنوان  «شاعر ریاضی» می‌شناسند. منشی‌زاد متولد سال ۱۳۱۷ در جیرفت بود. «سفرنامه مرد مالیخولیایی رنگ‌پریده» ، «یک شعر بلند» ، «قرمزتر از سفید»، «گزیده اشعار» و کتاب‌ «حافظ حافظ» از آثار اوست. کیومرث منشی زاده از شاعران تجربه گرای معاصر که مسیر اصلی شعرش، «نیمایی» بود؛ در  دهه پنجاه و در روزگاری که جنبش‌ها و نحله‌های شعر معاصر فارسی در اوج تکثر و استقبال از هنجار‌شکنی قرار داشت، «ریاضیات»  و «رنگ ها» را محور کلام خویش قرار داد و سروده هایش را «شعر ریاضی» و «شعر رنگ» نامید. تناقضِ بدیهی که بین مفاهیم و اصطلاحات علمی و استدلالی و ذاتِ تخیلی شعر وجود دارد باعث می‌شود تا در وهله نخست مخاطب به این گونه تلاش‌های شاعرانه چندان خوش بین نباشد؛ اما در بررسی شعرهای منشی‌زاده می‌توان به سطرهای درخور توجه نیز رسید که اندیشه ریاضی در دام عاطفه شاعر گرفتار آمده: «رهاکن‌تربیع دایره را / وتثلیث زاویه را/ چه کسی می‌داند جذر صفر/ بی‌نهایت است/ یاصفر؟ ». تجربه‌های او در «شعر رنگ» نیز گاهی دلپذیر است و مهارت این شاعر در برقراری پیوندی شاعرانه بین وجه ظاهری و وجه نمادین رنگ‌ها را نشان می‌دهد: «سیاه / سیاه / سیاه / نگاه هاوچندان سیاه است / که گفتی / هزاران کلاغ / ازچشم‌های او/پروازمی کنند»

 اگر چه شهرت منشی زاده در دنیای شعر معاصر فارسی با کاربرد واژگان و اصطلاحات ریاضی در شعر  پیوند خورده و او را «شاعر ریاضی» نیز نامیده اند؛ اما شور تغزلی، اندیشه اعتراضی و طنز اجتماعی در کلام او باعث می‌شود تا نوآوری‌هایش جایگاهی  فراتر از  ابداع وتفنن و بازی با کلمات بیابد. چه اینکه از او  سطرهایی درخشان در حافظه شعر معاصر  فارسی به یادگار خواهد ماند: «یکروزماهی قرمز/ سکته خواهدکرد / ودستی ماهی قرمزرا / که دیگرنه ماهیست/ ونه قرمز/ ازپنجره به باغ/ پرتاب خواهد کرد»
اوشاعری بودکه رندانه می‌سرود ورندانه زیست. با اینکه همواره مشغله‌های مختلفی غیر از ادبیات داشت، اما به «شاعری» وفادار بود و در دهه‌های مختلف چندین مجموعه شعر  از او به چاپ رسید و در محافل ادبی مستقل همواره مورد توجه و احترام بود. شخصیت والایی داشت و شوخ طبعی  همیشگی اش حکایت از آن داشت که نگاهی تحقیر آمیز به دشواری‌ها و ناملایمات زندگی روزمره دارد. با وجود این در سطرهای شعرش دردهای «انسان ِ معاصر» را با ساده‌ترین و در عین حال رقت انگیز‌ترین واژگان به تصویر می‌کشد: انتظارآزادی چندان غم انگیزاست / که حکاکی اعلامیه حقوق بشر / بردیوارکوره‌های آدم سوزی / چراکه انسان / آزاد/ به‌دنیانمی‌آید / که آزاد/ زندگی کند / که آزاد / بمیرد» . بنابراین منشی‌زاده انسان معاصر را بیش از هر زمان دیگری در چنگال تقدیرش می‌یابد و او را در هیات دایره غم انگیزی به تصویر می‌کشد که دور خودش می‌چرخد و تکرار می‌شود و چه‌بسا به عنوان یک «شاعر ریاضی» تلخی مفهوم دایره را بیش از همه ما دریافته باشد: «انسان دایره غم‌انگیزی‌است/ که تکرارمی شود».