گروه سیاسی: مرجان کاووسی-رئیس کمیته زنان حزب اراده ملت در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: حسن روحانی در سال 92 هم کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان بود و نه کاندیدای اصلاحطلب. یعنی شخص ایشان را نمیتوان از همه جهات کاندیدای اصلاحطلب دانست. این دوره هم به نظر میرسد اجماع نظر ائتلاف اصلاحطلبان در حمایت قطعی از روحانی است و ایشان را مجددا به عنوان کاندیدای اصلی مورد حمایت اصلاحطلبان خواهیم داشت. این حمایتها تاکنون وجود داشته و از این پس نیز وجود خواهد داشت. کاندیداهای دیگری که از طیف اصلاحطلبان ثبتنام کردند، یا اصلاحطلب هستند و یا افرادی هستند که در حال حاضر در بدنه دولت مسئولیت دارند. به نظر میرسد با توجه به اخباری که منتشر میشود و شرایطی که وجود دارد، اکثر این کاندیداها، کسانی هستند که در کنار روحانی به حمایت از او خواهند پرداخت و در زمان مقتضی و موقعیت مناسب به نفع ایشان کنارهگیری خواهند کرد. به ویژه اسحاق جهانگیری و نحوه ثبتنام و ورود او به انتخابات که روشن است با چه هدفی وارد عرصه شده است. جهانگیری به عنوان معاون اول دولت تدبیر و امید یکی از توانمندترین افراد کابینه در مسئولیتهای اجرایی این دوره و رفع مشکلات و مسائلی بود. بدون شک جهانگیری در برنامهریزیها و اقدامات یکی از افراد مسلط بر کارنامه دولت یازدهم است و در جریان جزئیات امور و روند اجرایی قرار دارد و حضور او در کنار روحانی در عرصه رقابتهای انتخاباتی میتواند به تقویت ایشان بینجامد.
همانطور که انتظار میرود، با این فرض که قطعا روحانی تایید صلاحیت میشود و با توجه به شرایط موجود از بابت تایید صلاحیت روحانی نیز نگرانی وجود ندارد، جهانگیری در فرصت مقتضی کنارهگیری خواهد کرد. از طرف دیگر، رویکرد ورود محمد هاشمی به این انتخابات هم بیشتر از باب جنبه حمایتی از روحانی است و به نظر میرسد ایشان هم تا انتها در عرصه این رقابت باقی نماند. هاشمی، جهانگیری و چند تن از کاندیداهای دیگر، افرادی هستند که به توصیه آیتالله هاشمی قرار بود به عنوان حامی این دولت کاندیدا شوند و به نظر میرسد این کاندیداتوری برای این است که نقش و تاثیرگذاری حمایتهای آیتالله هاشمی از دولت روحانی را بیشتر مد نظر افراد قرار دهند.
از طرف دیگر اگر بخواهیم کاندیداهایی که روبهروی روحانی هستند جدیتر نگاه کنیم، چند تن از کاندیداها از جمله ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، محمود احمدینژاد و حمیدرضا بقایی حضور دارند که به نظر میرسد در میان آنها ائتلافی به طور جدی و جامع شکل نخواهد گرفت. احمدینژاد و بقایی در صورت تایید صلاحیت هر کدام، قطعا خودشان با یکدیگر ائتلاف دارند و به نظر نمیرسد بخواهند در ائتلاف اصولگرایان وارد شوند، ائتلافی که ممکن است بین قالیباف و رئیسی اتفاق بیفتد. البته باز هم باید منتظر روزهای آتی و نظرسنجیها بود، زیرا برای این گروه هم آمار و ارقام نظرسنجیها و افکارسنجیها اهمیت دارد. شکست مجدد برای قالیباف ممکن است هزینههایی برای وی به همراه داشته باشد، رئیسی هم نمیخواهد در کارزار انتخابات بازنده باشد. باید منتظر بود و دید انسجام درونی جبهه اصولگرایان به کدام سمت پیش میرود. همچنین علیرغم اعلام استقلال رئیسی از اصولگرایان، بخش حامی او چه در سطح نخبه و چه در سطح توده، بدنه اصولگراست. اینکه او خود را کاندیدای مستقل میدانند یعنی میخواهد خود را از جریان جبهه متحد اصولگرا موسوم به جمنا جدا کند، به این دلیل است که میخواهد برای خود یک جایگاه فراجناحی تعریف کند و شاید اینطور تحلیل کرده که این جایگاه فراجناحی میتواند سبد رای او را بیشتر کند و مقبولیت عمومی او را افرایش دهد. درواقع رئیسی تعریف این جایگاه فراجناحی را برای خود یک مزیت در نظر گرفته است و به نوعی این کار هوشمندانه شانه خالی کردن از ضعفها و ناکارآمدیها و خطاهایی است که جبهه اصولگرایی در اداره دولتهای پیشین داشت است، در واقع او نخواسته مورد آماج انتقاداتی که به جبهه اصولگرایی وارد است، قرار گیرد. بنابراین رئیسی با این دو هدف خود را کاندیدای فراجناحی اعلام کرده اما قطعا این موضوع موجب ریزش آرای او از جریان اصولگرایی خواهد شد، منوط به اینکه کاندیدای دیگری از ائتلاف اصولگرایان در انتخابات حضور داشته باشد.
در حال حاضر به نظر نمیرسد خود اصولگرایان به انسجام رسیده باشند. اما در نهایت آنها باید به اجماع برسند زیرا خودشان هم میدانند رقابت بین کاندیداهای متعددشان موجب شکستن آرا میشود. با وجود این با توجه به تجربه شکست قالیباف در دورههای پیشین و همچنین با توجه به اینکه او بهعنوان یک مقام پاسخگو که 12 سال شهردار تهران بوده و حالا در معرض سؤالات بسیار زیادی قرار دارد، به نفع این جریان است که به سمت رئیسی برود و اگر بخواهد ائتلافی شکل دهد، رئیسی را کاندیدای نهایی اعلام کند. همین حالا و در روزهای اخیر هم رئیسی مانورهای تبلیغاتی بیشتری دارد، با نامهای که به روحانی و صدا و سیما نوشته، به نحوی رویارویی خود با روحانی را رسمیتر کرده است و به نوعی به روحانی اعلام میکند که رقیب اصلی اوست. این اقدامات هم به نظر دو جبهه دارد، از طرفی شاید میخواهد طرف اصولگرا را تحت فشار قرار دهد که کاندیداهای دیگر به نفع او کنار روند و ائتلاف روی او صورت بگیرد، از طرف دیگر هم ممکن است مانوری باشد که اهداف دیگری را برای کاندیدای رقیب دارد، یعنی خود را در معرض رویاروییها قرار دهد و در نهایت کنار رود، اینها همه احتمالات موجود است. دیگر کاندیداهای اصولگرا نیز به نظر نمیرسد خیلی جدی باشند، ضمن اینکه اکثریت مجموعه کاندیداهای اصولگرا در مقامها و مناصبی بودند که باید در حال حاضر به افکار عمومی پاسخگو باشند و اصولگرایان این موضوع را در حمایت از کاندیدای نهایی حتما در نظر دارند.