به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۳ ساعت ۱۲:۱۸
کد مطلب : ۱۲۸۸۲۱

انتخابات شوراها مهم تر است یا ریاست جمهوری؟

گروه سیاسی: در مملکتی که حتی خصوصی ترین حوزه ها و کمینه ترین کنش ها و واکنش ها از سپهر سیاست جدایی ناپذیرند، چگونه می توان مردمان را قانع کرد که سیاسی ها و ورزشکارها و هنرمندان و مشاغل آزاد!؟ و ... را کنار گذاشته و متخصصان مدیریت شهری را وارد ساختار شوراها کنند .
انتخابات شوراها مهم تر است یا ریاست جمهوری؟
محمدآزاد جلالی زاده

همگام با باور و تحلیل بسیاری -- از طیف های مختلف فکری و سیاسی --  معتقدم که رییس جمهوری دوران اصلاحات، احیای مساله شوراها را با نیّت مثبت و در راستای تامین بیشتر منافع ملی در دستور کار قرار داد و آن را عملیاتی نمود، امّا این نیّت مثبت به دلیل عدم وجود زیرساخت های فرهنگی دموکراسی در کشور و نیز ضعف دستگاههای نظارتی؛ عملاً نتایج معکوسی به بار آورد و چه بهتر که انتخاب شهردار و نظارت بر کار شهرداری در شهرها در دست دولت می ماند و چه بسا این تمرکز نتایج بهتری بدنبال داشت.

خیلی افراد بدان باورند که شوراها در اساس نباید سیاسی باشند و من نیز سر همراهی با این ایده دارم امّا و صد امّا در مملکتی که حتی خصوصی ترین حوزه ها و کمینه ترین کنش ها و واکنش ها از سپهر سیاست جدایی ناپذیرند، چگونه می توان مردمان را قانع کرد که سیاسی ها و ورزشکارها و هنرمندان و مشاغل آزاد !؟ و ... را کنار گذاشته و متخصصان مدیریت شهری را وارد ساختار شوراها کنند.

شوراها عملاً محل رقابت نمایندگان مجلس در سطح شهرها و مناطق شده و محلی برای بی اعتبار کردن رقیبان. به جای آنکه محلی برای مدیریت شهر باشد، عملاً در جایگاه کنشگر اقتصادی ظاهرشده است و جز عده ی معدودی که در این مدت توانسته اند مهار نفس زیاده خواهشان را بگیرند و به دامان زد و بندهای اقتصادی و رانت خواری نیفتند، افراد حاضر در نهاد شوراها تبدیل به فعالیت های اقتصادی بعضا خلاف قانون هم روی آورده اند.

انتخاب شهردار خود بماند که در شهرهای مختلف تبدیل به معضلی اساسی شده و بسیاری وقت ها نهادهای خارج از اراده شورا و غیرمرتبط به صورت جدی در این امر دخالت کرده و فضا را به سمت و سوی منافع خاص خود پیش می برند.

شوراها عملاً محلی برای ظهور و نمود افرادی شده که می خواهند از آن سکوی پرتابی برای فعالیت های بعدی خود بسازند و یا به نان و نوایی برسند و یا می خواهند آن را به عنوان شغل خویش!؟ برگزینند و اینگونه است که به عنوان مثال در شهری کوچک که کلاً ۵ نفر عضو شورا می خواهد، ۵۰۰ نفر تایید شده اند!؟

در آنسو چگونه می توان انتظار داشت، اصلاح طلبان ویا اصولگرایان به عنوان دو جریان رسمی حاضر در صحنه سیاسی کشور بتوانند در چنین شرایطی لیست حمایت بدهند و باعث کدورت ها و ناراحتی ها در سطح شهرهای کوچک شوند.


اساساً نهاد شوراها و کارکرد آن در سپهر سیاسی ایران همچون خیلی ازساختارها و نهادهای دیگر به ضد خود بدل شده و نتایج گاه بسیار منفی در بر داشته است، که از نمونه های بارز و قبلی آن نضج گرفتن کسی چون احمدی نژاد و از نمونه های فعلی نیز قدرت گرفتن باندهای خاص در شهرداری است.

به نظر می رسد تا وضع چنین باشد، انتخابات شوراها بسیار کم اهمیت تر از انتخاباتی همچون ریاست جمهوری و حتی انتخابات مجلس است ولی ضرر و زیانهایش بسیار دامنه دار تر است.

اساساً همانطور که درسطرهای نخست این نوشته آمد، بایست فکری اساسی به حال شوراها کرد و شاید بهتر آن است که در شرایط فعلی ایران، بساط شوراها برچیده شود و شهرداری ها دوباره به زیر چتر دولت درآیند و این همه اتلاف منابع انسانی و مالی و ... برای امری که خروجی آنچنانی و نیز توجیه سیاسی - اجتماعی و اقتصادی کلان و در راستای منافع ملی نداردصرف نکنیم.