به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۷:۳۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۸ ساعت ۱۲:۱۲
کد مطلب : ۱۲۹۷۰۹
شیوه‌های اتخاذ شده‌ از سوی رقبای روحانی برای پیروزی در انتخابات

ذبح منافع ملی

ذبح منافع ملی
روزنامه بهار: با نگاهی به آن چه در صحنه انتخابات می‌گذرد و مقایسه آن با دوره‌های پیشین شاهد آن هستیم که بخشی از جریان رسمی قدرت که نگاهی حمایتی به نامزدهای جریان اصولگرا دارد در تلاش است تا با روش‌های پیچیده‌ای که گاه عیان می‌شود مانع گرم شدن تنور انتخابات شود. برخی چهره‌های سیاسی نزدیک به رقبای روحانی در این دوره از انتخابات نیز به صراحت نسبت به افزایش مشارکت مردم در انتخابات ابراز نگرانی کرده اند.

الگوی انتخاب شده توسط مسئولان صداوسیما در مناظره‌ها که به شدت باعث سرد و بی روح شدن مناظره‌ها شده است وهمچنین پرسش‌های کلیشه‌ای و بی ارتباط با دغدغه‌های واقعی متن جامعه که در برنامه‌های این رسانه انحصاری با حضور  کاندیداهای ریاست جمهوری مطرح می‌شود نشان می‌دهد که برخی تمام تلاش خود را برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات به خرج می‌دهند. برخوردهای تند صورت گرفته با حامیان حسن روحانی در برخی شهرها و پلمپ ستادهای انتخاباتی وابسته به جریانات اصلاحی نشانگر آن است که عده‌ای در خیال خام پیروزی در انتخابات، راه کاهش مشارکت مردم در انتخابات را برگزیده اند. آنان با الگو قرار دادن شورای شهر دوم تهران و تا حدودی انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 بر این عقیده هستند که هر گاه درصد مشارکت پایین بیاید و مردم رغبتی به حضور در انتخابات از خود نشان ندهند پیروزی با اصولگرایان خواهد بود. با نگاهی به سبد آراء دو جریان عمده سیاسی کشور نیز می‌توان به آن‌ها حق داد که به چنین نتیجه‌ای رسیده باشند زیرا در غالب موارد رای و خواست اکثریت جامعه به سوی جریانات میانه رو و به خصوص اصلاح طلبان بوده است و کاهش مشارکت به معنای حضور دوباره جریانات تندرو در قوه مجریه خواهد بود. در توضیح باید گفت: بخشی از جامعه که متمایل به مشی سیاسی اصولگرایان تندرو هستند تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت خواهند کرد.  یکی دیگر از‌ترفندهای جریان اصولگرا برای دلسرد کردن مردم نسبت به مشارکت در انتخابات پاشیدن بذر ناامیدی در جامعه است.

آنان دچار نوعی تناقض آشکارند زیرا از یک سو با بیان وعده هایی به این توهم دامن می‌زنند که گویا  پس از چهار سال حضورشان در قدرت در صورت رای آوردن ایران به بهشتی بر روی زمین تبدیل خواهد شد و از طرف دیگر وضعیت امروز کشور را زیر صفر نشان می‌دهند و این پرسش پاسخ نمی‌دهند که چگونه قرار است ایران را از زیر صفر پس از چهار سال به آن جایگاه بلند مد نظرشان برسانند.
به نظر می‌آید پیروزی در انتخابات تنها علت ظاهری یکسره تیره و تار نشان دادن وضعیت زندگی و معیشت مردم و اتهام زنی‌های بی سند و مدرک مداوم به همراهان روحانی و شخص رئیس جمهور باشد و آنان در اصل به دنبال کاهش مشارکت مردم در انتخابات از طریق ناامید‌سازی جامعه هستند. توصیه و اصرار موکّد و مکرّر رهبر انقلاب مبنی بر حضور گسترده و حداکثری مردم در این دوره از انتخابات می‌تواند نشانه‌ای از آن باشد که این رفتار موجبات گلایه و مخالفت صریح مقامات ارشد نظام را نیز فراهم آورده است.

از طرف دیگر این مشی و روش به چند دلیل خلاف منافع ملی نیز هست. و به نوعی می‌توان گفت که نامزدهای جریان تندرو برای پیروزی در انتخابات و دست یافتن به قدرت در حال ذبح منافع ملی هستند. در نگاه نظام سیاسی مستقر حضور گسترده مردم در انتخابات همواره -به درست یا غلط-  به معنای تایید نظام تلقی شده است، در نتیجه این که بخشی از همین نظام سیاسی برای پیروزی نامزد مورد حمایتش راهبرد کاهش مشارکت مردم در انتخابات را برگزیده است می‌تواند نشانگر آن باشد که این جریان که از سوی بزرگان جریان اصولگرا نیز در اغلب موارد طرد شده‌اند تمام فکر و ذکر خود را رسیدن به قدرت قرار داده است حتی اگر در این راه با اقداماتش باعث عدم حضور گسترده مردم در انتخابات که به معنای عدم حمایت از نظام تلقی می‌شود گردد.از سوی دیگر مطابق آن چه رهبری نظام بارها بر آن تاکید داشته است حضور ایرانیان پای صندوق‌های رای باعث دفع تهدیدهای دشمنان ایران خواهد شد. روی دیگر این سخن آن است که حضور کمرنگ مردم در انتخابات و عدم مشارکت گسترده جامعه در این موضوع می‌تواند سبب ساز افزایش تهدیدها علیه ایران شود. از این زاویه هم که به دلسرد کردن مردم توسط برخی رقبای روحانی نگاهی می‌اندازیم می‌بینیم که این افراد با رفتارهایی مستقیم و غیر‌مستقیم که نتیجه‌ای جز کاهش مشارکت مردمی در انتخابات نخواهد داشت در حال بازی با امنیت و منافع ملی کشور هستند. 

عدم مشارکت در انتخابات نوعی همراهی و یاری رساندن به جریانات تندرو در کشور است و دقیقا به همین دلیل نیز در این دوره از انتخابات که این جریان عزم جزمی برای از میان برداشتن دولت میانه رو از خود نشان می‌دهد شاهد فضایی سرد در انتخابات هستیم. تندروها مایلند تا بخش هایی از جامعه وارد کارزار انتخابات نشده و با عدم مشارکت خود برای حضور آنان در قدرت فرش قرمز بیاندازند. آنان از سویی با وارونه نمایی شاخص‌های اقتصادی و عدم اشاره دقیق به چگونگی به وجود آمدن بحران اشتغال در تلاش‌اند تا اقشار ضعیف جامعه را به این نتیجه برسانند که وضعیت امروز از چهار سال پیش بدتر شده است و از سوی دیگر با‌ترفندهای رسانه‌ای در تلاش‌اند با یادآوری برخی عقب ماندگی‌های دولت در خصوص وعده هایش در حوزه سیاسی بخش دیگری از جامعه را نسبت به کلیت جریان اصلاحات و به خصوص دولت یازدهم ناامید کنند. ناامیدی این بخش از جامعه با عدم مشارکت در انتخابات خود را نشان خواهد داد. عدم مشارکتی که قطعا خبری شیرین برای نامزدهای جریان افراطی درون کشور خواهد بود، زیرا آنان به خوبی می‌دانند بی تحرکی در انتخابات توسط این بخش از جامعه به معنای شکست حسن روحانی و نیروهای میانه رو است.  به نظر می‌آید تنها راه حل پیش روی رئیس جمهور روحانی و همراهانش در چند روز باقی مانده تا شصتمین روز بهار صراحت و شفافیت بیشتر در این گونه موضوعات است. روحانی باید برای این بخش از جامعه علت عدم موفقیتش در این عرصه را با صریح‌ترین و شفاف‌ترین بیان ممکن توضیح دهد. تداوم سکوت روحانی یعنی بهره برداری تندروهایی که خود از موانع اصلی اجرایی شدن وعده‌های دولت منتخب اکثریت در حوزه‌های سیاسی بوده و هستند.