تحلیل «عبدالله ناصری» از تاکتیک جدید رئیسجمهور در مقابل هجمهها
رویکرد هجومی برای تنویر افکار عمومی
20 ارديبهشت 1396 ساعت 11:28
فائزه طاهری- روزنامه بهار
در شرایطی که از آغاز تبلیغات و مناظرهها، شاهد بردباری جریان اصلاحطلب و اعتدالی و در راس آنها حسن روحانی کاندیدای منتخب این دو جریان بودیم، بالاخره کاسه صبر رئیس جمهور لبریز شد و او در روزهای اخیر روند دیگری را پیش گرفته و گویی از لاک دفاعی خود بیرون آمده تا این بار با تاکتیک تهاجمی با هجمهها و اتهامات تخریبی رقبایش مقابله کند. در این زمینه با عبدالله ناصری از فعالان سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو نشستیم. او با بیان اینکه روحانی برای تنویر عمومی به این جمعبندی رسیده که مسائل را روشن کند تا تفکر، گفتمان و عملکرد دوران وحشت دوباره به منصه ظهور نرسد، معتقد است اگر روحانی دوران هشت ساله پیش از خود را شفاف و روشن و با ارائه آمار و ارقام تشریح و عملکرد خود را هم علیرغم نارساییها بیان کند و حتی از کوتاهیهایی که صورت گرفته عذرخواهی کند، تاثیر مثبتی در سبد رای او خواهد داشت و مردم نیز آنقدر هوشمند هستند که بدانند چه نامزدی را برای بقای کشور انتخاب کنند. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید:
***
* به نظر میرسد آقای روحانی که تا پیش از این خیلی محافظهکار بودند، در سفرهای اخیر خود به استانها، با سخنرانیهایی که داشتند، در دل رقبا میروند. نظر شما درباره این سخنرانیهای تند و تیز چیست؟
به چند نکته باید توجه کرد. یکی اینکه در کارزار انتخاباتی در ایام تبلیغات چه رئیسجمهور مستقر و چه نامزدهای جدید به طور طبیعی وارد عرصههایی میشوند. خصوصا اینکه در این دوره شاهد بودیم مانند سالهای 84 و 88، نامزدهای جریان رقیب منتسب به اصولگرایی رادیکال، مباحثی را مطرح کردند که واقعیت ندارد و نامزد دولت و متعلق به جریان اصلاحات را در موضع تدافعی قرار میدهند. من معتقدم نامزدهای رقیب با علم به اینکه انتخاب نمیشوند، میخواهند فضایی را علیه دولت شکل دهند و شرایط پیچیدهتری را برای چهار سال آینده دولت مستقر ایجاد کنند، به میدان آمدند. وجه دیگر این است که میخواهند با توجه به سوابقشان یک شخصیت و گفتمان برای پاکسازی گذشته و بهسازی خود برای آینده حضور در عرصه قدرت سیاسی در ذهن ایجاد کنند. بنابراین به طور طبیعی باعث میشود هر نوع مواجههای را مشروع و مباح بدانند، آمار و ارقام دروغ بدهند، مطالب خلاف واقع بیان کنند. طبیعتا انسان هم هراندازه که ظرفیت بالایی داشته باشد یک جا برای تنویر عمومی به این جمعبندی میرسد که آقای روحانی رسیده است. اینکه مسائلی را روشن کرده و این نگرانی را ایجاد کرده که تفکر و گفتمان و عملکرد دوران وحشت یعنی سالهای 84 تا 92 دوباره به منصه ظهور نرسد و کشور را دوباره به ویرانه تبدیل نکند. از این منظر که نگاه کنیم، روشنسازی و همراه کردن جامعه جوان و همچنین آرای خاکستری با این ادبیات پیوستگی دارد و قابل توجیه است. اما از منظر دیگری هم باید به موضوع نگاه کرد و آن این است که بعضی از عبارات و تعابیر رئیسجمهور مستقر اگر در سال 92 بیان میشد ایراد زیادی به آن وارد نبود، اما آقای روحانی رئیسجمهور و بالاترین مقام اجرایی کشور است. بنابراین ادبیاتی که منجر به تندسازی و رادیکالسازی فضا شود، چیزی که حریف میخواهد اتفاق بیفتد، به نفع جریان متعلق به دولت و جریان هوادارش نیست.
* یعنی شما فکر میکنید ایشان چنین روندی را پیش گرفتند؟
به هر صورت بر اساس تجربه خودم میگویم که برخی از واژهها از ایشان خصوصا که حقوقدان هستند، صحیح نیست. روحانی میتواند همان مفاهیم مورد نظر را به مخاطب که هوش و درک فراگیر دارد، با واژگانی حسابشدهتر برساند که مبادا جامعه دچار رادیکالیسم در آستانه انتخابات شود.
* حتی با وجود روندی که طرف مقابل پیش گرفته و در مناظرهها شاهد بودیم اتهاماتی وارد میشود و آنها هجمههایی وارد میکنند که چه بسا اساس هم نداشته باشد، باز هم آقای روحانی باید سعه صدر پیش بگیرند؟
جامعه حتما از سعه صدر استقبال میکند اما باید به یک نکته توجه داشت. اگر چنین گفتمانی را آقای هاشمیطبا و حتی معاون اول رئیسجمهور به کار ببرد دغدغه زیادی نیست، اما روحانی رئیسجمهور کشور است، علیرغم همه اتهاماتی که به او میزنند و فضاسازیهایی که ایجاد میکنند، در آستانه کارزار انتخابات ادبیاتی که منجر به تندسازی فضا شود به نفع ایشان نیست. پیش از این هم مکررا به او توصیه شده که مسائل را بازگو کند اما ملاحظاتی هم داشته باشد. اگرچه از این نظر که صریح صحبت کردن میتواند نسل جوان و آرای خاکستری را وارد عرصه انتخابات کند خوب است، اما همین مسائل را میتوان با ادبیات خاصی به کار برد که به رادیکالسازی فضا کمک نکند، زیرا رقیب حتما از چنین فضایی بهره خود را خواهد برد و تندسازی فضا هم لزوما به نفع ما نیست.
* برخی معتقدند افرادی که پای مناظرهها و سخنرانیهای روحانی مینشینند کسانی هستند که رای خود را انتخاب کردند، اما بخش زیادی هستند که ممکن است هنوز انتخاب خود را نکرده و مردد باشند، یا حتی معتقد باشند رای دادن دردی را دوا نمیکند. برای همراه کردن این افراد باید چه روندی را پیش گرفت؟
روحانی یا کاندیداهای همسوی او در مناظرههای انتخاباتی که بخش اقتصادی آن مانده و اتفاقا از همه مناظرهها مهمتر است و میتواند مخاطب را جذب خود کند، باید سیاستگذاری خود را بر این اساس قرار دهند که به هیچ وجه در موضع تدافعی حریف قرار نگیرند. رقیب یک دام پهن کرده که آنها را در موضع تدافعی قرار دهد بنابراین بهترین راه برای جذب آرا این است که وقتی میگویند گذشته ویرانهای را در سال 92 تحویل گرفتیم، که واقعیت هم دارد، با آمار و ارقام برای مردم تشریح کنند، عملکرد مثبت خود که دستاوردهای قابل توجهی هم بوده است، از برجام تا دیگر مسائل را بیان کنند و در نهایت برنامه خود را برای دولت دوم مطرح کنند. آنها میتوانند با رویکرد ایجابی مخاطب را جلب کنند، الزاما حالت تدافعی یا تهاجمی آرای خاکستری و خاموش را به نفع نامزد مستقر وارد میدان نمیکند. بخش قابل توجهی از مردم فارغ از آرایش سیاسی دچار یک یاس عمومی هستند، این یاس را باید با یک برنامه امیدبخش برای چهار ساله دوم در مناظرهها و سخنرانیهاترسیم کرد و از این طریق آنها را پای صندوقهای رای آورد. البته نمیتوان انکار کرد که بر حذر داشتن و هشدار به جامعه از خطرناک بودن تفکر پیش از روحانی که هشت سال کشور را ویران کرد و در مجلس نهم هم همین اتفاق افتاد، هم صحیح است. اما در مقابل مجلس دهم بسیار دور از انتظار جریان رادیکال اتفاق افتاد و در حالی که آنها خود را آماده کرده بودند مجلسی مانند مجلس نهم شکل دهند، برنامهشان به هم خورد و حتی اصولگرایانی که وارد شدند، بخش معتدلی هستند که همراه با دولت و منافع ملی هستند. روحانی که چنین تجربهای دارد میتواند به عنوان رئیسجمهور مستقر در سال 96 هم مانند 92 در ادبیات خودش ملاحظاتی داشته باشد و از ادبیات هوشمندانهای استفاده کند که جامعه این تصور را نداشته باشد که او از رقبا عصبانی شده است. نامزدی که نشان دهد که از دست رقیبش عصبانی است، الزاما یک نکته مثبت برای او محسوب نمیشود. میتوان با رویکرد ایجابی از برنامههای خودش مقتدرانه دفاع کند، خرابکاریهای هشت سال پیش از خود را به روشنی بیان و همچنین برنامههای آیندهاش را مطرح کند. از طرف دیگر جریان احمدینژادی هم در مناظرهها و هم سخنرانیها دارد قسر در میرود. درست است قالیباف و رئیسی با تفاوتهای اندکی از ژن احمدینژاد هستند اما جریان هشت سالهای که از 84 تا 92 بر کشور حاکم بود باید به مثابه هیولا و مجسمه وحشت در چارچوب اخلاق و مطابق با آمار و ارقام چنانترسیم شود که مردم ما که اتفاقا هوشیار هستند حقیقت را دریابند. وقتی چنان وضعیتی را در گذشته داشتیم، روحانی این ویرانه را تبدیل به یک رویه نسبتا مساعدی تبدیل کرده که در چهار ساله دوم آن را بهبود بیشتری خواهد بخشید، مردم آنقدر هوشمند هستند که بدانند چه نامزدی را برای بقای کشور انتخاب کنند.
* فکر نمیکنید نامزدهای اصولگرایی با وعدههایی که میدهند سعی در احیا و دنبالهرویی از احمدینژاد و عوامفریبی را دارند؟
حتما همینطور است. وعدههای یارانههای 250 هزار تومانی و ایجاد چند میلیون شغلی که کاندیداها میدهند، همه در همین راستای تفکر احمدینژاد است. ما باید با بیان واقعیتهای سال 84 تا 92 و نحوه مدیریت آن فضا و امپراطوری دروغ آنهاترتیبی دهیم که به مردم اعلام شود جریان رقیب در سال 96 همین دوره را دوباره تکرار خواهد کرد. مردم هم مختار هستند که انتخاب کنند، اینکه دوران سازندگی، توسعه اصلاحات، تعامل با دنیا و گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی را میخواهند یا دوران گفتمان مقاومت و بستن دروازههای ایران به سوی دنیای متمدن امروز و قطع رابطه با همسایگان و دنیای بینالملل. مردم به خوبی میتوانند درباره آن تصمیم بگیرند خصوصا اگر روحانی آن دوران هشت ساله را شفاف و روشن و نه با کلیگویی، بلکه با آمار و ارقام تشریح کند و عملکرد خود را هم علیرغم نارساییهایی که داشته بیان کند و حتی شجاعانه از کوتاهیهایی که صورت گرفته که بخشی ناشی از کابینه غیرمنسجم و بخشی حضور فرماندهان متعلق به جبهه پایداری و جریان احمدینژادی بوده، از مردم عذرخواهی کند که تاثیر مثبتی در سبد رای او خواهد داشت.
کد مطلب: 129862