رضا صادقیان
میراث ماندگار رواج ادبیات سیاسی در انتخابات سال 92 گازانبر بود، ابزاری که تا قبل از آن در میان شهروندان به عنوان وسیله تعمیراتی نام برده میشد یکباره از کارکرد اصلی خود خارج و به بخشی از ادبیات سیاسی ورود پیدا کرد. کلید واژهای که همچنان در میان ادبیات مورد استفاده جریانهای سیاسی کاربرد فراوانی دارد. چنانچه در مناظره پایانی کاندیدای ریاست جمهوری دوره گذشته ناظر نقدهای بیامان قالیباف به روحانی و دیگر کاندیدا نبودیم، خبری هم از نقل خاطرات روحانی و گازانبر در میان نبود. براساس نظرات برخی از ناظران سیاسی، استفاده از همان کلیدواژه اصلی و تاثیرگذار باعث شد اقبال شهردار تهران در انتخابات گذشته با چالش اساسی و نیاوردن رای روبهرو شود.
میتوان کسب آرای حداقلی وی در شهر تهران را در دوره گذشته به همین واژه مربوط دانست، کلمهای که توسط شهروندان تهرانی از زبان روحانی شنیده و باعث ریزش آرای قالیباف در روزهای پایانی تبلیغات کاندیدا شد. بعد از ظهر جمعه به تاریخ 22/2/96 شاهد ورود کلمهای دیگر به عرصه ادبیات سیاسی بودیم. اینبار مقدمه این واژهسازی را ابتدا هاشمیطبا فراهم کرد. همانجایی که سخنان رئیسی و قالیباف را به چالش کشید و رو به آنان گفت: بنده هم میتوانم هر ماه یک میلیون شغل ایجاد کنم. یک «قالب خشت» درست میکنم و میدهم دست مردم.
اشاره کاندیدای ریاست جمهوری به سرکار گذاشتن مردم، دادن وعدههای اشتباه و نادرست به مردم و مشغول کردن آنان به کارهای بیهوده و وعدههای فریبنده برخی از کاندیدای ریاست جمهوری بود. در زمان صحبتهای پایانی کاندیدای ریاست جمهوری روحانی ابتدا خطاب به قالیباف گفت: شما که طرحت همیشه لوله کردن بود، اگر ما جلوی شما نایستاده بودیم دانشگاهها پر از لوله بود، نمیخواهد راجع به اموال صحبت کنید. این بار و برای دومین مرتبه عبارتی دیگر وارد فضای ادبیات سیاسی شد، عبارتی که گوینده آن شخص روحانی و خطاب به قالیباف بود. همانند دوره گذشته کلمهای که تا روز جمعه خالی از معنای خاصی بود و تنها برای اشاره به کالا، جنس و ابزاری خاص و مشخص کاربرد داشت به یکباره رنگ و بوی سیاست به خود گرفت.
بدونتردید و همانگونه که عبارت گازانبر همچنان به صورت طنز در میان شهروندان استفاده میشود، واژه لوله نیز معنای دیگری به خود گرفت. وقتی فردای بعد از مناظره بیش از صدها هزار واکنش درباره این واژه منتشر میشود و شاهد عکسهای متفاوت از لولههای مختلف با کاربردهای متفاوت در شبکههای مجازی هستیم و تیتر شماری از نشریات و سایتهای خبری اشارهای مستقیم به همین واژه دارد حکایت قدرت کلمات و نقش تاثیرگذار آن در عرصه جامعه هستیم. در وضعیت فعلی که شاهد گرمتر شدن فضای انتخاباتی در شهرهای سراسر کشور هستیم، همگانی شدن این عبارتها در کمترین زمان ممکن صورت میگیرد و جای خویش را در ادبیات گفتاری و سیاسی ماهها و سالهای آینده میگشاید.
هوشمندی مشاوران رسانهای روحانی در مناظره پایانی بهتر از گذشته مشخص و حداقل آنکهتردیدهای روزهای نخست بحثهای انتخاباتی به کناری گذاشته شد. بسیاری توقع داشتند حسن روحانی در مناظره نخست در مقابل نقدهای بیرحمانه و انکارهای عجیب و باورنکردنی آقایان رئیسی و قالیباف درباره دولت یازدهم سکوت نکند و در برابر این سخنان واکنش شدید نشان دهد، آنچه در این میان مغفول ماند دریافت این مسئله بود که نتیجه نهایی در مناظره آخر تعیین خواهد شد و چنانچه شخص روحانی از ابتدای مناظرهها در مسند واکنش قرار میگرفت امکان بهرهجویی از فضای مناظره سوم فراهم نمیشد و مهمتر آنکه کلید واژههای وی آنگونه که باید و شاید تاثیرگذار ظاهر نمیشد.
آنچه میتوان از این انتخابات آموخت، تغییر در نحوه تبلیغات و ارتقا جایگاه مشاوران و تاکید دوباره به نمادهای انتخاباتی و عبارتهای کاربردی است. مشاورانی که باید با ارائه بهترین راهکارها و توجیه کاندیدای محترم باعث اغفال آن نشوند. در شرایطی که یکی از کاندیدای ریاست جمهوری درباره برنامههای نبودنی داد سخن میدهد و دیگری از جنبش 96 درصدی ذهنی سخن میگوید، دور از ذهن نخواهد بود که پای عبارتی کم کاربرد به عرصه سیاست گشوده شود و تکلیف مناظره سوم را نه چالشهای ساختگی که واژه لوله مشخص سازد.