تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۷ ساعت ۱۲:۱۷
کد مطلب : ۱۳۰۹۱۹
حلال و پاک در صحنه‌ایم
مرتضی آژند
مگر غربی و انگلیسی خواندن ما در انتخابات 94 در اراده و تصمیم ما برای تغییر و اصلاح امور تاثیر گذاشت، که حرام اعلام کردن رای امروز، ما را از ادامه مسیر باز دارد؟ اگر بنا بود که تهمت‌ها و ناملایمت‌ها ما را از نیمه راه برگرداند، دیگر گفتن جمله ما به خرداد پر حادثه عادت داریم، که ارزشی نداشت. اگر یک آرمان و خواست عمومی در بین ما نبود، نباید بعد از این همه توهین و تبعیض یک سرود یار دبستانی برای همبستگی و هم قدم شدنمان کافی باشد.
تنها کافیست نگاهی به سبد رای 24 میلیونی ما بیندازید تا تنوع و کثرت یک جامعه 80 میلیونی را در آن ببینید، از طیف‌های مختلف مردم، دانشجو و استاد، کارشناس، هنرمند، ورزشکار و فرهیخته گرفته تا نمایندگان مجلس و نیروهای شاخص جریان اصولگرایی تا کسانی که به شیوه‌های مختلف دچار محدودیت و ممنوعیت هستند، اما به خاطر دل در گرو آب و خاک داشتن و زنده نگهداشتن جمهوریت نظام پای صندوق رای حضور یافتند و دیگران را هم به رای دادن مجاب کردند.
در عوض آنها، شمایی که هیچ وقت محدودیتی نداشتید و مسبب محدودیت دیگران هم بوده‌اید برای جمهوریت نظام چه کردید که امروز انتظار رای آوری دارید، نه این است که عمری رای مردم را بی اهمیت قلمداد کردید و تنها در ایام انتخابات به مردم رجوع می‌کنید، شاید به همین دلیل بی اهمیت دانستن رای مردم بود که راه پیروزی خود را در حضور حداقلی مردم در پای صندوق می‌دانستید.
البته شما نیروهای حامی همان شخصی هستید که 8 سال هر بلایی خواست بر سر این کشور آورد، ولی پس از رد صلاحیت شدن نه تنها مردم را به حضور در انتخابات تشویق نکرد بلکه با حضور دقایق آخری در پای صندوق و حرکت مضحک رای دادن به خود، نشان داد که رای دادن و انتخابات تا وقتی ارزش دارد که او سهمی در کشور داشته باشد. اصلا بر چه اساسی رای ما را باطل و حرام دانستید و ایجاد دو قطبی جدید را بعد از این حضور پرشور کلید زدید؟ نکند این رمز مقابله با دولت منتخب در 4 سال آینده است؟ در همین انتخابات، مثلا چه کارهایی باید برای رای آوری انجام می‌دادید که برای حلال بودن از آن گذشتید، چه فعل‌هایی برای رای آوری باید صورت می‌دادید که ندادید؟ کارهایی که حتی شرممان می‌آید از آن نامی ببریم.
پس بهتر است به جای این تحلیل‌های سطحی و ایجاد چند دستگی و تلخ کردن حضور مردم ببینید چه کارنامه‌ای از خود به جای گذاشتید که دم از یارانه سه برابری در وضعیت معیشتی تلخ زدید و نه شنیدید، ببینید چه کردید که مقدسات را هم به کار گرفتید و نه شنیدید؟ تفکری که در سه انتخابات با فاصله کم سخت‌ترین شکست‌ها را بخورد و به جای تحلیل‌های صحیح و منطقی عوامل شکست، دیگران را باطل و خائن معرفی کند و خود را صاحب حق بداند، مستحق این است که در انتخابات بعدی شکست سنگین‌تری بخورد.
در حقیقت ما از تحلیل‌هایی که کمک کند در انتخابات بعدی با کمترین هزینه تکرارها را تکرار کنیم، استقبال می‌کنیم. البته این خشم و عصبانیت امروز شما را که در ادامه دولت تشدید خواهد شد، تنها برای رادیکال کردن فضا و دل سرد کردن مردم از جمهوریت نظام می‌دانیم تا نشان دهید که رای دادن چندان ارزشی ندارد.بدانید که رای ما حلال‌تر و پاک‌تر از همه رای‌هایی است که به آن می‌بالید. رای ما ریشه عاشقانه دارد. عشق به سربلندی ایران و ایرانی.
مگر غربی و انگلیسی خواندن ما در انتخابات 94 در اراده و تصمیم ما برای تغییر و اصلاح امور تاثیر گذاشت، که حرام اعلام کردن رای امروز، ما را از ادامه مسیر باز دارد؟ اگر بنا بود که تهمت‌ها و ناملایمت‌ها ما را از نیمه راه برگرداند، دیگر گفتن جمله ما به خرداد پر حادثه عادت داریم، که ارزشی نداشت. اگر یک آرمان و خواست عمومی در بین ما نبود، نباید بعد از این همه توهین و تبعیض یک سرود یار دبستانی برای همبستگی و هم قدم شدنمان کافی باشد.
تنها کافیست نگاهی به سبد رای 24 میلیونی ما بیندازید تا تنوع و کثرت یک جامعه 80 میلیونی را در آن ببینید، از طیف‌های مختلف مردم، دانشجو و استاد، کارشناس، هنرمند، ورزشکار و فرهیخته گرفته تا نمایندگان مجلس و نیروهای شاخص جریان اصولگرایی تا کسانی که به شیوه‌های مختلف دچار محدودیت و ممنوعیت هستند، اما به خاطر دل در گرو آب و خاک داشتن و زنده نگهداشتن جمهوریت نظام پای صندوق رای حضور یافتند و دیگران را هم به رای دادن مجاب کردند.
در عوض آنها، شمایی که هیچ وقت محدودیتی نداشتید و مسبب محدودیت دیگران هم بوده‌اید برای جمهوریت نظام چه کردید که امروز انتظار رای آوری دارید، نه این است که عمری رای مردم را بی اهمیت قلمداد کردید و تنها در ایام انتخابات به مردم رجوع می‌کنید، شاید به همین دلیل بی اهمیت دانستن رای مردم بود که راه پیروزی خود را در حضور حداقلی مردم در پای صندوق می‌دانستید.
البته شما نیروهای حامی همان شخصی هستید که 8 سال هر بلایی خواست بر سر این کشور آورد، ولی پس از رد صلاحیت شدن نه تنها مردم را به حضور در انتخابات تشویق نکرد بلکه با حضور دقایق آخری در پای صندوق و حرکت مضحک رای دادن به خود، نشان داد که رای دادن و انتخابات تا وقتی ارزش دارد که او سهمی در کشور داشته باشد. اصلا بر چه اساسی رای ما را باطل و حرام دانستید و ایجاد دو قطبی جدید را بعد از این حضور پرشور کلید زدید؟ نکند این رمز مقابله با دولت منتخب در 4 سال آینده است؟ در همین انتخابات، مثلا چه کارهایی باید برای رای آوری انجام می‌دادید که برای حلال بودن از آن گذشتید، چه فعل‌هایی برای رای آوری باید صورت می‌دادید که ندادید؟ کارهایی که حتی شرممان می‌آید از آن نامی ببریم.
پس بهتر است به جای این تحلیل‌های سطحی و ایجاد چند دستگی و تلخ کردن حضور مردم ببینید چه کارنامه‌ای از خود به جای گذاشتید که دم از یارانه سه برابری در وضعیت معیشتی تلخ زدید و نه شنیدید، ببینید چه کردید که مقدسات را هم به کار گرفتید و نه شنیدید؟ تفکری که در سه انتخابات با فاصله کم سخت‌ترین شکست‌ها را بخورد و به جای تحلیل‌های صحیح و منطقی عوامل شکست، دیگران را باطل و خائن معرفی کند و خود را صاحب حق بداند، مستحق این است که در انتخابات بعدی شکست سنگین‌تری بخورد.
در حقیقت ما از تحلیل‌هایی که کمک کند در انتخابات بعدی با کمترین هزینه تکرارها را تکرار کنیم، استقبال می‌کنیم. البته این خشم و عصبانیت امروز شما را که در ادامه دولت تشدید خواهد شد، تنها برای رادیکال کردن فضا و دل سرد کردن مردم از جمهوریت نظام می‌دانیم تا نشان دهید که رای دادن چندان ارزشی ندارد.بدانید که رای ما حلال‌تر و پاک‌تر از همه رای‌هایی است که به آن می‌بالید. رای ما ریشه عاشقانه دارد. عشق به سربلندی ایران و ایرانی.
مرجع : روزنامه بهار
