ایران؛ برای همه ایرانیان است
روزنامه بهار , 7 خرداد 1396 ساعت 11:18
احسان یوسفی
قرار بوده و هست که ایران؛ برای همه ایرانیان باشد؛ نه آنکه ایران را تبدیل به جزیرهای کنیم که هر کسی چون گروه و جبهه ما نیندیشید، او را از مرزهای خاکی این میهن اخراج کنیم و یا آنقدر انحصار طلب شویم که کشتی بزرگ انقلاب را به قایقی کوچک تبدیل کنیم که جایی برای جوانههای امروز انقلابمان هم در آن نباشد. روزی اصلاح طلبان را به برهم زدن بازی و عدم تمکین به قواعد بازی سیاسی مورد شماتت قرار میدادند و اعتراضاتِ در چارچوب قانون آنان را به واسطه دستگاههای تبلیغاتیشان که سالهاست از رسالت ملی بودنش دور شده است، را به عنوان تقابل با ساختار سیاسی کشور قلمداد میکردند؛ اما در این بین نه تنها اصلاح طلبان در برابر این توهین و تهمتها تسلیم نشدند بلکه رقیب سراسر قدرتمند اما در اقلیت مطلق خود را نیز وارد کنشهای اجتماعی و مدنی کردند تا آنان نیز با اصول و مرام اعتراض، انتقاد و حق داد خواهی آشنا شوند!
اما چرا جریان رقیب (اصولگرایان) امروز چنان از خود کم ظرفیتی نشان میدهند که گویی بر اصول گفتاری چند سال پیش خود نیز پایدار نیستند و این رقابت سیاسی مگر چقدر ارزش دارد که حاضرند تمام دین و دنیای خود را برای توجیه شکستشان به تاراج بگذارند و تمام پلهای پشت سرشان را یکی پس از دیگری چون مجلس دهم، همانند ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم و پنجمین دوره شوراهای شهر از دست بدهند؟ آنان تا دیروز رای ملت را پشتوانه محکمی برای نظام میدانستند و آن را حق الناس توصیف میکردند و بی حرمتی به رای مردم را بی حرمتی به اندیشه سراسر این ملت شهید پرور و حق جو تفسیر میکردند؛ اما امروز که به واسطه همین ساختار و توسط صندوقهای رای همین نظام، به واسطه مشارکت عظیم مردم، بر عدم توانایی هایشان در مدیریت اجرایی کشور و شهر رای تاریخی «نه» را دریافت کرده اند؛ به جای احترام به نظر مردم؛ متاسفانه دست به هتک حرمت بردهاند و ساختار سیاسی کشور را محل بداخلاقی سیاسی و تسویه حسابهایی از جنس کرامت انسانی مبدل کرده اند.
روزی رای ملت را کثیف، گزینشی، نابخردانه میخوانند و روزی دیگر بر اصول اخلاقی و اعتقادی خویش هم پایبند نمیمانند و رای مردمِ مسلمانِ ایران را، حرام میخوانند! کافیست به دور از تعصبات جناحی و دلباختگیهای سیاسی، واژه حرام را تعریف کنیم؛ حرام در اسلام، عملی است که انجام آن ممنوع وترک آن از مردم خواسته شده است.شخص مکلف در صورت انجام فعل حرام، گناهکار است. حال با توجه به اینکه کشور ما ساختاری دینی-مذهبی داشته و از قضا جمله حرام خواندن رای مردم توسط یکی از روحانیون کشوری مطرح شده است، این پرسشها مطرح میشود که اگر 23 میلیون نفری که به یکی از روحانیون مورد تائید نظام و رهبری و شورای نگهبان به امانت سپرده شده است مصداق عمل حرام بوده است؛ آیا این گفتار در وهله اول باعث نمیشود که ساختار سیاسی کشور زیر سئوال برود؟ دلیل آنکه این 23 میلیون راییشان حرام شده است آیا بر اساس رفتار نامزد محبوبشان بوده که خطایی از او سر زده است یا به ساختار و مکانیسم انتخابات ایراد وارد است که اجازه میدهند چنین فعل حرامی با چنین درصد مشارکت عظیمی رخ دهد؟
حرام خواندن رای مردم آیا ریشه در مسائل فقهی و حقوقی دارد یا این مسئله نیز قربانی بازیهای سیاسی شده است که اگر کسی چون رقیبِ کم ظرفیت، نیندیشید و رفتار نکرد علاوه بر آنکه باید از کشتی نظام پیدا شود بلکه باید او را گناهکار دانست و به سزای عملش رساند؟ نوع نگاه جریان رقیب اصولگرایان در طی چند سال گذشته باعث شده است که آنان به دست خویش از مردم فاصله بگیرند و از انتخابهای ملت ثانیه به ثانیه دور شوند؛ وقتی جریان رقیب به جای آنکه مانند جریان اصلاحات خود را فرزند این نظام بداند، متاسفانه خود را صاحب نظام میداند و پا را فراتر از گلیم خود میگذارند و نظام را بخشی از ساختار اصولگرایی تعریف میکنند و به جای دفاع از رفتار مدیریتی، فرهنگی و اجرایی خود به دفاع از نظامی میپردازند که پازلی از تمام جریانات سیاسی کشوراست.
اینگونه میشود که جریان کم ظرفیتِ رقیب، به جای آنکه به عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی به دید «رقابت» بنگرند و حاصل حضور خود در این میدانها را به عنوان یک «مشارکت» تلقی کنند؛ متاسفانه ساختار و قواعد بازی را تغییر داده و رقابت و مشارکت را به دید عرصه «مکتب» تفسیر میکنند؛ که در این رقابت بحث «حق و باطل» به عنوان شاخصهای سنجش اندیشهها و گروههای اجتماعی و سیاسی باز تعریف میشود تا اگر کسی از روی تعقل همانند آنان عمل نکرد باطل خطاب شود و سزایش جهنم باشد و اگر کسی با آنان از روی تعصب همراه شد معیار حق قلم داد شود و به بهشت فراخوانده شود؛ اما افسوس که بعد از گذشت سالها همچنان جریان اصولگرایی در تبین و تفسیر معنای «رقابت و مشارکت» عاجز مانده است و اینچنین با دید مکتبی کشور را به جای آنکه مامنی امن برای رقابتهای سیاسی_اجتماعی ملت ایران مبدل کند، به بستری تبدیل کرده است که اکثریت آن یا در جهنم بهسر میبرند یا حرام فکر میکنند و حرام انتخاب میکنند؟ و جالبتر آنکه امروز علنا به منتخب ملت و فرزند مورد تائید نظام و رهبری و نامزد تائید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان، توهین میشود اما کسی فریاد وااسلاما سر نمیدهد؟
کد مطلب: 130920