رقابتها بر سرصندلی شهردار و چند نکته
25 خرداد 1396 ساعت 13:21
علی آقایی
روزنامه بهار
ریاست بلدیه تهران نه تنها کم از تصدی یک وزارتخانه نیست بلکه بهواسطه جایگاه راهبردی آن، ارزش و اعتبارش را کم از چند وزارتخانه نمیدانند، صندلی شهرداری سکوی پرش سیاسی نیز بوده و اگر یکبار رئیس جمهوری را در کارنامه دارد، دو بار نامزدی ریاست جمهوری را هم در پی داشته است و نیز امکانات و پتانسیلهای عظیم مالی و رسانهای و. . . طالبان صندلی خاص ساختمان بهشت را فراوان کرده است. این صندلی عطف به اعتماد عمومی و قاطع قاطبه شهروندان تهرانی این بار پس از 12 سال به یک گزینه اصلاح طلب خواهد رسید و با عنایت به آنچه گفته شد، رقابت را در میان اضلاع مختلف جریان اصلاح طلب به حد اعلی رسانده است. رقابتی که اگر توام با اخلاقمداری باشد نه تنها منفی نیست که بایسته و شایسته نیز هست و میتواند گزینه نهایی را در مرتبه بالایی از توانمندی و تبحر و تخصص به راس هرم بلدیه برساند. در این میان مرور نکاتی چند در این فضای پسا انتخابی و رقابتی شهردار تهران دور از لطف نیست.
اول آنکه اصلاح طلبان ید فراخ و بی دغدغه در گزینش شهرداری ندارند، بدین واسطه که لایههای قدرت فشارهای پیدا و پنهانی برای گزینش شهرداری دارد و به طور یقین برخی گزینههای ایده آلی را بهواسطه گرایشهای سیاسی پسینی اجازه انتخاب نمیدهند یا بهتر است بگوییم هزینهها را چنان بر فواید چربش میدهند که صرف نکند که برخی گزینهها برای شهرداری برگزیده شوند، مثلا در این نمونه میتوان گفت که صفایی فراهانی مدیر کاربلد و آزمون پس دادهای است اما هم خود او و بسیاری دیگر میدانند که به رغم تمایل امکان شهرداری او تقریبا صفر است و از اساس صلاح هم نیست گزینهای شهردار تهران شود که چالشهای سیاسی پیرامون وی زیاد است و. . . .
دومین نکته آن است که به نوعی یک دو قطبی رقابتی میان طیفی از اصلاح طلبان با محوریت حزب اتحاد و طیف نزدیکان به رئیس دولت اصلاحات و در دیگر سو طیف کارگزاران سازندگی و چهرههای نزدیک به دولت برای رقابت بر سر صندلی شهرداری شکل گرفته است که در روزهای آتی نشانههای آن پررنگتر نیز خواهد شد، تا همین حالا نیز نشانههای این رقابت ملموس است و بارزترین آن اعلام مخالفت صریح شماری از اصلاح طلبان با شهرداری اعضای شورای شهر است که منظور واضح آن محسن هاشمی رفسنجانی است که به نظر میرسد کارگزاران نظر به شهرداری وی دارند.
در این میان البته راه بینابینی هم وجود دارد و به عنوان مثال گزینهای که هم در میان اصلاح طلبان مقبول است و هم در دولت روحانی مورد اعتنا میتواند گزینه شود اما به نظر میرسد که شهرداری محسن هاشمی مورد پذیرش قاطبه اصلاح طلبان نباشد چرا که خروج وی از شورا جلوه چندان خوشایندی در افکار عمومی نخواهد داشت و مشخص نیست موضوع خود هاشمی در این میان چیست؛ چرا که او اگر قصد شهرداری داشت با توجه به شرایط انتخابات اگر در کنار میماند با عقبه و سابقه مدیریتی وی گزینه قابل ردی نبود، هر چند که شاید او میخواسته با این پشتوانه عظیم رای مردمی کار را سادهتر کند و البته شاید هم گمان این حضور بی سابقه را نداشته است که جملگی اعضای لیست را به بهشت رهنمون کند و او در شورای بینابینی متصوره صندلی شورا غنیمت شمرده است.
از طرف دیگر بازیهای رسانهای و تبلیغاتی هم وارد دور تازهای شده است؛ اینکه نماینده تهران در مجلس در اقدامی بی سابقه در توئیتر خود گزینههای جدی را معرفی میکند بدان معنی است که قصد تاثیر گذاری بر فضا را داشته و رقابت جدیتر از هر زمانی شده که این فضاسازی رسانهای جامه عمل میپوشد. و البته جالبتر که وی روی گزینههایی دست گذاشته که بیشتر مطلوب دولت و مشخصا حزب کارگزاران هستند و البته نام آوری از حجتی هم میتواند همان گزینه بینابینی باشد و البته بیطرف هم در این میان نامش به میان آمده است.
هر چه هست به نظر میآید در روزهای پیش رو این رقابت نمود عینیتری بیابد، رقابتی که دو ضلع اصلی آن جریان حامی عارف و طیفی از اصلاحطلبان هستند که اتفاقا در شورا دست بالا را دارند ولی ابزار و تبلیغات رسانهای کمتر را در اختیار دارند و به نظر میرسد گزینه هایی فراتر از آنچه الیاس حضرتی گفته را در چنته دارند و از طرف دیگر کارگزاران سازندگی که رسانههای قدرتمندتری دارند و دولتیها نیز به آنان بیشتر نزدیکی نشان میدهند و البته در این طیف هم به نظر نمیرسد روی شهرداری محسن هاشمی اتفاق نظر کامل و تمام عیاری شکل گرفته باشد.
کد مطلب: 131882