به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۲:۴۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۸ ساعت ۱۶:۴۰
کد مطلب : ۱۳۲۰۵۶

تعویض معنای مفاهیم

رضا صادقیان

با اعلام عمومی نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر نه تنها اکثریت نیروهای نزدیک به جریان اصولگرا به بازخوانی رفتار سیاسی خویش نپرداختند، بلکه سعید جلیلی سخن از شکل‌دادن «دولت در سایه» به میان آورد. از منظر جلیلی، دولت سایه قرار است فعالیت‌های دولت دوازدهم را رصد و حتی محدود به شناسایی مشکلات اجرایی نیز نباشد. وی در بیانیه خود اعلام کرده بود: بر همین مبنا معتقدان به گفتمان انقلاب اسلامی وظیفه و حق خود می‌دانند با نگاهی ملی و فراتر از رقابت‌های انتخاباتی به مثابه «دولت در سایه» در چارچوب قانون و اخلاق، منتخب ملت و دولت او را در جهت رفع کاستی‌ها، تصحیح ایرادها و حرکت در مسیر خدمت به مردم، تعالی فرهنگ، مبارزه با فساد، ایجاد اشتغال و رونق تولید و افزونی عزت و اقتدار در روابط خارجی یاری نمایند و بیانگر مطالبات مردم باشند.

شماری از شخصیت‌های اصلاح‌طلب به نقد این بیانیه پرداختند. جان کلام این نقدها به این ترتیب است؛ اصولگرایان ناتوان در تشکیل دولت در سایه هستند، با خواسته‌ها و مطالبات مردم طی سال‌های گذشته آشنایی درستی نداشتند، بیشتر در حال ساختن نام‌های جدید همانند جمنا و نجبا و جبهه متحد اصولگرایان می‌باشند، حتی عوامل دولت در سایه را دستمایه طنز قرار دادند و... مهمتر آنکه منتقدان سخنان جلیلی این حرف‌ها را به نوعی فرار به جلو و دوری کردن از پذیرش شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای شهر و روستا معنا کردند. گریزی که گرفتاری اصلی اصولگرایان را در جایی دیگر می‌جوید، هر جا به غیر از طیف سیاسی نزدیک به اصولگرایی.

مهمتر از نقدهایی که جریان اصلاح‌طلبی به دولت در سایه وارد ساخته، دقت در معنای این مفهوم سیاسی است. دولت در سایه مفهومی است که معنایی خاص را براساس تاریخ و تجربه کسب شده در کشورهای دیگر و نظام پارلمانی ارائه می‌کند. چنین مفهومی با این ذهنیت وارد متون دانش سیاسی شده است. دولت در سایه براساس تجربه کشورهایی با نظام پارلمانی به عنوان یک مفهوم شناخته می‌شود، در نظام ریاستی همانند کشور ما این مفهوم را می‌توان با عبارتی دیگر بیان کرد، منتقدان دولت، مخالفان سیاست‌های دولت و عبارت‌های دیگر، وام‌گیری از مفهوم دولت در سایه برای نشان دادن میزان مخالفت و نقدها نه تنها معنایی دقیق‌تر را به شنونده القا نمی‌کند بلکه باعث درهم ریختن معنای اصلی کلمات می‌شود، مثل اینکه ما دولت را با نامی دیگر مخاطب قرار  دهیم و دولت در سایه را به عنوان  «دولت فرصت‌طلب» به مردم معرفی کنیم. استفاده از مفهوم دولت در سایه اشاره به معنایی است که در کشور ما نه تنها آن معنا به ذهن متبادر نمی‌شود بلکه زمینه‌های قانونی و عرفی چنین رفتاری نیز وجود ندارد.

معنای دولت در سایه برای سیستم حکمرانی پارلمانی دارای مصادیقی است. حضور احزاب مخالف سیاست‌های دولت مستقر و شخصیت‌هایی که به عنوان گزینه‌های بالقوه نخست‌وزیری شناخته می‌شوند این امکان را در آن نظام‌های سیاسی فراهم می‌سازد که هر کدام از دولت‌ها منتقدان قوی و سازمان یافته داشته باشد که با فراهم شدن فرصت سیاسی توانایی کسب قدرت را دارند. با اهمیت‌تر آنکه در چنین نظام‌های ما با احزاب قدرتمندی در عرصه سیاسی روبه‌رو هستیم که نظم سازمانی و حزبی آنها نمونه‌ دولتی کوچک را شکل می‌دهد. استفاده از چنین مفهومی در کشوری با نظام ریاستی خالی کردن آن مفهوم از معنای اصلی است.

جلیلی دانش آموخته سیاست است. با چنین مفاهیمی نیز آشنا به نظر می‌آید ولی هنگامی که در لحظه نقد دولت و یا نپرداختن به علل شکست انتخاباتی اصولگرایان برمی‌آید و همچنان اندیشه مصلحت حفظ جایگاه سیاسی اصولگرایان را بر امور دیگر مقدم می‌دارد، فرصتی برای دقت در معنای اصلی مفاهیم نخواهد داشت. بازی با مفاهیم و عبارتی را به جای دیگری قرار دادن نه تنها گره‌گشای فعل سیاسی در آینده نیست، بلکه باعث درهم ریختن معنای واژه‌ها و دور شدن از مطالبات شهروندان خواهد شد. «آزادی»، «حقوق شهروندنی»، «دولت»، «نظام پارلمانی» و عبارت‌های دیگر حامل معنای آشنا برای پژوهشگران هستند. محققان تلاش دارند این مفاهیم را با توجه به بارمعنایی خاص آنها به کار گیرند و باعث درهم ریختن معنای واژه‌ها و عبارت‌ها نشوند.

به نظر نمی‌رسد دولت در سایه موفق شود آمدن فصل جدیدی در سیاست را به مردم نوید دهد. سخن جدید گفتن و انگشت گذاشتن روی مطالبات جدید شهروندان با عبور از کلمات و مفاهیم معنا پیدا می‌کند، هنگامی که به مقدمات این نیاز و به کارگیری از عبارت‌های بامعنا دقت نشود، لاجرم در کسب رای مردم نیز توفیقی حاصل نخواهد شد.
مرجع : روزنامه بهار