به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۳۱ ساعت ۱۰:۳۸
کد مطلب : ۱۳۲۲۵۰

رؤیای برباد رفته پولدار شدن دو روستایی

گروه حوادث_رسانه ها: روزنامه ايران نوشت: دو مرد گچکار وکشاورز که به‌خاطر بیکاری، باتهیه اسلحه از روستا به تهران آمده بودند تا خودروهای گرانقیمت را بدزدند ساعتی پس از دزدیدن نخستین خودرو دستگیر شدند. این دو روستایی صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری انتقال یافتند و به اتهام سرقت مسلحانه خودروی پراید محاکمه شدند.بیست و چهارم دی پارسال این دو سوار بر خودروی پراید از خیابانی در شهریار می‌گذشتند که پلیس به آنها ظنین شد. در ادامه مشخص شد خودرویشان مسروقه است.بلافاصله هر دو سرنشین به اداره آگاهی منتقل شدند و در بازجویی به سرقت خودرو اعتراف کردند. صبح دیروز محاکمه این دو متهم زندانی در شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی «اصغرزاده» و با حضور قاضی - «توهی»- مستشار دادگاه- تشکیل  شد.
 
در ابتدا متهم ردیف اول احمد- 26 ساله- در برابر قضات ایستاد تا به سؤالات آنها پاسخ دهد.
شغلت چه بود؟
کشاورز بودم و در روستا کار می‌کردم.

چرا به تهران آمدی؟
راستش را بخواهید برای دزدی!

سابقه کیفری داری؟
 بله وقتی که داشتم اسلحه شکاری را تمیز می‌کردم دستم روی ماشه رفت و بدون اینکه بخواهم گلوله به پدرم شلیک شد و او را کشت.

چه شد که تصمیم به دزدی گرفتی؟
کشاورزی دیگر برایمان سودی نداشت برای همین با یکی از دوستانم که گچکار بود تصمیم‌گرفتیم به تهران بیاییم و خودروهای گرانقیمت را سرقت کنیم تا شاید پولدار شویم.

اسلحه را از کجا آوردی؟
کلت کمری را 300 هزار تومان خریدم و بعد به تهران آمدیم.

دزدی را از کجا شروع کردید؟
همان روز‌های اول متوجه شدیم که برای سرقت خودرو‌های گرانقیمت نمی‌توانیم کار کنیم چون اصلاً بلد نبودیم که در این جور ماشین‌ها را باز کنیم.چند روز بعد که دیگر هیچ پولی نداشتیم، به فکر دزدیدن خودروهای ارزانقیمت افتادیم.پس از ساعت‌ها گشت‌زدن در خیابان‌های شهرک غرب یک خودروی پراید چشم مان را گرفت.راننده آن در حال روشن کردن ماشین بود که من بسرعت پریدم توی ماشین و دوستم هم پشت نشست و راننده را باتهدید اسلحه از خودرویش بیرون انداختم و چند هزار تومانی هم از او برای تهیه بنزین و خرید ساندویچ دزدیدیم. بعد به طرف شهریار رفتیم که در آنجا پلیس به ما مشکوک شد و با دیدن اسلحه در خودرو ما را دستگیر کردند.

متأهل هستی؟
 بله. 4 سال است که ازدواج کرده‌ام.پس از اظهارات متهم ردیف اول، همراهش حبیب -26 ساله- به‌عنوان متهم ردیف دوم پای میز محاکمه ایستاد و به سؤالات قضات پاسخ داد.

سابقه کیفری داری؟
خیر.

قبلاً چه شغلی داشتی؟
گچکار ساختمان بودم.

ازدواج کرده‌ای؟
بله 5 سال است که زن گرفته‌ام.

چرا دزدی کردی؟
به‌خاطر بیکاری و بی‌پولی!

الان پشیمان هستی؟
بله و از شاکی پرونده تقاضای عفو و بخشش دارم. پس از اظهارات هر دو متهم قضات وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به 4 سال حبس و متهم ردیف دوم را به 3 سال حبس محکوم کردند.