به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۲:۴۳
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۳۱ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۱۳۲۲۵۷

فحاشی مدرن، آفت فرهنگ

فحاشی مدرن، آفت فرهنگ
مهدی دادویی نژاد

به لطف پیشرفت‌های شگرف در حوزه فناوری اطلاعات تعامل‌های دوسویه و گاه چند سویه به یکی از کنش‌های روزانه مردم در فضاهای زندگی تبدیل شده که ظرفیتی بالا برای جامعه پذیری فرهنگ مدارا در رفتار با دیگران را برای کنشگران عرصه فرهنگ پدید آورده است. ظرفیتی که این روزها به کل نادیده گرفته شده و بیشتر شاهد افزایش خشونت و فحاشی در فضای مجازی می‌باشیم. امروزه یکی از دلایل افزایش خشونت در خیابان‌ها و روابط میان مردم از مسئله فحاشی در عرصه شبکه‌های اجتماعی نشات می‌گیرد، گویی شبکه‌های مجازی محلی برای تمرین و ممارست در امر فحاشی بدل گشته‌اند، فحاشی در فضای مجازی گاهی به نقطه‌ای می‌رسد که برای انسان‌ها تبدیل به عادت می‌شود، عادتی ناپسند که همان فرد در فضای جامعه نیز آن را تعمیم می‌دهد.

چند درصد افرادی که به فلان انسان مشهور در فضای مجازی توهین می‌نمایند در دنیای واقع و مراودات خود می‌توانند این رفتار را از خود بروز دهند، مابین یک بحث میان دو نفر که شناختی از هم ندارند فحاشی و بی‌مبالاتی کلامی شکل می‌گیرد، اما همین دو نفر در فضای عمومی اجتماع اگر بحثی میانشان شکل گرفت نهایت ادب را به کار می‌برند، مشکل از کجاست؟ چرا فضای مجازی در ذهن ما به فضایی«بزن در رو» تبدیل شده؟ و آیا در واقع امر این بزن در رویی اتفاق می‌افتد یا خیر؟

متاسفانه خلاف انچه که بسیاری می‌اندیشند فحاشی در فضای مجازی بر روی خود فرد فحاش عوارض بدتری دارد، او مطمئن است در قبال این فحاشی از لحاظ فیزیکی آسیبی نخواهد دید و کسی به او متعرض نخواهد شد، نهایت تعرض فحاشی متقابل می‌باشد، یکی از موانع ذاتی در درگیر شدن افراد با یکدیگرترس از آسیب فیزیکی می‌باشد، حال که چنین واهمه‌ای ندارد بی محابا وارد جریان فحاشی می‌شود، او به این نکته توجه ندارد که تمام بار این اسیب فیزیکی مستقیما بر روی روح و روان او تاثیر می‌گذارد و آسیب‌ها و ضربه‌های روحی را متحمل می‌شود، هم از جانب خود و هم از جانب متقابل، از جانب خود بدین صورت که او در جهان بیرون از کیبورد و محیط واقعی بسیاربا این انسان در حال تایپ فرق دارد، حس قدرت کاذب در فضای مجازی باعث پدید آمدن حس ضعف در دنیای واقعی می‌شود، نتیجه نهایی این کنش کم شدن اعتماد به نفس و پرخاشگر شدن فرد می‌باشد، پرخاشگری که به خانواده و خود فرد ضربه‌های سهمگینی را وارد می‌آورد.

متاسفانه امروز در کشور ایران اکثر ظرفیت‌های فرهنگی به جامانده از تاریخ کهن به دلیل جامعه پذیری ناقص و سرعت و شتاب تحولات تکنولوژیک در جهان، کاملا مغفول مانده و بلااثر گردیده، ایران به عنوان یک کشور عمدتا مصرف کننده در عرصه فناوری اطلاعات مطرح است که نتوانسته بود را با مقتضیات فرهنگی این عرصه هماهنگ کند، در اغلب اوقات ابتدا یک شی مانند موبایل یا یک شبکه اجتماعی وارد کشور شده و چندین سال بعد فرهنگ استفاده از آن شکل می‌گیرد، روزگاری این کشور در گیر مسئله فرهنگی ناشی از ورود موبایل‌های دوربین دار شد و فجایعی به بار آمد و امروز شبکه‌های اجتماعی، البته این مورد از لحاظ اخلاقی و فرهنگی تبعات ریشه دار‌تری بر جای خواهد گذاشت.

فحاشی زن به مرد، مرد به زن، حتی کسانی که در صفحات اجتماعی خود را به عنوان طرفداران مذهب معرفی می‌کنند رایج و ساری و جاریست، تا جایی که گویی فحاشی رکن جدا نشدنی کنش اکثریت کاربران ایرانی در فضای مجازی شده است، در همه جا صحبت از بومی‌سازی می‌شود به این نقطه از کار یعنی فرهنگ که می‌رسد نهادهای متولی دچار اختناق و سکوت می‌شوند، بر حسب اتفاق فرهنگ تنها پدیده‌ای است که نیازی به بومی‌سازی ندارد، ایران از گنجینه و ذخیره فرهنگی قابل توجهی برخوردار است که متولیان امر تنها کافیست انها را به شکل درست عرضه کنند، نیازی به دستور و فیلتر و بخشنامه هم ندارد، نیاز به بازپروری فرهنگی وجود دارد تا ایران از بسیاری از افت‌های شبکه‌های اجتماعی در امان بماند، کم کاری در این عرصه یعنی واگذاری فرهنگ کشور به دست اراذل و اوباش مجازی، یعنی جایگزین کردن تدریجی فضای اخلاقی و فرهنگ مدارا با فضای غیر اخلاقی و فرهنگ فحاشی و تهمت و هتک حیثیت.
مرجع : روزنامه بهار