به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۲:۰۱
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۰۳ ساعت ۱۳:۳۷
کد مطلب : ۱۳۲۴۰۵
بررسی مفهوم «دولت در سایه»

مرهمی بر زخم‌ بازندگان!

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار:
یکی از پررنگ‌ترین واژه‌ای که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری بیش از هر چیزی اذهان عمومی به ویژه دولت مردان و سایر رجال کهنه کار سیاسی را به خود مشغول کرده،  «دولت در سایه» است، حرفی که نخستین بار سعید جلیلی در اولین نشست هم‌اندیشی پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با حضور جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن را بیان کرد و دولت مردان نیز در جوابش تنها به این اکتفا کردند که «در سایه نشینی هم عالمی دارد.» اما موضوع به همین جا ختم نشد و عبارت دولت در سایه آنقدر رنگ گرفت تا هر کسی با هر حزب و پیشینه‌ای این واژه را تحلیل کرد و با این تفاسیر این واژه هم وارد پیچ و خم‌های سیاسی شد. اما با همه‌ این تفاسیر باید دید معنای واقعی این واژه چیست و چرا در مقطع حساس کنونی باید از زبان اصولگرایان در بیاید و پشت پرده آن چه می‌تواند باشد.

«دولت در سایه» چیست؟
اصطلاح «دولت سایه»  اگرچه در معنای منفی سیاسی و تئوری توطئه، برای توصیف گروهی صاحب نفوذ و پشت پرده استفاده می‌شود که یک «دولت مخفی» را تشکیل داده‌اند، اما امروزه به عنوان یک پدیده رایج در نظام سیاسی برخی کشورهای جهان و جایگاهی برای مخالفان دولت، رسمیت پیدا کرده است. در حال حاضر در نظام‌های پارلمانی انگلیس و برخی کشورهای دیگر جهان، احزاب مخالف با تشکیل یک به اصطلاح «دولت سایه» وزرا و مسئولان دولت احتمالی خود را منصوب می‌کنند. معمولا اعضای کابینه دولت در سایه ضمن زیر نظر قرار دادن عملکرد دولت حزب حاکم، خود را به عنوان یک نیروی سیاسی آماده برای به دست گرفتن قدرت نیز مطرح می‌سازند. دولت سایه در اصطلاح سیاسی نوعی هیات دولت روی کار نیامده است که در انتظار برای در دست گرفتن کنترل دولت در واکنش به یک حادثه قرار دارد. در دهه‌های اخیر در نظام‌های پارلمانی چند کشور جهان اغلب حزبی که بعد از برگزاری انتخابات سراسری در جایگاه دوم قرار می‌گیرد به عنوان بزرگترین حزب مخالف مطرح شده و خود را «دولت سایه» می‌نامد. اعضای کابینه در سایه اغلب و البته نه همیشه، زمانی که حزبشان دولت را به دست بگیرد در همان سمت در کابینه دولت اصلی منصوب می‌شوند. با این حال در کابینه در سایه، مسئولیت اصلی اعضاء انتقاد از سیاست‌ها و اقدامات دولت و وزیر معادل آنها و همچنین پیشنهاد دادن برنامه‌های جایگزین است.

دولت در سایه؛ مرهمی بر زخم‌ بازندگان انتخابات
اما چند سالی هست که مفهوم «دولت در سایه» جای خودش را در ادبیات سیاسی ایران باز کرده است. عبارتی که هرچند فضای عمومی سیاست ایران با آن بیگانه است، اما معمولا این بازندگان انتخابات هستند که بعد از باخت‌شان دم از آن می‌زنند.  واژه‌ای که بیشتر از هر جای دیگری در ادبیات سیاسی انگلیس کاربرد دارد و حزبی که قدرت را در دست ندارد دولت سایه تشکیل می‌دهد. همه اجزای آن هم مانند دولت مستقر است و در کشورهای دموکراتیک اروپایی پس از برگزاری انتخابات برای بهتر اداره شدن کشور تشکیل شده و البته هدف آن نه تخریب دولت که اعلام آمادگی برای ورود به انتخابات بعد از پایان دولت است.  هر چند مردم ایران چندان با لفظ آن آشنا نیستند؛ آن‌ها پای صندوق‌های رای می‌روند، رای می‌دهند و منتظر تشکیل دولت مستقر می‌مانند. اما انتخابات ریاست جمهوری برای سیاستمداران معنای متفاوتی دارد. آن‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا گزینه مورد نظرشان را روی کار بیاورند و از هیچ روشی هم فروگذار نیستند. از تبلیغات متنوع گرفته تا تخریب و توهین. حالا بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری واکنش‌ها همچنان به طرح موضوع دولت در سایه از سوی بعضی از اصولگرایان ادامه دارد، هرچند ایده‌پردازان این موضوع همچنان بر آن مصرند و نمی‌خواهند میدان مبارزه را‌ترک کنند.

شروع داستان «در سایه بودن»
هنوز چند روزی از انتخابات اردیبهشت ماه نگذشته بود که بعضی از حامیان سید ابراهیم رئیسی با برگزاری نشستی با عنوان «حامیان نامزد اصلح» ، دم از تشکیل دولت در سایه زدند. آن‌ها بازندگان انتخابات بودند و در حالی به فکر تشکیل دولت در سایه با استناد به رأی 16 میلیونی ابراهیم رئیسی  افتادند که این تحرکات اصولگرایان با  فراخوان سعید جلیلی برای تشکیل دولت سایه و پیام تلگرامی عزت‌الله ضرغامی، رئیس اسبق صداوسیما، در کانال تلگرامی‌اش  شکل جدی‌تری به خود گرفت.
علاوه بر حامیان رئیسی، محمدباقر قالیباف، رقیب انصرافی رئیسی، چند روزی بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بیانیه‌ای مدعی شد که او هم پیگیر مطالبات مردم و وعده‌های رئیس‌جمهور خواهد شد و با تاکید بر شعارهای انتخاباتی اش گویی او هم خط و نشانی برای دولت دوازدهم کشید؛ خط و نشانی که بوی تشکیل دولت در سایه دوم را می‌داد. اما این اولین بار نیست که فعالان سیاسی به فکر تشکیل چنین دولتی افتاده اند. بعد از انتخابات سال 84 بود که برخی چهره‌های اصلاح‌طلب پیشنهاد تشکیل دولت در سایه را مطرح کردند اما واکنش‌ اصولگرایان به این موضوع چنان تند بود که اصلاح طلبان همان زمان عطای دولت در سایه را به لقای آن بخشیدند. آن روزها اصولگرایان مدعی شدند که اصلاح‌طلبان قصد دارند با تشکیل دولت سایه، براندازی انجام دهند و آنها را متهم به خیانت کردند. اما این پایان ماجرا نبود؛ انتخابات سال 88 که از راه رسید محسن رضایی به عنوان یکی از  نامزد انتخابات ریاست جمهوری نه بعد از برگزاری انتخابات که قبل از آن و در برنامه‌های تبلیغاتی اش اعلام کرد که علاوه بر دولت رسمی، دولت در سایه‌ای تشکیل خواهد داد که به قول خودش شامل اتاق فکر با حضور سابقون بود.

اما باز هم این پایان کار نبود؛ بعد از انتخابات سال 92 و روی کار آمدن حسن روحانی بود که خبر از تشکیل دولت در سایه از سوی محمود احمدی نژاد و یاران قدیمی‌اش به گوش رسید. خبری که حکایت از تشکیل جلسات هفتگی رئیس جمهور سابق به همراه دولتمردان قبلی در محله محمودیه تهران داشت.  طبق خبرهایی که در سال 94 منتشر شد، آنها برای جلساتی به محمودیه می‌رفتند و با تشکیل دولت درسایه به ریاست محمود احمدی نژاد در این جلسات کوشش می‌شد تا ضمن رصد مستمر و دقیق فعالیت‌های دولت حسن روحانی، شیوه‌های بازگشت به قدرت را با استفاده از شناسایی و بزرگنمایی نقاط ضعف دولت یازدهم هموار کنند. حتی همان زمان خبر رسید که طبق احکامی که توسط احمدی نژاد صادر شده است، «دولت در سایه» ، ۲۹ مقام مسئول دارد که هریک از این افراد مسئولیت رصد و تحلیل فعالیت‌ها و عملکرد مسئولیت‌های متناظر خود در دولت یازدهم را برعهده دارد. هرچند زمان زیادی از انتشار این خبرها نگذشته بود که سیدمجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد محمود احمدی‌نژاد در دولت دهم،  تشکیل دولت در سایه توسط احمدی نژادی‌ها را تکذیب کرد.

آغاز واکنش‌ دولت مردان
یک روز از انتشار فراخوان سعید جلیلی و تحرکات دیگر دوستان اصولگرایش برای تشکیل دولت در سایه نگذشته بود که واکنش‌ها به این تحرکات کلید خورد؛ حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی از اولین چهره‌های دولتی بود که به این موضوع واکنش نشان داد و در کنایه‌ای به سعید جلیلی گفت: پیشنهاد می‌کنم مناسب است به جای قرارگاه و جبهه و جمنا که هر دو سال یک بار سبز می‌شود تلاش کنند یک حزب با مسمی تشکیل بدهند وسنت حسنه دولت سایه را نه با بودجه غیر دولتیِ غیر عمومیِ غیرخصوصی بلکه با کمک همفکران و حامیان خود دنبال  بفرمایند. پس از آن محمد شریعتمداری معاون اجرایی دولت از دیگر چهره‌های دولتی بود که او هم در گفت و گو با خبر گزاری‌ها به طراحان دولت در سایه کنایه زد و گفت: همه گروه‌های سیاسی باید کم کم در سایه نشستن را به صورت کلی یاد بگیرند. این فکر خوبی است. اینکه دولت در سایه تشکیل شود، نه. اما در سایه نشستن خودش عالمی دارد!

بعد از آن نیز معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور هم به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: اگر دولت سایه بخواهد مفهومی داشته باشد مفهوم آن در قالب کمک به دولت معنا پیدا می‌کند پس کسانی که چنین ایده‌ای را دنبال می‌کنند اگر نیتی غیر از این دارند برای سازندهی تخریب و مانع‌تراشی و اذیت، دولت سایه تشکیل ندهند.  بعد از مدتی هم حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز هم در واکنش به این موضوع گفت: دولت در سایه نداشتیم، نداریم و نخواهیم داشت. دولت همانی است که با آرای مردم مشخص می‌شود.

اما طرح موضوع دولت در سایه موافقانی هم داشت آن هم نه در میان اصولگرایان که در میان چهره‌های اصلاح طلب. هرچند این حمایت آن‌ها همراه با اما و اگرهایی بود اما در هر صورت موافقت آن‌ها را شامل می‌شد. محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تشکیل دولت در سایه را حرکتی مدنی دانسته و معتقد است دولت در سایه اگر به همان صورت متعارف اجرا شود می‌تواند منجر به تقویت کشور شود اما اگر هدف تخریب و رفتارهای ایذایی باشد، این موضوع نامطلوب خواهد بود. لذا چنانچه جناح رقیب به دنبال تشکیل دولت در سایه است دولت آقای روحانی باید از آن استقبال کند.  احمد حکیمی‌پور دبیرکل حزب اراده ملت نیز یکی دیگر از چهره‌های اصلاح طلب بود که با استقبال از تشکیل دولت در سایه گفت:  علاقه‌مندم واقعا اصولگرایان اجرایی‌شدن ایده دولت در سایه را دنبال و این مجموعه را راه‌اندازی کنند چون به پویایی و تعالی مملکت و نظام کمک خواهد کرد.  صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب هم هرچند معتقد است تشکیل دولت در سایه با نظام سیاسی ما مطابقت ندارد  و شاید در سال‌های بعد با توسعه سیاسی بتوان این موضوع را هم نهادینه کرد اما می‌گوید تشکیل دولت در سایه طغیان علیه رئیس جمهور نیست.

در آخر. .!
اصولگرایان در پی نتایج انتخابات تلاش خود را در جهت ایجاد اتحاد آغاز کرده‌اند و تشکیل دولت در سایه از توابع همین تلاش است. دولت در سایه اگر بر پایه موازین دینی و شرعی کشور باشد و هدف آن نیز هم فکری و کمک در راستای بهبود وضعیت موجود جامعه باشد، به گفته خیلی از اصلاح طلبان کار بدی نخواهد بود اما از آن‌جایی که هدف از این کار هنوز مشخص نیست و این‌که وقتی هنوز چند روز از انتخابات گذشته این موضوع مطرح می‌شود و با وجود این‌که دولت روحانی هنوز کابینه خود را اعلام نکرده است و مخالفت‌ها درباره دولت در سایه به اوج رسیده اما بر این موضوع پافشاری می‌کنند، مسجل می‌شود که هدف آن کمک به دولت دوازدهم نخواهد بود چرا که اگر این چنین بود در اوضاع فعلی با مطرح کردن و پافشاری بر روی دولت در سایه به کشمکش‌های سیاسی دامن نمی‌زدند و کمک می‌کردند که جامعه از فضای دوقطبی حاصل از انتخابات خارج شود و بعد خواسته‌های خود را در چارچوب منطق و عرف بیان می‌کردند.