امیر راعی فرد- روزنامه بهار
در فاصله کمی از اعلام رسمی نتایج انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و با مشخص شدن پیروزی قاطع اصلاح طلبان در کلان شهرهای کشور، شاهد بروز رفتارهایی سیاسی حامیان برخی از حامیان اصلاح طلبان هستیم.اصلاح طلبان که پس از یک دوره ۸ ساله و توسط گروهی اقتدارگرا، از صحنه مدیریتهای میانی نیز حذف شده بودند بار دیگر و با اعتماد حداکثری ملی با قدرتی اجتماعی پا به عرصه مدیریتی گذاشته اند. حال نکته حائز اهمیت سیاسی را باید در نحوه ادامه این روند حداکثری اعتماد اجتماعی جستجو نمود. اصلاح طلبان بهعنوان منتقدان همیشگی کلونیهای قدرت و ثروت انباشته، اینبار در معرض امتحانی بسیار سخت قرار گرفتهاند که میتوانند با پشت سر گذاشتن این آزمون بر ادعای شفافیت سیاسی خود پافشاری کنند و یا با رد شدن در این بزنگاه، راه را بر چیرگی یاس در جامعه هموار نمایند.
پیروزی قاطع و چشمگیر اصلاح طلبان و لیست موسوم به امید، در کلان شهرها، نشاندهنده اقبال حداکثری مردم به خواست اصلاحطلبانه در اداره امور شهر و کشور میباشد که اگر با فرصت سوزی اصلاح طلبان همراه شود بهطور قطع نتیجهای جز به اغما رفتن این نسخه شفا بخش در بر نخواهد داشت. ورود گروهها و جریانات موثر در جریان اصلاحات، به منازعات عزل و نصبهای مدیریتی امروزه بدل به اتفاقی طبیعی در عرصه عمومی جامعه شده است. البته باید در نظر داشت که جریانات موثر و حامی مشی اصلاحطلبانه در عرصه سیاست و فرهنگ قطعا باید در امورات اجرایی پس از پیروزیهای انتخاباتی مشارکت فعال داشته باشند.
اما نکتهای که نباید از نظر دور داشته شود، همانا پرهیز از برهم زدن آرامش جامعه با دادن اخبار و اطلاعات نادرست میباشد که با تاسف فراوان این روزها به کرات شاهد وقوع این اتفاق نامطلوب بوده ایم. فعالیتهای سیاسی گروههای مختلف، چه در عرصههای مدیریتی و چه در حوزههای رسانهای، میتواند به همان نسبت که در جلب اعتماد عمومی جامعه موثر باشد، با شدتی بیشتر سبب سلب آرامش و اعتماد عمومی گردد. اصلاح طلبان که تجربه فشارهای سنگین و نابود کننده امنیتی سالهای ۸۴ الی ۹۲ و برخوردهای پلیسی و خشن قضایی سال ۸۸ را در پیشینه تاریخی خود دارند، نباید وقت و انرژی خود را صرف جمع آوری غنایم انتخاباتی نمایند. البته باید توجه داشت که این منع سیاسی - اخلاقی به معنای عقب نشینی جریان اصلاحات از کسب کرسیهای حداکثری مدیریتی نمیباشد بلکه به رقابتهای درون جریانی اشاره دارد و ناظر بر کسب قدرت مدیریتی حداکثری برخی جریانات سیاسی اصلاح طلب خواهد بود.
رزومهسازیهای هدفمند برای برخی افراد شناخته شده یا حتی بعضا ناشناس و مطرح کردن انواع و اقسام نامها، بدون توجه به میزان عقلایی بودن به سرانجام رسیدن احتمالی رایزنیهای پشت پرده و پافشاری بر حقانیت محض برخی جریانات اصلاح طلب نسبت به سایر گروهها و... بهعنوان بزرگترین آسیبهای اجتماعی و سیاسی اینگونه سهم خواهیهای مدیریتی در عرصه سیاست داخلی میباشد که در این دوره از روزهای پس از پیروزی، گریبانگیر جریان اصلاحات شده است. پیگیری متناوب سیاست دیرینه به مرگ گرفتن تا به تب راضی شدن، این روزها بدل به یک اصل تاثیرگذاری در عرصه سیاست داخل جریانی شده است. پس از پیروزی نسبی لیست امید در انتخابات مجلس شورای اسلامی و آن هم با توجه به موج ردصلاحیتهای غیر منصفانه و کاملا سیاسی، شاید پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر را بتوان موثرترین دستاورد جریان اصلاحی پس از حوادث دردناک سال ۸۸ به شمار آورد.
هم افزایی جریانات داخلی اصلاح طلب در سالهای پس از ۸۸ و رویکردهای شفاف و صادقانه این جریان اصیل ملی، بهعنوان بزرگترین دلایل اقبال عمومی جامعه به نسخه سیاسی فرهنگی تجویز شده از سوی اصلاحطلبان، قابل به ذکر میباشد.سلامت اقتصادی مردان و زنان شاخص اصلاحطلب همواره به عنوان بزرگترین شاخص اخلاقمداری این نحله فکری و سیاسی در ایران مطرح بوده است. عدم ورود افراد سرشناس جریان اصلاح طلبی به منازعات مستقیم قدرت و ثروت و دوری کردن از ایجاد بهم ریختگی اجتماعی را نیز میتوان به دلایل اقبال عمومی جامعه به مشی اصلاح طلبی برشمرد.
استفاده ناصواب از رسانه و خبرسازیهای نادرست به قصد اخذ امتیاز از یک جریان سیاسی اخلاق مدار (اصلاح طلبی) از سوی برخی گروههای ذی نفع درون جریانی، نه تنها میتواند باعث مخدوش کردن روح اصلاحطلبی در جامعه گردد بلکه میتواند به بیاعتمادی مردم نسبت به این جریان عمدتا شریف سیاسی و اقتصادی منجر شود. کوتاه سخن اینکه، بار دیگر ندای آرمان خواهی و آزادی طلبی و سلامت اخلاقی و اقتصادی اصلاح طلبان، بر نفیر منفعت طلبی گروههایی محدود چیره خواهد شد و جامعه همچون همیشه در کنار اصلاحات، روی خوش آرامش را تجربه خواهد نمود.