روزنامه بهار: هر چه بیشتر به روزهای اعلام اسامی کابینه دوازدهم نزدیک میشویم حامیان اصلاح طلب رئیسجمهور گلایه مندتر از گذشته از بی توجهی روحانی به پیشنهادها، مشورتها و خواستههای آنان سخن میگویند. آن چنان هم بی راه نمیگویند، زیرا روحانی نشان داده است که تمایل چندانی به مشاوره با افرادی غیر از حلقه اول نزدیکانش که از دو دهه پیش تا چند سال پیش در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع و امروز در دولت در کنار او هستند ندارد. برخی چهرههای اصلاح طلب معتقدند که روحانی مدیون آنهاست پس باید به خواسته هایشان عمل کند، گروهی میگویند که جای مطرح کردن این نقدها و گلایهها در رسانهها نیست و گروه سومی هم بر این اعتقادند که به روحانی اعتماد دارند و نیازی به دخالت، حتی در حد مشورت برای انتخاب اعضای کابینه نمیبینند.
هر کدام از این گروهها به واسطه رسانههای در اختیارشان سعی دارند خود را نماینده اکثریت جامعه رای دهنده به روحانی در انتخابات96 معرفی کنند و تاثیر دیگران در این موفقت را اندک جلوه دهند. تجربه گذشته جریان اصلاحات باعث شده است که آنان که با اندکی فاصله نظاره گر این وضعیت هستند نسبت به تکرار تجربههای تلخ گذشته ابراز دلواپسی کرده و طرفهای گوناگون را به توجه جدی به آن تجارب فرابخوانند. نباید از خاطر ببریم که در همین سالهای اخیر در این کشور چگونه بی تدبیری جریان اصلاح طلب کشور در انتخابات84 چه بر سر کشور آورد و چه پدیدهای را به ساختار سیاسی و جامعه تحمیل کرد. در کنار موارد مطرح شده از سوی اصلاح طلبان در خصوص کابینه دوازدهم برخی از نزدیکان رئیسجمهور روحانی نیز انتقادات بیان شده نسبت به بی توجهی روحانی به جریان اصلاحات را به نوعی سهم خواهی تشبیه کرده اند. این ادبیات «کیهان» پسند باعث افزایش و گسترش شکافها بین جریان اصلاح طلبی و بدنه اجتماعی قابل ملاحظه اش با نزدیکان روحانی خواهد شد و این شکاف در آینده ممکن است آسیبهای جبران ناپذیری را در رابطه دولت و حامیانش وارد آوَرَد. باید همه به خاطر داشته باشیم مشورت و نقد، حتی اگر تند و بدموقع هم مطرح شود لزوما به قصد دست یافتن به سهمی از کابینه نیست و حتی اگر چنین باشد دلیلی ندارد که در برابر دیدگان مردم شاهد درگیری لفظی و قلمی همراهان اعتدالگرای رئیسجمهور با حامیان اصلاح طلب او باشیم.
آن چه در این میان واجد اهمیت است این موضوع بسیار مهم است که پیروزی دکتر روحانی پیروزی جریان میانه رو در برابر جریان تندرو کشور بود. به این معنا که پیروز انتخابات92 و انتخابات96 و حتی انتخابات مجلس دهم نه اصولگرایان بودند و نه اصلاح طلبان، بلکه این جریان میانه رو کشور بود که توانست با نفی تندروی به پیروزی برسد. آن چه در این میان حائز اهمیت است این نکته ظریف است که جریان اصلاح طلبی کشور به واسطه درس از گذشته و محدودیتهای ایجاد شده از سوی بخشی از ساختار اولین و مهمترین جریانی بود که به میانه روی خوشامد گفت و بزرگان اصلاح طلب تمام قد از روحانی حمایت کردند. از همین رو نمیتوان و نباید از تاثیر قابل ملاحظه و ملموس جریانی که توانست با حمایت از روحانی یک موج اجتماعی به سود میانه روی ایجاد کند غفلت کرد. حال با چنین تصویری که شرح آن رفت کابینه روحانی باید چگونه باشد؟
در پاسخ به این سوال دیدگاههای مختلفی تا امروز بیان شده است، برخی بر این عقیدهاند که پررنگ شدن نقش اصلاح طلبان در دولت به معنای شنیده شدن صدای مردم است، عدهای این دیدگاه را مطرح میکنند که شرایط کشور ایجاب میکند که به سوی دولت آشتی ملی حرکت کرده و دعوت به وحدت را با پیشکش کردن کرسیهای دولت به جریان اصولگرایی نشان دهیم، گروهی بر این اعتقادند که آن چه اهمیت دارد اعتدال است و هر فردی که دارای این ویژگی است فارغ از نوع نگاهش به موضوعات گوناگون باید در دولت آینده حاضر باشد. آنان که اقلیت بودنشان در چند دوره انتخابات اخیر روشن شده است هم در کمال تعجب خواهان توجه روحانی به آنها هستند و بر این عقیدهاند که رییسجمهور باید از جریان شکست خورده در انتخابات که برای حذف او همه مرزهای اخلاقی را در نوردید و همچنان هم همان بی اخلاقیها را ادامه میدهد در کابینه دوازدهم استفاده کند!
به نظر میآید درکنار همه این دیدگاهها جای نکتهای خالی است و کمتر به آن پرداخته شده است؛ هماهنگی با رئیسجمهور و ایدههای او. یکی از مهمترین ویژگیهای دولتهای نهم و دهم ناهماهنگی موجود بین وزرا و رئیسجمهور وقت بود که باعث میشد هر چند وقت یکبار شاهد عزل وزیری باشیم. چنین ناهماهنگی هایی در دولت اول روحانی نیز تا حدودی مشاهده شد که البته به واسطه مشی مبتنی بر مدارای رئیسجمهور به «وضعیت قرمز» نرسید و کار به عزل وزرا نکشید، حال با این تجارب به نظر میرسد که مهمترین مسئله در چگونگی انتخاب همکاران آقای رییسجمهور توجه به هماهنگی منتخبان با شخص اوست. کسر قابل توجهی از برنامه ها، اهداف و ایدههای روحانی و همراهانش در روزهای انتخابات برای مردم بیان شده است و اکثریتی در حدود شصت درصد هم به آن آری گفته اند. بنابراین این انتظار وجود دارد که این رای مثبت شصت درصدی به اهداف اعلامی حسن روحانی در انتخاب اعضای کابینه هم به گونهای متبلور باشد و افرادی انتخاب نشوند که فارغ از آن که به چه جناحی متمایلند به آن چه مردم با رای خود به روحانی خواستهاند بی توجه باشند و یا از اساس آن را قبول نداشته باشند.