به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۷ ساعت ۱۲:۲۷
کد مطلب : ۱۳۳۷۲۲

از اصولگرایی تا افولگرایی

از اصولگرایی تا افولگرایی
احسان یوسفی

جشن خانوادگی اصولگرایان همفکر به مناسبت زاد روز یک سالگی فارس پلاس پیش از آنکه پویایی این جریان ریشه دار را در کشور به اثبات برساند، کج روی، دور شدن از اهداف و خالی شدن عرصه برای مردان صاحب وزن در این گفتمان سیاسی را به نماش گذاشت.عیدفطر که باید مبنای وحدت مسلمین باشد توسط مداحی کم تجربه، ناپخته و ناآگاه با اشعار سیاسی اش، موجب تشتت در وحدت و صفوف ملت شد تا با تک بیت «‌ای نشسته در صف اول نکنی خود را گم»  برای رئیس‌جمهور منتخب ملت، رهبری و انقلاب خط و نشان بکشد؛ ‌ای کاش این مداح مطیع؛ مطیع هوای نفس خود نشود و این بار به تصاویر جشن همایش فارس پلاس  اصولگریان بنگرد و ببیند چه کسانی دیروز به عنوان بزرگان جریان اصولگرایی در صف اول نشسته بودند و به عنوان نخبگان جریان اصوگرایی، برای این جریان علمداری می‌کردند!
 
خدا در سوره رعد آیه 11 می‌فرماید: خداوند سرنوشت هیچ قومی و ملّتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند؛ حال باید با بزرگان جریان اصوگرایی این پرسش را مطرح کرد آیا تغییر از منظر شما به معنای حذف افراد صاحب وزن و مشروع در جریان خود و محیا کردن عرصه سیاسی-اجتماعی برای افراد بی نام و نشان است؟ آیا اینچنین می‌خواهید با نیاز‌های روز جامه خود همراه شوید؟ اینگونه می‌خواهید اقدام به پوست‌اندازی سیاسی-فکری کنید؟ و این‌چنین می‌خواهید با گلچین کردن چنین نام‌های که اعتقادی به اندیشه ملت ندارند در نگاه و رای مردم قرار بگیرید؟

بزرگی می‌گفت: درخت هر چر پر بار‌تر و پر ثمر‌تر شود، افتاده‌تر خواهد شد! اینک بزرگان، عقلا، حامیان و جوانان فهیم جریان اصولگرایی در خلوت خویش اندکی تامل کنند و به خود پاسخ دهند که چه بر سر هویت فکری سیاسی آنان افتاده است تا در جریانی که روزی بزرگانی چون آیت الله مهدوی کنی، ناطق نوری، عسکراولادی، باهنر، لاریجانی به عنوان «ای نشسته در صف اول»  قلمداد می‌شدند، امروز کسانی میراث دار کرسی این بزرگان شده‌اند که در تندروی، افراطی گری و عدم مقبولیت در بین جریان خویش هم شهره عام و خاصند و به جای عامل وحدت به عنوان معیار انشقاق در جریان اصولگرایی شناخته می‌شوند! آیا این نشان از بالندگی جریان اصولگرایی‌ست یا نشان از سقوط این جریان ریشه دار که سال به سال، ماه به ماه، روز به روز از عرش به فرش نزدیک‌تر می‌شود تا سقوط خویش به دست خویش را نظاره کند؟

اینکه جریان اصولگرایی با موسیقی و آهنگ آشتی کرده است و آن را به عنوان غذای روح می‌پذیرد جای تقدیر دارد اما شگفتا که در نگاه این جریان تکه تکه شده، موسیقی اصیل سنتی-ایرانی چون صدای گرم شجریان، عقیلی، قربانی، زنده یاد نوری جایگاهی ندارد اما کمی آن سوتر طنین آواز خواننده‌ای چون تتلو  مدینه فاضله اصولگرایی می‌شود؛ این جریان حتی از حامد زمانی، خواننده نوظهور خویش هم عبور کرده و به ایستگاه تتلو رسیده است و شاید این ایستگاه آخری برای جریانی باشد که بر معنا پذیر بودن تمام واژگان روزی وسواس به خرج می‌داد و امروز نسبت به تمام واژگان مطرح شده، رگ غیرتش به خواب عمیق رفته است؛ و شاید همین نکته ریز و کوچک به خوبی عمق نگاه، جهان بینی و بینش دو تفکر اصلاح طلبی و اصولگرایی در نگاه به داشته‌ها و سرمایه‌های اصیل سنتی-ایرانی را به خوبی نشان دهد که چه کسانی دل در تاریخ و فرهنگ این سرزمین متمدن داشته و دارند.

واقعیت تلخ است اما حالِ جریان ریشه دار اصولگرایی روز به روز وخیم‌تر می‌شود و منیت‌ها و غرور‌های سرخود نه تنها باعث به رسمت شناختن این سرطان شده است بلکه موجب شده است که حال این بیمار از مرگ تدریجی به مرگ دائمی پیش برود تا این تلنگر خیرخواهانه از سوی جوانی نوشته می‌شود که گرچه اندیشه اصلاح طلبی دارد اما دوست ندارد رقیبِ محترم، فهیم و ریشه دار سال‌های رقابت سیاسی اش مریض و ناتوان و حذف شود؛ چون رقابت با یک رقیب قدرتمند را همواره با مبارزه با یک رقیب ضعیف و رنجور را بیشتر می‌پسندد. کاش عقلای اصولگرایی برخیزند و این غده بدخیم را در بین جریان خود درمان کنند وگرنه باید نام خود را از اصولگرایی به افول گرایی تغییر دهند!
مرجع : روزنامه بهار