به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۴:۳۲
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۸ ساعت ۰۹:۴۶
کد مطلب : ۱۳۳۷۶۶
نیویورکر و ساینتیفیک امریکن از مریم میرزاخانی می گویند

گزارش رسانه های جهان از مریم ایران

گروه جامعه»: نشریات نیویورکر و ساینتیفیک امریکن در گزارش هایی ویژه به ویژگی‌های شخصیتی و فنی مریم میرزاخانی، دانشمند فرهیخته ایرانی که روز جمعه چشم از دنیا فرو بست، پرداختند.
گزارش رسانه های جهان از مریم ایران
نیویورکر نوشت: در هفته‌ای جاری مریم میرزاخانی دانشمند مطرح ایرانی و اولین زن برنده مدال فیلدز که به نوبل ریاضیات معروف است، در ۴۰ سالگی بدرود حیات گفت. این دانشمند که از سوی هم‌دوره‌ای‌های خود با لقب «هنرمند عرصه دینامیک و هندسه سطوح پیچیده» خوانده می‌شد، گاهی از دید دخترش آناهیتا در قامت یک «مادر نقاش» بود.

او در منزل خود در نزدیکی دانشگاه استنفورد عادت داشت که بر روی زمین بنشیند و ساعت‌ها روی صفحات کاغذ ایده‌ها، نمودارها و فرمول‌های ریاضی را ترسیم کند که سبب می‌شد دخترش به او بگوید: «مامان باز داره نقاشی می‌کنه!» میرزاخانی از سویی گوشه‌گیر و درون‌گرا به نظر می‌رسید اما از طرف دیگر بسیار پرانرژی و با صلابت بود؛ خصوصا زمانی که در کلاس و پای تخته در حال تدریس بود.

به گفته رویا بهشتی، ریاضیدان فعال در دانشگاه واشنگتن در سنت‌لوئیس که دوستی دیرینه‌ای با مریم داشت، اشتیاق وی به ریاضیات از همان سال‌های نوجوانی مشهود بود. بهشتی در این باره می‌گوید: یک شور و شعف خالصانه فعالیت‌های مریم را به پیش می‌برد. بسیاری از مردم از فروتنی و آرامش او صحبت کرده‌اند اما او در کنار این ویژگی بسیار بسیار بلندهمت بود و از همان سال‌های جوانی مشخص بود که چه اهداف بلندی در نظر دارد.

بهشتی در ادامه می‌گوید: زمانی که وی در سال اول راهنمایی مشغول به تحصیل بود، معلمش به او گفت که استعداد چندانی در ریاضی ندارد ولی در سال ۲۰۱۴ همان دختری که استعدادش نادیده گرفته شده بود، اولین بانوی جهان شد که موفق به دریافت پرافتخارترین جایزه ریاضیات جهان یعنی مدال فیدلز شد. میرزاخانی به کسب افتخار توجه داشت اما این موضوع همه ذهنیت او را دربرنمی‌گرفت.

دکتر "کورتیس مک‌مولن"(Curtis McMullen) مشاور ارشد دکترای میرزاخانی که در دانشگاه هاروارد فعالیت می‌کند، درباره لحظه اهدای جایزه وی در سال ۲۰۱۴ می‌گوید: زمانی که نام میرزاخانی به عنوان برنده مدال فیلدز اعلام شد، وی به جای توجه کامل به مراسم در کنار همسرش به هیجان‌زدگی دخترش آناهیتا توجه می‌کرد.

مک‌مولن در ادامه می‌گوید: تفاوت مریم با بسیاری از دانشمندان دیگر این بود که تلاش می‌کرد همواره بیشتر از آن چه تا به حال به یک موضوع پرداخته شده، آن را مورد بررسی قرار دهد و به صورت عمیق وارد مسائل می‌شد و برای خود در مسائل علمی چالش ایجاد می‌کرد و هیچ توجهی به مشکل بودن مسائل نداشت.

"مانجول بارگاوا" (Manjul Bhargava)، ریاضیدان دانشگاه پرینسستون که او نیز در سال ۲۰۱۴ مدال فیلدز را به دست آورد، می‌گوید: میرزاخانی استاد فضاهای پیچیده و منحنی در ریاضی بود. همه می‌دانند که کوتاه‌ترین فاصله بین دو نقطه یک خط راست است اما زمانی که سطح کار منحنی باشد، قضیه متفاوت خواهد بود. مریم قضیه‌های پیچیده و مهمی را در رابطه با این سطوح و روابط حاکم بر آنها طرح و به اثبات رسانده است که نتایج آن در هندسه و موضوعات فراتر از آن قابل توجه است. این دو نفر یکدیگر را در دوره دکتری در دانشگاه هاروارد ملاقات کرده بودند.

بارگاوا درباره بیماری میرزاخانی خاطرنشان کرد: با وجود بیماری، او کارهای بی‌نظیری در سه سال پایانی عمر خود انجام داد و شدیدا علاقمند بود روی مسائل دشوار هندسی کار کند؛ حتی اگر حل آنها نیازمند ده‌ها سال کار بود.

همکاران میرزاخانی بر این نکته تاکید دارند که وی به شدت از رسانه‌ها و در کانون توجه بودن دوری می‌کرده است و حتی تصور می‌کرد ایمیل‌های مربوط به برنده‌ شدن مدال فیلدز یک شوخی هستند و به دلیل انجام شیمی‌درمانی به خاطر سرطان سینه نمی‌خواست پیگیر شرکت در مراسم شود اما سرانجام با برنامه‌ریزی‌های انجام شده برای دور نگه داشتن خبرنگاران وی در این مراسم شرکت کرد و پس از چند روز اقامت در کنگره سال ۲۰۱۴ پیش از ایراد سخنرانی خود محل کنگره را ترک کرده بود.

"اینگرید دابچیز"( Ingrid Daubechies) رئیس اتحادیه جهانی ریاضیات در این رابطه گفت: صبح آن روز «همه به دنبال مریم می‌گشتند تا با او مصاحبه کنند اما او رفته بود.»

ساینتیفیک امریکن،هم در گزارشی نوشت: مریم میرزاخانی اولین زن و اولین ایرانی که توانست مدال فیلدز را که معادل نوبل ریاضیات در نظر گرفته می‌شود، به دست بیاورد، در اثر ابتلا به سرطان سینه در ۴۰ سالگی درگذشت. وی از سال ۲۰۰۸ به عنوان استاد دانشگاه استنفورد آمریکا به تدریس مشغول بود.

به نوشته این سایت که به «نیچر آمریکا» نیز شهره است، فقدان مریم میرزاخانی موجب تاثر بسیاری از زنان ریاضیدان در سراسر دنیا شده است.

اینگرید دبوشیس، استاد ریاضیات دانشگاه دوک می‌گوید: صندوق رایانامه من پر از پیام‌های دیگر زنان ریاضیدان از سراسر دنیاست. زنان ریاضیدان از همه جای دنیا با فرستادن پیام‌های تسلی‌بخش به هم سعی در آرام کردن یکدیگر دارند. از دست رفتن یک ریاضیدان با استعداد و یک الگوی شگفت‌انگیز آن هم به این زودی واقعا قلب ما را به درد آورده است.

مریم میرزاخانی متولد تهران بود و در دانشگاه شریف ریاضی خواند و سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و مدرک دکتری خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.

میرزاخانی در مصاحبه‌ای با مجله "Quanta" در سال ۲۰۱۴ عنوان کرده بود که در کودکی قصد ریاضی‌دان شدن نداشته و به عنوان یک کودک علاقه وافری به خواندن کتاب و نوشتن داستان داشته و تصور می‌کرده روزی نویسنده خواهد شد اما پس از مواجهه با مسائلی دلسرد کننده در زمینه ادبیات در مقطع راهنمایی، سرانجام اشتیاق به ریاضیات را در خود کشف کرد و خود را به بهترین شکل در این زمینه اثبات کرد.

میرزاخانی روی انواع مسائل مربوط به هندسه هذلولی کار می‌کرد که در واقع سطوحی شبیه به یک "چیپس" یا انحناهای یک "کلم بروکلی" را مورد مطالعه قرار داده است اما این اشکال بر خلاف چیپس یا سبزیجات دارای سوراخ‌هایی در انتها هستند. اگر تجسم چنین اشکالی سخت است دلیل خوبی برای آن وجود دارد؛ سطوحی که میرزاخانی آنها را بررسی می‌کرد، محدود به دنیای واقعی نبودند.

ریاضی‌دانان اغلب این سطوح را با مطالعه منحنی‌هایی که روی آنها قرار می‌گیرند، درک می‌کنند. حلقه‌های ساده دسته مهمی از این سطوح هستند(در این دسته منظور از کلمه "ساده" حلقه‌هایی است که خود را قطع نمی‌کنند.)

میرزاخانی در تز دکتری خود مسئله‌ای را حل کرد که در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد اما در واقع پاسخ به آن بسیار دشوار است؛ در یک سطح هذلولی مشخص چند حلقه ساده که کمتر از یک طول مشخص هستند، وجود دارد؟

کورتیس مک‌مولن، استاد راهنمای تز دکتری میرزاخانی که استاد ریاضیات دانشگاه هاروارد نیز بود، عنوان کرد که میرزاخانی پس از چند هفته از رسیدن به جواب این سوال با یک خبر غافلگیرکننده نزد وی رفته است. میرزاخانی از راه‌حل و کارهای خود برای اثبات فرضیه "Witten" استفاده کرده و با روش جدیدی آن را اثبات کرده بود که یک نتیجه مهم در نظریه رشته بود.

طی سالیان اخیر وی همراه با الکس اسکین، ریاضیدان دانشگاه شیکاگو و امیر محمدی، ریاضیدان دانشگاه سن‌دیگوی کالیفرنیا مقالات موثری در تکمیل قضیه موسوم به "چوب جادویی"(magic wand) نوشت. این مقالات تنها در مورد سطوح هذلولی نبود، بلکه راجع به کل فضای آنها بحث می‌کرد. در واقع این مطالعات به بررسی یکی از مسائل لاینحل فیزیک کلاسیک در مورد حرکت یک توپ بیلیارد در برخورد با کناره‌های یک میز چندضلعی پرداخت. شاگردان و همکارانش وی را فردی بلندپرواز و در عین حال فروتن، بی‌باک و سر به زیر توصیف می‌کنند.

میرزاخانی گاهی لقب "کند" را به خود اطلاق می‌کرد که قطعا حاکی از مزاح وی با خویش بوده است؛ چرا که او یک شرکت‌کننده برجسته در المپیاد جهانی بود و در هر دو سالی که از تیم کشورش در المپیاد شرکت کرد و با به دست آوردن نمره کامل در سال دوم، موفق به دریافت نشان طلا شد.

شاید "عمیق" کلمه خوبی برای جایگزینی با لغت "کند" باشد. او با درک یک مسئله استدلالی راضی نمی‌شد. وی می‌خواست همه جزئیات مربوط به یک مسئله را در سطحی عمیق بفهمد تا بتواند هر مسئله‌ای را در دنیای شگفت‌انگیز ریاضیات مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.

پروفسور مک‌مولن می‌گوید: مریم یکی از ریاضی‌دانان نادر بود که مهارت‌های حل مسئله را با بینش و کنجکاوی یک دانشمند بالغ و باتجربه ترکیب می‌کرد. او خودش را در جهان شگفت‌انگیز ریاضیات غوطه‌ور می‌کرد و هنگامی خود را غرق در این فضا می‌دید، می‌توانست شروع به حل مسائل کند. من فکر می‌کنم منظور مریم از "کند" بودن همین بود.

در جایی که اغلب ریاضی‌دانان مسیری مستقیم را برای حل مسائل انتخاب می‌کنند، میرزاخانی با مواجه شدن با مسائل از وجوه مختلف، روش‌های متفاوتی را برای از بین بردن موانع ابداع می‌کرد. این رویکرد همراه با شجاعت فکری او به این معنا بود که او چشم‌اندازی روشن برای کار آینده در ریاضیات خود داشته است.

الکس رایت، ریاضی‌دان دانشگاه استنفورد تا زمان درگذشت میرزاخانی چند سال با وی همکاری داشته است. همکاری آنان زمانی آغاز شده که الکس به تازگی فارغ‌التحصیل شده بوده و خانم میرزاخانی وی را به سخنرانی در یک سمینار دعوت کرد.

الکس می‌گوید: قابل توجه بود که خانم میرزاخانی چقدر برای کار با من وقت می‌گذاشت و دسترسی به وی برای سوال در مورد مسائل تحقیقاتی بسیار آسان بود و ایشان همیشه پاسخگو بودند. وی افزود: از این که او تا چه اندازه در دنیای ریاضیات عمیق است، شگفت‌زده شده بودم. متوجه شدم که خانم میرزاخانی هیچ مشکلی با چندین سال دست به گریبان بودن با یک مسئله ریاضی و فکر در مورد آن ندارد؛ در صورتی که هیچ اطمینانی از دستیابی به جواب نداشت. اساسا من از همان موقع تحت تاثیر دیدگاه و فلسفه کاری وی قرار گرفتم.

میرزاخانی در رشته خود تاثیرگذار بوده است و مطمئنا تاثیرش بیشتر هم خواهد شد؛ چرا که محققان بیشتری به درک کاملی از مطالعات و نتایج وی رسیده‌اند. مک‌مولن می‌گوید: کارهای میرزاخانی موجب گشوده شدن دروازه‌های جدیدی برای تحقیقات جدید شده است. وی با جاه‌طلبی بی‌باک خود به عرصه جدیدی در ریاضیات رسید.

میرزاخانی اولین زن ریاضی‌دان برجسته نبود اما وی اولین و تا کنون تنها بانوی برنده جایزه فیلدز است که بر خلاف مراسم سالیانه نوبل، هر چهار سال یک بار به حداکثر چهار ریاضیدان زیر ۴۰ سال اهدا می‌شود.

دبوشیس می‌گوید: تاکنون زنان ریاضیدانی وجود داشته‌اند که تا آخرین نفرات منتخب برای اهدای مدال فیلدز پیش رفته بودند اما تا سال ۲۰۱۴ هیچ زنی موفق به کسب این افتخار نشده بود. من بسیار بسیار خوشحالم که با تصاحب این مدال توسط مریم میرزاخانی شاهد وقوع این اتفاق در طول عمر خود بودم.

وی افزود: رسیدن به کنگره بین‌المللی ریاضی‌دانان در سئول، جایی که این جایزه اهدا شد، برای میرزاخانی مشکل بود. با وجود این که در آن زمان آن را خصوصی نگه داشت اما وی در اوج ابتلا به سرطان بود. ما بسیار خوشحال بودیم که توانستیم او را به مراسم برسانیم.

سرطان میرزاخانی سرانجام دوباره عود کرد و به رغم درمان‌های بسیار، متاسفانه به کبد و استخوان‌ها سرایت کرد و سرانجام وی را از پا درآورد.

به گفته همکارانش وی تا کمی قبل از درگذشتش به کار و مطالعاتش ادامه می‌داد و نسبت به بیماری‌اش واقع‌بین اما امیدوار بود. یاد و خاطره میرزاخانی توسط همسرش یان وندراک و دخترشان آناهیتا زنده نگه داشته می‌شود.
مرجع : ايسنا